دین ودا و پیشینه تاریخی آن

این آیین مشترک بین ایرانیان و اقوام مهاجر به هند است که جزو آریاییان بودند. ودا به معنی دانستن است و از ریشه وید مشتق شده و مقصود از ودا یعنی معرفت و دانایی ممتاز. این دوره مصادف است با آغاز سرودهای ودایی که در ریگ ودا آمده است و آن عباران منظومی است که به اعتقاد هندوها شاعرش مشخص نیست. یعنی یک انسان نمی باشد و بصورت وحی آسمانی نازل شده است. دین ودا قدیمى ترین دین متمدن و اصلى هند است و ادیان دیگر، برهمنیسم، جینیسم، سیکیسم و مذهب بودا همه رفورم و تحول و اصلاح دین ودا است و اصول مشترک همه این ادیان، اصول اساسى دین ودا است. و اگر ودا را بفهمیم، اصول اساسى و مشترک همه ادیان بعدى را فهمیده ایم. در دین ودا آثارى از توتم پرستى وجود دارد که نشانه واسطه بودن این دین است میان ادیان پیشرفته (مثل ادیان ابراهیمى) و دین هاى بدوى مثل توتمیسم، انیمیسم و فتیشیسم.

پیشینه تاریخى دین ودا
سه دوره ودائى (1500 الى 500 ق.م) و برهمنى (500 الى 800 ق.م) و هندو (600 میلادى به بعد)، توسعه و گسترش و تکامل همه جانبه جریانى است که از چشمه ساران فیاض مبداء ودائى روانه مى گردد و پیچ و خم زمان را مى پیماید و از آبشارهاى تحولات اندیشه گذر مى کند و جویبارهاى عقاید و آراء نو شکفته بدان مى پیوندند و به تدریج مبدل به رودى بزرگ مى شود و سرانجام با سکوت و وقارى بى مانند در دریاى خاموشى و یگانگى محض که هدف غائى معنویت هندو است، مى آساید و مى آرامد. دوره ودائى با هجوم اقوام هند و اروپائى و استقرار آنان در شبه قاره هند آغاز مى گردد. در این دوره، تمدن و فرهنگ آریائى بسط یافت و ریشه دوانید. این دوره آغاز سرودهاى ریگ ودا و براهماناها و آغاز دوران ایده آلیسم ملکوتى اوپانیشاد است. کهن ترین اثرى که از قوم هند و اروپائى به دست ما رسیده، سرودهاى ریگ ودا است. اساس این نحوه تفکر اولیه قوم هندى، آئینى است که علاوه بر خاصیت صرفا عبادى بى گمان مفهوم فلسفى نیز داشته است، و آن ایجاد وحدت و پیوستگى دنیاى فانى آدمیان با دنیاى باقى خدایان بوده است. اساس دین ودا با فهمیدن کلمه ودا کاملا پیدا مى شود.ودا نام مجموعه اى است از کتابهائى که در طول تاریخ دین ودا نوشته شده است. ریگ ودا بدون شک کهن ترین سندى است که از اقوام هندو اروپائى به دست آمده. تعیین دقیق پیدایش این اثر کار بسیار دشوارى است. به نظر ماکس مولر، ریگ ودا از لحاظ دیرینگى بر سایر وداها مقدم است و در سالهاى 1200 الى 1500 ق.م بوجود آمده اند و منجمین هندو تاریخ پیدایش آن را به هزاره سوم و ششم پیش از میلاد رسانده اند.

معنى کلمه ودا
کلمه ودا از ریشه وید یعنى دانستن مشتق شده است و مراد از آن معرفت و دانائى ممتاز است. ودا با کلمه ائیداى یونانى (من مى دانم) پیوستگى و خویشاوندى دارد. ودا را آپاورشیا یا غیر انسانى و مافوق انسانى مى نامند. زیرا این سرود به عقیده هندوان زائیده طبع شاعر پیشه هیچ مخلوقى نیست، بکله از مبداء غیر انسانى وحى شده است. وداى اولیه، نخستاز مبداء به متقدمان و عرفاى دوران کهن وحى شده و آن مشتمل بر صد هزار بیت بود که به چهار قسمت تقسیم مى شد. اما در آغاز عصر دوم کریشنا دوى پایانا ودا را از نو احیاء کرد و بدان حیات نو بخشید و تقسیم بندى سابق را که شامل: ریگ یاجور ساما و اتهاروا بود، از نو برقرار ساخت. سرودهاى ریگ ودا از سایر وداها معتبرتر است. هم از لحاظ دیرینگى و هم از لحاظ اهمیت و ارزندگى مطالب بر آنان حق تقدم دارد. این ودا شامل هزار و بیست و هشت سرود است. محتواى ودا؛ اشعار ریگ ودا سرودهائى را شامل اند که در مدح و جلال خدایان و موجودات گوناگون اساطیرى گفته شده اند. سرودهاى ریگ ودا بیشتر در مدح خدایان بزرگ اساطیرى آریائى سروده شده اند.

تفسیر وداها
تفسیر رمزى سرودهاى ریگ ودا از مسائل پیچیده جهان خاور شناسى است. بیشتر مستشرقین قرن نوزدهم معتقد بودند که سرودهاى ودا پرداخته و ساخته تخیلات ساده و بچگانه بشر اولیه است. یعنى آدمى که در مقابل نیروهاى اسرارآمیز طبیعت احساس ترس و وحشت مى کرد و خویشتن را هر دم دستخوش غضب این عناصر در هم گسیخته مى یافت و مى کوشید که بدانان صفاتى چند بخشد و آنها را تحت مفهوم رب النوعى جلوه دهد و پرستش و نیایش کند تا مگر با قربانى و نثار هدایا و خیرات گوناگون نظر لطف و مرحمت آنان را جلب کند و از گزند خشم آنها در اما باشد. ماکس مولر مى گوید: آنهائى که سرودهائى چند از ریگ ودا بخوانند، به وضوح خواهند دانست که اینان به پدیده هاى اصلى طبیعت اشاره دارند و بدین ترتیب براى درک این سرودها نیازى به آشنائى پیشین نیست، زیرا کودکان نیز قادر به درک آنها هستند. سرمونیه ویلیامز مى گوید: مذهب ودائى عبادت پدیده هاى طبیعى مانند آتش و خورشید و باد و باران است. این پدیده ها گاهى تحت صورت شخصى یک رب النوع جلوه مى کند و شایسته پرستش است و گاهى تحت یک مفهوم کلى و مبهم، خدائى یگانه در مى آید.
نظر بیشتر محققین هندو، خلاف و عکس نظر خاورشناسان باختر زمین است. رام موهان روى معتقد است که خدایان ودائى مظاهر تمثیلى خدائى یگانه اند. اوروبیندو عارف و محقق بزرگ هند معاصر مى پندارد که خدایان سرودهاى ریگ ودا نمود حقایق روانى انسان اند. ریگ ودا به خودى خود مهمترین مدرکى است که از دوران باستان اندیشه انسانى به ما رسیده.

خدایان ودائى
اساس آیین ودایی ضمن داشتن یک مفهوم فلسفی از حیات، ایجاد وحدت و پیوستگی دنیای فانی با دنیای باقی خدایان است. آیین ودا خدایان متعددی دارد که رب النوع نام دارند و از مظاهر طبیعت چون آتش و خورشید و باد می باشند.خدایان ودایی در شکل توصیفی آن نمادی از انسان هستند. فداکاری و قربانی اصل مهمی در آیین ودا است.البته لازم به ذکر است در اشعار موجود ریگ ودا به مواردی برخورد می کنیم که تمام خدایان منتهی به یک خدا می شود که حاکی از توحید می باشد و نام آن خدا پراجاپاتی است. صفت این خدا خلاقیت و آفرینش است.
در آیین ودا، من مجموعه اتصالات فردیست که در رابطه با دیگران حس می کند. من حقیقی فقط یک واقعیت است و باقی احساسات کاذبی هستند که بهم گرده خورده اند. رهایی از من رسیدن به مرحله دانایی و بینایی و آشکار شدن سایر دروغ هاست. هندوان به عده بى شمارى از خدایان آسمانى و زمینى با اسما و صفات عجیب و غریب معتقدند و به آنها کرنش مى کنند و براى هر یک بتخانه هاى با شکوهى مى سازند. این خدایان با هم خویشاوندى سببى و نسبى دارند و ویژگیهاى جسمى و روحى هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینى هندوان آمده است. اعتقاد به جلوه گرى خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر مى کند دسته بندى خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعى نیز معهود است.
یکى از خدایان دین ودا ایندارا نام دارد. ابندرا خداى طبیعت و رعد و طوفان و باران و همچنین نوعى خداى جنگجو و مبارز به نفع مردم خود مى باشد. در مقابل ایندرا که خداى خشونت است، وارونا خداى خرد قرار دارد. وارونا با میترا خداى روشنائى و راستى و نیکوکردارى و عدالت شریک است. مادر وارونا و میترا، آدى تى نام دارد که وجوه مشترک خدایان و اشیاء است. از خدایان دیگر ودائى دى آاوس پیتار است که نظیر زئوس پاتر در یونان مى باشد و پدر غالب خدایان دیگر است. این خدا شریک پرى تى وى ماتار یا مادر زمین مى باشد و یکى از پسرانش شریا خداى خورشید است. یکى دیگر از خدایان، اوتا خداى باد است که وتان نامیده مى شود. در کتب ودا، مانو خداى قانونگذار دیده مى شود... این خدایان به تدریج ارزش ‍ خود را از دست دادند و خدایان قربانى و فداکارى، مخصوصا آگنى خداى آتش و کانون، و سوما شراب خداى مقدس، در ردیف اول قرارگرفتند.این خدایان از لحاظ شکل و عرض و تقریبا جهالت مانند انسانند. یکى از آنها که نمازگزاران گرداگردش را گرفته اند، فکر مى کند که به پرستندگان خود چه باید بدهد: این است آنچه من خواهم کرد. نه، من این کار را نمى کنم، به او گاو خواهم داد. یا بهتر است اسب بدهم؟ مددم که آیا واقعا از دست او سوما گرفته ام یا نه؟ ارزش قربانى و فداکارى موضوع اساسى دین ودا را تشکیل مى دهد. مردگان براى بقاى پس از مرگ احتیاج دارند از راه خیرات و قربانى و پیشکشى و هدایان تغذیه شوند. خدایان احتیاج دارند که به کمک آتش به افتخارآنان قربانى ها بر پا کنند و براى آنان سوما یعنى اب حیات تقدیم کنند. در دین ودایى ابتدائى، ظاهرا معبد و بت وجود نداشت، محراب هر قربانى تازه از نو بر پا مى شد و آتش مقدس، پیش کش ها را به آسمان مى برد.
برخى از معروف ترین خدایان هندو عبارتند از:
اگنى (Agni) یعنى آتش
وارونا (Varuna) یعنى آسمان
ایشوار (Isvara) یعنى قادر متعال
رودرا (Rurdra) یعنى وحشتناک
راما (Rama) یعنى دلپذیر
کریشنا (Krishna) یعنى آبى پر رنگ
یاما (Yama) یعنى ارابه ران معادل جم در آیین زردشت) که خداى حاکم بر ارواح مردگان است.
اشوین (Asvin) یعنى اسب سوار عنوان دو تن از فرشتگان آیین هندو است. هندوان معتقدند که این پزشکان آسمانى براى انسان تندرستى، نیکبختى و دارایى به ارمغان مى آورند. پرستندگان بت مؤنث زشت و بد ترکیب کالى (Kali) به معناى سیاه معتقدند هدایاى ویژه این بت را باید از طریق راهزنى به دست آورد و تقدیم بتخانه کرد. البته باید توجه داشت که معمولا بتان را بسیار زیبا مى سازند تا آنجا که بت در شعر فارسى کنایه از محبوب زیبا است.

مراتب خدایان
1- خدایان آسمان چون: دیاوس، وارونا، میترا، سوریا، ساویترى پوشان، ویشنو، اوشا و آشوین.
2- خدایان برزخى که بین زمین و آسمان قرار یافته اند، مانند ایندرا، آیام ناپات، ماتاریشوا، رودرا، واپوواتا، پاراجانیا، آپا.
3- خدایان خاکى چون: پرى تى وى آگنى، برى هاسپاتى و سوما. یکى از کهن ترین خدایان هند و اروپائى دیاوس بوده است. دیاوس خداى مشترک جمله اقوام هند و اروپائى بوده است و با همسر خود زمین، جفت جدائى ناپذیر (آسمان زمین) را تشکیل مى داده است. ولى به مرور زمان این خدا از مقام فرمانروائى خود سقوط کرد و به درجه پدیده هاى آسمانى چون روشنائى روز و غیره در آمد. با نزول دیاوس ‍ مفهوم خدایان فرمانروائى از افق علم اساطیر آریائى به کلى محو نشد، بلکه خداى دیگرى جایگزین دیاوس شد و این خداى نوظهور وارونا بود.


منابع :

  1. عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش ادیان و مذاهب هندوستان

  2. حسین توفیقى- آشنایى با ادیان بزرگ- بخش ادیان ملل گذشته- هندوستان

  3. مقالات مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی- بخش ادیان- مقاله آیین هندو

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/112007