وضع اجتماعی مردم دمشق در جریان قیام امام حسین (ع)

مردم دمشق از آن روز که مسلمانی را پذیرفتند خالد پسر ولید، معاویه فرزند ابوسفیان، ضحاک پسر قیس را بر سر خود دیدند. نمونه مسلمان پاکدین در دیده بیشتر آنان کسانی از این دست مردم بود و احکام قرآن در کردار این والیان و حاکمان و دست نشاندگان ایشان جلوه می کرد. معاویه به فرزند خود درباره شامیان چنین می گوید: مردم شام را پیشاش خود بدار. اگر از دشمنی بیمی داشتی آنان را به جنگ دشمن بفرست اما همین که مأموریت خود را پایان دادند مگذار در خارج از شام بمانند. آنها را فوری به خانه هایشان برگردان تا خوی بیگانگان را نگیرند. از همین گفته کوتاه که بیان دارنده روحیه مردم این سرزمین و نشانه دوراندیشی معاویه است می توان میزان ایستادگی ایشان را در حمایت از امویان دریافت.
به این داستان که به لطیفه شبیه تر است تا به واقعیت تاریخ بنگرید. اگر اصل داستان ساختگی باشد مسلما درجه بی اطلاعی مردم شام از رژیم اسلامی احکام دین و خویشان پیغمبر (ص) درست می نماید:
عبدالله بن علی (ع) گروهی از مشایخ شام را نزد سفاح فرستاد که اینان از خردمندان و دانایان این ملک اند و همه سوگند می خورند که ما نمی دانستیم رسول الله خویشاوندانی که از او ارث برند جز بنی امیه داشته است تا آنگاه که شما امیر شدید. از سال هجدهم که ابوبکر حکومت دمشق را به معاویه داد تا سال شصتم هجری 42 سال می گذشت. با نگاهی به فهرست نام کسانی که از مدینه به دمشق رفتند می بینیم عامه آنان از قریش و مضریان اند. اینان که خود به زندگی اشرافی خو گرفته بودند چون با بازمانده تجمل و زرق و برق روم روبرو شدند مرعوب و یا مجذوب آن گردیدند. پاسخ معاویه به عمر در بازخواست از گرایش او به این تجمل نشان می دهد که وی در همان آغاز کار از سیرت خلیفه و یاران رسول منحرف شده و شیفته حکومت امپراتوری روم گردیده بود. وقتی زمامدار و امیر منطقه ای برای خود چنان دستگاهی ترتیب دهد طبیعی است که زیردستان او نیز از وی تقلید خواهند کرد. از سال سی و پنجم هجری که عثمان در مدینه کشته شد و علی به خلافت رسید، معاویه به تدریج مردم شام را معتقد ساخت که علی در کشتن خلیفه مسلمانان دست داشته است. و چون مسلمان دیگری (معاویه)، برای خونخواهی او و اجرای حد الهی برخاست و کشندگان او را از وی طلبید تا به قصاص رساند از تسلیم آنان سرباز زد. به این ترتیب دشمنی آنان با علی رنگ دینی گرفت.
وقتی موقعیت شام را با عراق و حجاز می سنجیم و پشتیبانی بی قید شرط آنان را از معاویه و پسرش یزید می بینیم یکبار دیگر گفته ابن کواء راست بنظر می رسد که گفت: مردم شام نسبت به امام خود از دیگر مردم فرمانبردارتند. و به خاطر همین فرمانبرداری و اطاعت کورکورانه بود که علی (ع) از مردم خود رنج می برد و می گفت حاضرم ده تن از شما را بدهم و یک تن از یاران معاویه را بگیرم.


منابع :

  1. سیدجعفر شهیدی- قیام حسین (ع)- صفحه 96-95

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/211614