مفاد آیات 1 تا 4 سوره تحریم

یکی از مسائلی که در فقه مطرح است این مسأله است که انسان با قسم می تواند مستحب یا مباحی را بر خود واجب کند، مکروهی یا مباحی را بر خود حرام کند. آیه اول سوره تحریم همین قدر نشان می دهد که پیغمبر اکرم (ص) یک امری را که بر او حلال و مباح بود به موجب قسم بر خودش حرام کرد و این کار را برای جلب رضای بعضی از زنهای خودش کرد، حال برای جلب رضای بعضی از زنها، یعنی چه؟ آیا به این شکل که مثلا آن زن تمایلی نداشت و پیغمبر اکرم (ص) برای اینکه میل او را جلب کند این کار را کرد؟ یا نه، تحت فشار اذیت زنهای خودش قرار گرفته بود و برای رهایی از آزار آنها این حلال را بر خودش حرام کرد. از آیات استفاده می شود که این دومی است، چون به دنبال آن فورا به آن دو زن خطاب می کند: امر شما دائر است میان توبه کردن و ادامه دادن به کار خود. توبه کنید، باید هم توبه کنید که دلهای شما فاسد شده، ولی اگر بخواهید ادامه بدهید تهدید می کند خدا به حمایت پیغمبر بر می خیزد. پس معلوم می شود که مسأله، مسأله آزار بعضی از زنها بوده است، آن هم دو زن، چون کلمه "ان تتوبا" دارد. و باز از آیه استفاده می شود که پیغمبر رازی را به یکی از زنها گفت و از او پیمان گرفت که این راز را به کسی نگوید و این زن برخلاف پیمانی که با پیغمبر داشت رفت به آن دیگری که با یکدیگر خیلی رفیق و دوست بودند گفت. بعد پیغمبر اکرم (ص) به حکم وحی الهی آگاه شد که راز، میان این دو نفر بازگو شده است. به او فرمود: چرا رفتی این را به او گفتی؟ او تعجب کرد، گفت: چه کسی به تو گفت که من به او گفته ام؟ فرمود: خدای آگاه به من خبر داد که تو این راز را فاش کرده ای. حال در قرآن ضمن اینکه به اصولی در این قضیه تصریح شده است، خصوصیات به ابهام گذاشته شده است، پیغمبر چیزی را به موجب سوگند بر خود حرام کرد، ولی آن چیز چه بود، بیان نشده است. پیغمبر به بعضی از زنهای خودش رازی را گفت و او افشا کرد و به دیگری گفت. آن که راز به او گفته شده بود چه کسی بود که به دیگری گفت؟ (ولی اجمالا معلوم است که رازی بوده است) و راز چه بود؟ این را هم باز قرآن مشخص نکرده است. آنها دو تن بودند که قرآن به شدت به آنها حمله می کند، یعنی نشان می دهد آنها در وضعی بودند که علیه پیغمبر توطئه می کردند، تظاهر می کردند، تظاهر از ماده ظهر است، یعنی پشت به پشت یکدیگر داده علیه پیغمبر اقدام می کردند.

قرآن می گوید: شما یا باید از این راهتان برگردید و توبه کنید، که باید هم توبه کنید که دلهای شما منحرف شده است و اگر نکنید خدا با قدرت الهی، جبرئیل به قدرت وحی حتی قدرت اصلی و قدرتهای وسط را هم ذکر می کند، صالح ترین فرد، مؤمنین و تمام فرشتگان به حمایت او هستند. قرآن آنچنان موضوع را مهم گرفته است که معلوم می شود وضع خیلی خطرناک بوده است. در عین اینکه تصریح می کند که اینها دو نفر بوده اند، ولی نمی گوید آن دو زن کدام دو زن بوده اند. آنگاه می گوید: آن زنی که فاش کرد و بعد پیغمبر به او اطلاع داد که تو فاش کردی، حیرت زده شد و گفت: چه کسی به تو خبر داد؟ از کجا فهمیدی؟ و فرمود: خدا خبر داد، بعد پیغمبر قسمتی از راز را به آن زن گفت و قسمت دیگر را کتمان کرد، یعنی وقتی که به روی او آورد، قسمتی از مطلب را به روی او آورد، قسمت دیگر را کریمانه صرف نظر کرد، آن کارهای زشتی که آنها کرده بودند، کارهایی از قبیل توطئه، قسمتی از آن کارها را پیغمبر به روی او آورد و قسمت دیگر را به روی او نیاورد «عرف بعضه و اعرض عن بعض» (تحریم/ آیه 3)؛ «قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود». به تعبیر امیرالمؤمنین عمل کریمانه انجام داد. حال آن قسمتی که گفت چه بود و قسمتی که نگفت چه بود، باز قرآن بیان نکرده است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 8- صفحه78-76

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/25204