رابطه شناخت نعمتها به وسیله مصائب از دیدگاه قرآن و روایات

هیچکس  نمی تواند این حقیقت را انکار کند که غالبا وقتی انسان غرق نعمت است ارزش آن را نمی داند، از آن لذت نمی برد، شکر نعمت را بجا نمی آورد، و گاه حتی به اصل وجود آن توجه پیدا نمی کند!

ماهیان ندیده  غیر از آب                               پرس پرسان ز هم که آب کجا است؟!

اگر انسان هرگز بیمار نمی شد نعمت سلامتی با آن همه اهمیت و عظمتی که دارد هیچگاه برای او، به عنوان یک موهبت بزرگ الهی، مفهوم نبود. اگر گهگاه زمین تکانی نمی خورد این آرامش عجیبی که در تمام طول سال بر آن حکمفرما است و در سایه آن همه چیز زندگی بر محور مطلوب می گردد هرگز معلوم نمی شد. نور و ظلمت وقتی در کنار هم قرار گیرند شناخته می شوند، و اگر گهگاه طوفات حوادث، اقیانوس افکار انسان را متلاطم نسازد ارزش ساعات آرامش درک نخواهد شد. یا به تعبیر دقیقتر بخشی از مشکلات سایه روشن های زندگی هستند، که بدون آن انسان قدرت دیدن چیزی را نخواهد داشت.

امروز دانشمندان می گویند اگر در وسط یک اطاق کره مانند، یک جسم کروی صاف وجود داشته باشد و از تمام اطراف و جوانب نور یکسان و قوی به آن بتابد آن جسم کروی اصلا دیده نخواهد شد، این ناهمواریهای سطح جسم و اختلاف زاویه های تابش نور است که جسم را برای انسان قابل رویت می سازد، نعمتهای الهی درست همین گونه است که اگر یکنواخت و یکسان و به طور دائم برقرار باشد، هرگز شناخته نخواهد شد. و از آنجا که خداوند این مواهب عظیم را از یکسو برای تمتع انسان، و از سوی دیگر برای نزدیکی او به ذات پاکش، از طریق شکر نعمت، آفریده است، کاملا منطقی است که گهگاه در آن نوسان و قبض و بسطی ایجاد کند تا هر دو  هدف فوق به دست آید.

در آیات قرآن مجید نیز اشارات جالب و پرمعنائی – هرچند نه با صراحت- به این واقعیت دیده می شود که ارزش نعمتها را در راستای مقایسه با لحظات سلب نعمت مشخص می کند، از جمله:

1- قل من ینجیکم من ظلمات البر والبحر تدعونه تضرعا و خفیه لئن انجینا من هذه  لنکونن  من اشاکرین: «بگو چه کسی شما را از تاریکیهای صحرا و دریا رهائی می بخشد در حالی که او را با تضرع، آشکارا و پنهان می خوانید (و می گوئید) اگر از این (خطرات) ما را رهائی بخشد از شکرگزاران خواهیم بود» (انعام/ 63)‌. آری این گروه قبل از آنکه گرفتار ظلمات هولناک دریا و صحرا شوند، هرگز ارزش نور و امنیت و روشنایی را نمی دانستند، اما به هنگام سلب این نعمت، به یاد مبدأ این نعمت می افتند و اعلام آمادگی برای شکر گزاری می کنند.

2- و لئن اذفناه بعد ضراء مسته لیقولن ذهب السیات عنی انه لفرح فخورز: «هر گاه ما به انسان نعمتهائی بعد از ناراحتیها و زیانها به او برسانیم (او بجای اینکه ارزش نعمت را دریاید) می گوید: گناهان (یا مشکلات من، برای همیشه از میان رفته است، و خوشحالی آمیخته با فخر و غرور وجود او را فرا می گیرد.» ( هود/ 10). تکیه قرآن بر چشاندن نعمت بعد از ناراحتی برای آن است که ارزش نعمت را به خوبی نشان دهد، و سبب شکرگزاری بندگان گردد، هر چند گروهی مغرور و از خود راضی آن را طور دیگری تفسیر می کنند.

3- و اذکروا نعمه الله علیکم اذکنتم اعدء فالف بین قلوبکم فاصبحتم  نبعمته اخوانا: «نعمت خدا را بر خود یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او در میان دلهای شما ایجاد الفت کرد.» (آل عمران/ 103). قرآن در این آیه برای درک اهمیت  نعمت اتحاد، و تألیف قلوب، آن را در برابر زمانی که این نعمت به کلی سلب شده بود و آتش اختلاف و نفاق همه چیز را در کام خود فرو می برد قرار می دهد، و به مسلمانان گوشزد می کند این دو را با مقایسه یکدیگر بشناسند تا به ارزش واقعی این نعمت الهی پی برند.

در روایات اسلامی نیز بعضی اشارات به این بخش از مصائب و آلام دیده می شود از جمله: در حدیث معروف مفضل از امام صادق(ع) در مورد انواع آفات چنین آمده است: ان هذه الافات وان کانت تنال الصالح والطالح جمیعا ، فان الله جعل ذلک صلاحا للصنفین کلیهما، اما الصالحون فان الذی یصیبهم من هذا یردهم (یذکرهم) نعم ربهم عندربهم  فی سالف ایامهم ، فیحدوهم ذلک علی  الشکر والصبر ، و اما الصالحون  فان مثل هذا اذا نالهم کسر شرتهم ورد عهم عن المعاصی  والواحش: «این آفات هر چند به افراد نیکوکار و بدکار هر دو می رسد، ولی خداوند آن را مایه اصلاح هر دو گروه قرار داده، اما نیکوکاران آنچه به آنها  می رسد، مایه تذکر نعمتهای پروردگارشان نزد آنها در ایام گذشته می شود، و این موضوع  آنها را  به شکر و صبر وا می دارد، و اما بدکاران هنگامی که چنین آفاتی به آنها رسد، شرارتشان را درهم می شکند، و آنها را از معاصی و زشتیها باز می دارد.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن - جلد 4- از صفحه 482 تا 485

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/400669