واقعیت عنصر اساسی جهان بینی

هیچ کس در اختیار جهان بینی به عنصر واقعیت تردیدی از خود نشان نمی دهد، آن چه که مورد مناقشات و اختلافات مکتبی قرار می گیرد، ناشی از تفسیر ماهیت عنصر مزبور می باشد. به عنوان مثال، یکی می گوید: «واقعیت چیزی است که قابل درک بوده باشد.» دیگری می گوید: «واقعیت عبارت است از هر چیزی که در برابر من بر نهاده شود.» سومی می گوید: «واقعیت هیچ یک از این ها نیست، بلکه واقعیت عبارت است از من، و هر نمود و بودی که به عنوان جهان می بینید، انعکاسی از ادراکات من است.»
به نظر می رسد که اختلافات از آن ناشی می شود که هر یک از صاحب نظران از موضع گیری خاص خود، در برابر جهان و از هدف گیری های معرفتی و ارزیابی وسیله برای آن هدف ها صحبت می کنند. در صورتی که ما می توانیم درباره این عنصر جهان بینی به درک های مشترک نایل گردیم.

تعریف واقعیت
فراگیرترین تعریفی که بتواند واقعیت را در مفهوم عمومی اش توضیح دهد، این است که واقعیت عبارت است از:
«آن چه که هست بدون احتیاج به آگاهی انسان.» ضمنا می توان به جای کلمه هست، موجود را به کار برده، چنین گفت: «واقعیت عبارت است از آن چه که بدون احتیاج به آگاهی انسان، موجود است.»
پس وقتی می گوییم این میز که من روی آن می نویسم واقعیت دارد، معنای آن این است که این میز وجود دارد، چه مورد شعور و آگاهی من بوده باشد و چه نباشد. حال با نظر به این تعریف عام، می توانیم آن را به انواع و خواص گوناگون که دارد، تقسیم نماییم:

انواع واقعیت
1- واقعیت انسان با همه نمودهای جسمانی و پدیده ها و فعالیت های روانی و شخصیت و مدیریت آن وجود دارد.
2- جهان هستی با انواع از موجودات و روابط واقعیت دارد، یعنی موجود است.
3- ارتباط و تأثیر و تأثر میان انسان و جهان هستی واقعیت دارد، یعنی موجود است.
4- در هر مقطعی از زمان که قرار بگیریم، می توانیم واقعیت را با نظر به امتداد زمان به سه قسمت تقسیم کنیم:
الف- واقعیت هایی که به گذشته خزیده، یا به کلی از بین رفته اند، یا معلول و نمودهایی از آن به وجود ادامه می دهند.
ب- واقعیت هایی در همان مقطع از زمان که قرار گرفته ایم، وجود دارند.
ج- واقعیت هایی که با استمرار ادامه می یابند و در مجرای قوانین در آینده موجود خواهند بود.
البته هر یک از انواع واقعیت های چهارگانه با نظر به علل و روابط اجزا و کیفیت های آن ها به اقسام مختلف تقسیم می شوند.

خواص واقعیت
واقعیت دو خاصیت اساسی دارد:
1- از خواص بسیار مهم واقعیت که ضمنا وجود آن را هم برخلاف ادعای ایده آلیست ها اثبات می کند. لزوم موضع گیری انسان در برابر واقعیت ها است. به عنوان مثال هوا که خیلی سرد می شود، باید لباس گرم بپوشیم. سیلی به جریان افتاده است، باید از جایی که سیل به آن جا هجوم می آورد، فرار کنیم. برای دفاع از حیات، باید قدرت به دست بیاوریم.
2- واقعیت این خاصیت را دارد که آدمی می تواند آن را درک کند، یا می خواهد آن را درک کند.


منابع :

  1. محمدتقی جعفری- جهان بینی ها- صفحه 18-16

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/211666