تصویرسازی مستمر اهداف، یکی از راهکارهای رسیدن به اهداف

شما دارای یک قدرت ولایتناهی ذهنی هستید. خیلی از مردم از این قدرت آگاه نیستند و در استفاده از آن برای دستیابی به خواسته هایشان شکست می خوردند. برای همین است که زندگی آنها در سطح متوسط و میانگین است، وقتی شروع به رها کردن و استفاده از این قدرت ذهنی می کنید، دستاورد شما، طی یکی دو سال بیشتر از دستاورد بقیه مردم در طول زندگیشان خواهد شد. شما خیلی سریع به سمت خواسته هایی که در حال حاضر در ذهن دارید، می رسید. توانایی شما برای تصویر سازی شاید یکی از قدرتمندترین استعدادهایی است که در اختیار شماست. هر پیشرفتی در زندگیتان با پیشرفت ذهنی شروع می شود. امروز شما در جایی هستید که تصویر ذهنی شما  در گذشته داشته است. اگر شما تصویر درونی خود را تغییر دهید، جهان بیرون شما هم شروع به تغییر می کند تا با تصاویر درونی شما هماهنگی داشته باشد. تصویرسازی، قانون جذب را فعال می کند. بطوری که هر شرایط و وسیله ای را که برای تحقق اهدافتان لازم دارید، به سمت زندگی شما جذب می شود. تصویرسازی قانون هماهنگ سازی را هم فعال می کند. قانونی که می گوید: «هرچه در درون هستی، پس بیرون هم باید همانگونه باشی». وقتی تصویر ذهنی خود را عوض کردید، جهان بیرون شما، مانند آیینه شروع به تغییر می کند. شما همان چیزی می شوید که بیشتر اوقات به آن فکر کرده و تصویرسازی می کنید. شما چیزی را که باور دارید، خواهید دید. آلبرت انشتین گفته است: «تصویرسازی از حقایق مهمتر است». ناپلئون هم گفته است: «تصویرسازی بر جهان حکومت می کند». ناپلئون هیل نیز در همین رابطه معتقد است: «هر چیزی که ذهن انسان باور کند، به آن می رسد».

اهمیت بینش

یکی از عمومی ترین ویژگیهای رهبران، در همه سطوح و همه سنین، بینش آنهاست. به عبارت دیگر، آنها می توانند آینده مورد نظر و ایده آل خود را پیشاپیش تصویرسازی کرده و در ذهن مجسم کنند و سپس آن را در واقعیت ببینند. وقتی شما شروع به تصویرسازی می کنید، آنگاه می توانید هر چیزی را در ذهنتان مجسم کنید. هر زمانی که به مسأله ای فکر می کنید، اتفاقات گذشته و آتی را هم پیش رو دارید. حتی رویاپردازی کنید. تصویرسازی کنید. قدرت تصویرسازی و کنترل آن توانایی مهم و اساسی برای انسان می باشد. مسأله مهم این است که شما بیاموزید چگونه قابلیت تصویرسازی را مدیریت کرده و کنترل نمایید. ذهن باید بتواند مانند اشعه لیزر در جهت دستیابی به اهداف کاری که برای شما مهمترین هستند تمرکز کند.

دیدن موفقیت

مردم موفق، معمولا موفقیتی را که خواستار آن هستند پیشایش می بینید. بیش از هر چیز، افراد موفق نتایج خود را پیش از وقوع در ذهن خود مجسم کرده و می بینند. یک فروشنده موفق نشست کاری خود را از پیش مجسم کرده و در زمانی که در حال ارائه است آن را به یاد دارد. یک پزشک یا جراح موفق معالجات موفق قبلی خود را همواره به یاد دارد. از طرف دیگر، انسانهای ناموفق نیز از قدرت تصویرسازی استفاده می کنند، ولی در جهت عقب بردن خود. آنها در زمان وقوع هر اتفاق تازه ای، شکستهای گذشته خود را دوباره زنده می کنند. آنها درباره شکستهای قبلی و عملکرد ضعیف خود فکر کرده و تصویر می کنند، این بار هم باز به همان سرنوشت مبتلا می شوند. در نتیجه وقتی می خواهند کار جدیدی را تجربه کنند، ضمیر ناخودآگاهشان بیش از آنکه برای موفقیت برنامه ریزی شده باشد، برای شکست آماده است.

تعذیه ذهن با تصویرسازی تشویق کننده

عملکرد بیرونی شما، همواره در هماهنگی با تصویری است که شما از خودتان در درون دارید. تصویر ذهنی شما از مسایلی که پیش از هر حادثه ای به ذهن خود داده اید، ساخته شده است. خبر خوب اینکه، شما بر تصاویر ذهنی خود کنترل کامل دارید. می توانید ذهن خود را با تصاویر مثبت، هیجان انگیز و مشوق پر کنید یا به جای آن تصاویر شکست و ناکامی را جای دهید. انتخاب با خود شماست. تقریبا هر چیزی در زندگی بدست آورده اید، یا موفق به دستیابی آن نشده اید، نتیجه استفاده درست یا نادرست از تصویرسازی ذهنی است. اگر شما به گذشته برگردید، می بینید هر چیزی را که در ذهنتان مثبت مجسم کرده اید، رفته رفته به آن رسیده اید. شما تمام کردن مدرسه را مجسم کرده بودید و آن را انجام دادید. شما خرید اتومبیل، پیدا کردن شغل، خرید خانه و خیلی چیزهای دیگر را در ذهن داشته اید و همه اینها به واقعیت پیوسته است. شما در طول زندگی، بطور مستمر از قدرت تصویرسازی استفاده کرده اید. اما مسأله این است که بیشترین مردم از این قابلیت بطور کامل استفاده نمی کنند. هدف شما بهتر است این باشد که بر این توانایی کنترل کامل داشته باشید و مطمئن شوید که قدرت تصور ذهنی شما، مستمرا بر آنچه شما می خواهید و انسانی که می خواهید باشید، متمرکز است.

شما همان کسی هستید که می توانید باشید

پیرو فروچی، در «کتاب شما چه کسی می توانید باشید؟»  توضیح می دهد، چگونه می توان با تصویرسازی ویژگی را که می خواهید داشته باشید بدست آورید. صفتی را که می خواهید داشته باشید، یاد بگیرید و سپس در ذهن خود آن را مرتب تمرین کنید. ارسطو یکی از بهترین راههای توسعه و تقویت هر فضیلتی را این می داند که انسان آن ویژگی را مرتب در ذهن داشته باشد و در هر فرصتی که پیش می آید آن را تمرین کند به گونه ای که گویی آن صفت و فضیلت را دارد. درباره خود آنگونه که می توانید باشید فکر کنید و خود را ببینید. بتدریج شما انسان جدیدی می شوید.

تغییر تصویر ذهنی

شما با تصویر ذهنی که هر دقیقه و ساعت در مورد خود دارید، شخصیت خود را شکل می دهید. با تغییر تصور ذهنی، تفکر، احساس و عمل شما نیز تغییر می کند. نحوه رفتار با دیگران هم عوض می شود و همینطو برخورد آنان با شما. با این تغییر تصویر ذهنی، شما بهترین انسانی می شوید که می توانید تصور کنید و به این وسیله است که می توانید با استفاده سازنده از تصویرسازی جلو بروید و پیشرفت کنید.

بهترین عملکرد

 در ورزشهای حرفه ای، یک شیوه آموزشی به نام «تمرین ذهنی» وجود دارد. ورزشکاران پیش از شرکت در هر مسابقه ای، آن را در ذهن خود تمرین می کنند. آنها بهترین اجرای خود را در ذهن مجسم می کنند. روزها و ساعتها، قبل از برگزاری مسابقه، و بارها این مسابقه را با موفقیت برگزار می کنند. آنها مرتب بهترین شخصیت خود را به یاد می آورند و مانند فیلم بارها و بارها آن را در صفحه ذهن خود می بینند. بارها و بارها خود را می بینند که بخوبی از عهده کار برآمده اند و از این موفقیت و اجرای منحصر بفرد، احساس شادمانی و رضایت می کنند. آنها از اینکه بتوانند مسابقه آتی را هم به همان خوبی برگزار کنند، هیجان زده و خوشحال می شوند و گویی در حال حاضر پیروز شده اند.

آرام باشید و نتایج را ببینید

بدن شما هیچ کاری را خودش انجام نمی دهد. کوچکترین حرکات از سر تا پا با کامپیوتر مرکزی مغز، کنترل می شود. این ذهن شماست که برای هر حرکتی به اعضای مورد نظر پالس می فرستد. وقتی شما تصویرسازی می کنید، در واقع مغز و ذهنتان را پرورش می دهید. شما ذهنتان را با عملی برنامه ریزی می کنید که می خواهید بدنتان انجام دهد.

چهار بخش تصویرسازی

تصویرسازی از چهار بخش تشکیل شده که شما با یادگیری آن می توانید از این قدرت فوق العاده بهترین استفاده را بکنید.

چند بار؟

اولین بخش تصویرسازی، تداوم آن است که تعداد دفعاتی که در رابطه با یک هدف خاص و دستاوردی که می خواهید، تصویرسازی می کنید. هر چه بیشتر آن تصویر را در ذهن داشته باشید، سریعتر ضمیر ناخودآگاه ذهن شما آن را می پذیرد و برای انجام واقعی آن، آماده می شود.

چقدر؟

عامل دوم این است که چه مدت می توانید تصویر ساخته شده را در ذهن داشته باشید. وقتی در حال آرامش هستید، چند ثانیه و یا چند دقیقه آن تصویر را در ذهن داشته باشید. هر چه بیشتر بتوانید آن تصویر را در ذهن خود نگه دارید ضمیر ناخودآگاه شما عمیق تر آن را حک خواهد کرد و سریعتر پیامدهای آن را خواهید دید.

چقدر واضح و روشن؟

سومین عامل تصویرسازی وضوح و روشنی آن است. در اینجا یک رابطه مستقیم میان اینکه چقدر شما می توانید خواسته ها و اهداف خود را به روشنی ببینید و سرعتی که می توانید به آن برسید، وجود دارد. این عاملی است که قانون جذب و هماهنگی را هم توضیح می دهد. وضوح خواسته های شما، سرعت عملی شدن آنها را در جهان بیرونی تعیین می کند. در اینجا یک نکته جالب است. وقتی شما برای خودتان هدف گذاری می کنید، تصویر آن هدف جدید مبهم است. ممکن است هیچ نظری در مورد آن نداشته باشید. اما وقتی آن را بنویسید و مرتب مرور کنید، برای شما مشخص تر می شود، بتدریج، کاملا برای شما شفاف می شود و ناگهان آن هدف همانگونه که خواسته اید در زندگی شما ظاهر می شود.

چه شدتی؟

چهارمین عامل تصویرسازی این است که شما با چه شدتی احساسات خود را به آن هدف ضمیمه می کنید. در واقع، این مهمترین بخش تصویرسازی است. گاهی اوقات، اگر احساس شما به اندازه کافی شدید باشد و تصویرتان روشن و مشخص، بزودی به هدف خود می رسید. البته، عوامل تداوم، مدت، شدت و روشنی می تواند هم به شما کمک کند و هم به شما صدمه بزند. مانند طبیعت، قدرت تصویرسازی بی طرف است. مانند یک شمشیر دو لبه، از هر دو طرف می تواند ببرد. می توند شما را موفق کند یا ناکام. تصویرسازی شما را همانی می کند که به روشنی در ذهن به تصویر کشیده اید، چه خوب باشد و چه بد. مثلا، دلواپسی و نگرانی یک شکل منفی از هدف گذاری است. این پروسه فکر کردن و تصویرسازی، با ترس، نگرانی و اضطراب است. چیزهایی که شما نمی خواهید اتفاق بیفتد. وقتی شما نگران هستید، تصویرسازی را در جهت منفی به کار می گیرید. دقیقا همان چیزهایی که نمی خواهید بشود، به سمت شما  جذب می شود. یک سخن قدیمی می گوید: «هر چه بیشتر از چیزی بترسی به سرت می آید». این مسأله به پیامدهای ناراحت کننده تصویرسازی برمی گردد. شما باید در استفاده از این قابلیت خیلی دقت کنید.

صبر ضروری است

خیلی از مردم می خواهند از نظر فیزیکی لاغر و مناسب باشند. روانشناسان به شما می گویند، این مسأله در صورتی است که شما لاغر فکر کنید. یکی از راههایی که شما می توانید به لاغری فکر کنید این است که عکس یک انسان لاغر و خوش اندام را که می خواهید آنگونه باشید، بگیرید. سر آن را جدا کرده و به جای آن سر خود را بگذارید. آن عکس  را در چند جای خانه خود قرار دهید. هر وقت شما به این تصویر نگاه می کنید،  ضمیر ناخودآگاه ذهن شما آن را ثبت می کند رفته رفته، شما خودتان را در حالتی می یابید که کمتر می خورید و بیشتر ورزش می کنید. محیط بیرونی شما بزودی با تصویر درونی شما هماهنگ می شود.

بهترین زمان تمرین

مانندهدف گذاری، بهترین زمان برای تصویرسازی آخر شب و صبح زود است. شب، قبل از خواب به گونه ای تصویرسازی کنید که گویی در حال حاضر آن را دارید. در این صورت ضمیر ناخودآگاه ذهن شما، آن را در عمیق ترین سطح حک می کند. سپس کلام و عمل شما را براساس آن تطبیق  می دهد و شما می بینید که در واقعیت هم شما هر روز به اهداف خود نزدیکتر می شوید. زمان دیگر تصویرسازی، صبح قبل از انجام هر کاری است. در این زمان، ذهن شما کاملا آماده است که هر چه می خواهید در طول روز بدست آورید به آن بسپارید و خواهید دید که چگونه شما دقیقا همان نتایجی را که می خواهید طبق برنامه و تصویری که ساخته اید، بدست می آید.

شروع همه پیشرفتها

همه پیشرفتها در زندگی، با بهبود تصویر ذهنی شروع می شود. از همین امروز شروع کنید و ذهن خود را از تصویر انسانی که می خواهید باشید پر کنید. زندگی که می خواهید داشته باشید. از مجلات عکس هایی که به خواسته های شما نزدیک است، ببرید و در همه جا قرار دهید. بطور مرتب آنها را مرور کنید. گاهی درباره آن بحث کنید. بطور مستمر آنها را در ذهن تان مجسم کنید. زندگی خود را به یک پروسه مثبت از تصویرسازی مبدل کنید. ایده آلها و آینده مورد نظر خود را در ذهن مجسم کنید. این کار بیش از هر چیز دیگری به شما کمک می کند تا از همه قابلیتهای خود استفاده کنید.


منابع :

  1. برایان تریسی – هدف – از صفحه 208 تا 222

https://tahoor.com/FA/Article/PrintView/402693