هیزم های جهنم

فارسی 3355 نمایش |

یکی از اوصاف دوزخیان این است که خود آتش هیزم آتش خویش هستند: در قرآن وقتی از سرنوشت مشرکان ستمگر بحث می کند، روی سخن را به آنها کرده و آینده ی آنها و معبودهایشان را در دوزخ ترسیم می کند: «إنکم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم؛ شما و آنچه را غیر از خدا می پرستید آتشگیره جهنمید.» (انبیاء/ 98)
کلمه ی "حصب" به معنای آتش گیره و هیزم است. از خلیل نحوی منقول است که حصب و خصب آن چیزی است که مهیا شده باشد برای افروختن آتش به آن. و اگر مهیا نباشد آن را حصب نمی گویند. پس معنی آن است که ایشان مهیا هستند به سزای افروختن آتش و لذا ابن عباس تفسیر حصب به وقود کرده که به معنی آن چیزی است که به ان آتش برافروزند. چنانچه در جای دیگر می فرماید: «فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجارة؛ از آتشی که هیمه آن مردمان و سنگ هاست برحذر باشید.» (بقره/ 22) و نیز می فرماید: «یا أیها الذین آمنوا قوا أنفسکم و أهلیکم نارا وقودها الناس و الحجارة؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده ی خویش را از آتشی که هیزم آن، مردم و سنگ ها هستند حفظ کنید.» (تحریم/ 6) بعضی دیگر گفته اند: اصل این کلمه به معنای به معنی پرتاب کردن است، مخصوصا به قطعات هیزم که در تنور پرتاب می کنند حصب گفته می شود، پس معنایش اعم از آن دو است. بعضی گفته اند: "حطب" (بر وزن سبب) که به معنی هیزم می باشد در لغات مختلف عرب، تلفظهای متفاوتی دارد، بعضی از قبائل آن را "حصب" و بعضی دیگر "خضب" می نامند و از آنجا که قرآن برای جمع بین قبائل و طوائف و دلها بوده، گاه لغات مختلف آنها را به کار می گیرد تا از این راه، جمع قلوب شود، از جمله همین کلمه حصب است که تلفظی است از قبائل اهل یمن در واژه ی "حطب".
به هر حال آیه فوق به مشرکان می گوید: آتشگیره جهنم و هیزمی که شعله های آن را تشکیل می دهد خود شما و خدایان ساختگی شما است، و همچون قطعه های هیزم بی ارزش یکی پس از دیگری در جهنم پرتاب می شوید! ظاهرا آیه ی مورد بحث از خطابهای روز قیامت به کفار است، که در آنها حکم شده به اینکه باید داخل آتش شوند، و در جهنم جاودانه به سر برند، نه اینکه خطابی، دنیایی باشد و از آینده کفار خبر دهد و بخواهد به این وسیله بر بطلان عبادت بتها، و خدا گرفتن آنها استدلال کند.
برخی گویند: منظور از "و ما تعبدون من دون الله" شیاطین است که مشرکین را به پرستش غیر خدا دعوت کرده و اطاعت شده اند. چنان که ابراهیم فرمود: «یا أبت لا تعبد الشیطان؛ پدر، شیطان را پرستش نکن.» (مریم/ 44) سپس اضافه می کند: «أنتم لها واردون؛ شما وارد بر آن می شوید.» مثل مخالفین که در جامعه کبیره می فرماید: «و من خالفکم مشرک»، وارد می شوند بلکه غیر مؤمن هر که هست و هر چه هست وارد می شوند.
این جمله یا به عنوان تاکید مطلب گذشته است، و یا اشاره به نکته جدیدی است و آن اینکه اول بتها را در آتش می افکنند، سپس شما بر آنها وارد می شوید، گویی خدایانتان با آتشی که از وجودشان برمی خیزد از شما پذیرایی می کنند. حرف "لام" در "لها" یا برای تاکید تعدی، و یا به معنای "الی" است، مثل: «بأن ربک أوحی لها؛ مسلما از آن روست که پروردگارت به آن الهام کرده است.» (زلزال/ 5) و از ظاهر سیاق بر می آید که خطاب مزبور هم شامل کفار می شود و هم آلهه آنان، یعنی "شما و آلهه شما وارد جهنم خواهید شد" یا "شما و الهه شما به سوی جهنم بر می گردید".

دو پرسش اساسی در مورد دوزخیان
اگر سؤال شود که انداختن بتها در جهنم چه فلسفه ای دارد، و چه فایده ای برای ریختن بتهای بی جان به جهنم تصور می شود، در پاسخ باید گفت: این کار برای این است که مشرکین از مشاهده سوخته شدن آنها بیشتر حسرت بخورند و رنج بکشند. و ممکن است که به منظور توبیخ آنها باشد. زیرا هر گاه معبودان خود را بینند که با ایشان در آتش دوزخ سوزند موجب خواری، ذلت و تحقیر ایشان شود. و همچنین می توان گفت وقود خود سوزنده آنها است که همین بتها که امید به آنها داشتید شما را می سوزانند. زیرا با آنها آتش افروخته تر گردد و احتراق ایشان بیفزاید. و دیگر آنکه تصور ایشان بر آن است که بتان شفعای ایشان خواهند بود و به شفاعت ایشان منتفع خواهند شد و چون کار را خلاف این بینند هیچ چیز در نظر آنها دشمن تر از معبودهایشان نباشد و دیدن و تحمل دشمن خود نوعی از عذاب است. البته این در صورتی است که "ما تعبدون" به معنی معبودهای بی جان و بتهای سنگی و چوبی باشد (همانگونه که از کلمه ی "ما" استفاده می شود، زیرا "ما" غالبا برای موجود غیر عاقل است) ولی اگر مفهوم آن را عام بگیریم و شامل شیاطینی که معبود واقع شدند بشود نکته ورود این معبودها در جهنم کاملا واضح است چرا که خود شریک جرمند.
از اینکه در جمله ی "و ما تعبدون من دون الله" "ما" به کار برده که برای غیر ذوی العقول است و نفرموده "و من تعبدون"، با اینکه خدای تعالی در بیشتر موارد کلامش از بتها به الفاظی که اختصاص به ذوی العقول دارد تعبیر کرده هم چنان که در آیه بعد فرموده: "ما وردوها". همانا بتها و تماثیل است نه معبودین از انبیاء و صلحا و ملائکه. و از این می توان پاسخ پرسش دوم را نیز استخراج کرد که: ممکن است گفته شود: حضرت عیسی (ع) و ملائکه و همچنین امیرالمؤمنین (ع) توسط نصاری و مشرکین و غلات عبادت به عنوان بت پرستیده شده اند. پس آنها هم سنگریزه جهنم هستند؟! پاسخ این است که، آیه شامل آنها نمی شود. زیرا اولا همانطور که گفتیم «ما» برای عاقل است. پس اینها خارج هستند و مراد اصنام و اشباه آنها از جمادات و نباتات هستند. ثانیا در دو آیه بعد می فرماید: «إن الذین سبقت لهم منا الحسنی أولئک عنها مبعدون؛ البته کسانی که قبلا از جانب ما به آنها وعده ی نیکو داده شده، از آن [عذاب] دور نگاه داشته شدگانند.» (انبیاء/ 101) و ثالثا خطاب به اهل مکه است که بتهای بی جان می پرستیدند.
علی بن ابراهیم از حضرت باقر (ع) روایت کند که: حضرت مصطفی (ص) در کنار درب کعبه، این آیه را بر اهل مکه خواند، آنها همگی اندوهگن بازگشتند. عبدالله بن الزبعرا خطیب قریش، آنها را دید و به نزدشان رفت و به ابوجهل گفت: «یا بالحکم اندوهگینی چرای؟» ابوجهل گفت: «زیرا که محمد (ص) ما را و همه معبودان ما را هیمه ریزه دوزخ خواند.» ابن الزبعرا گفت: «حیف شد! اگر من آنجا بودم جوابش را می دادم.» ابوجهل گفت: « محمد (ص) هنوز بر در کعبه است برو تا چه جواب داری». او با قریش نزد رسول آمد و گفت: «این که گفتی شما و معبودان شما همه هیمه دوزخید عام است یا خاص؟» (یعنی این آیه در شأن ما و الهه ما خاصه است یا شامل امت های سابق هم می باشد؟) حضرت فرمود: «بل که عام است» (در حق شما و امتان گذشته و الهه آنها است غیر کسانی را که خداوند استثنا فرموده) ابن الزبعرا گفت: «خصمتک یا محمد.» حضرت فرمود: «چرا؟» ابن الزبعراء گفت: «زیرا که نصاری عیسی و مادرش، و عزیر را عبادت می کردند و جمعی ملائکه را می پرستیدند، از فرود خدا از قول تو واجب است که ایشان همه هیمه دوزخ باشند!؟» حضرت فرمود: باطل گوئید، آیا من نگفتم مگر آنانکه استثناء شده و آن این قول خداوند است که «إن الذین سبقت لهم منا الحسنی أولئک عنها مبعدون؛ البته کسانی که قبلا از جانب ما به آنها وعده ی نیکو داده شده، از آن [عذاب] دور نگاه داشته شدگانند.» و حکمت در دخول بتان در جهنم، زیادتی عذاب مشرکین است، زیرا به آنها آتش افروخته شود و سوزش آنها زیاد گردد. و نیز به جهت توبیخ ایشان، چه هر گاه معبودان خود را ببینند که با آنها می سوزند، موجب مذلت ایشان گردد.
سپس به عنوان نتیجه گیری کلی می فرماید: «لو کان هؤلاء آلهة ما وردوها؛ اگر این بتها، خدایانی بودند هرگز وارد آتش دوزخ نمی شدند.» (انبیاء/ 99) ای انسان! چگونه بتانی را می پرستی که در جهنم اندازند و بسوزند و آیا می پنداری که آنها تو را در زندگی یاری خواهند کرد؟ ولی بدانید نه تنها وارد دوزخ می شوند بلکه «و کل فیها خالدون؛ جاودانه در آن خواهند بود.» و این جالب است که این بت پرستان جاودانه گرفتار خدایان خود باشند همان خدایانی که همیشه آنها را پرستش می کردند و سپر بلاها می شمردند و حل مشکلاتشان را از آنها می خواستند!

منـابـع

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏14 صفحه 462

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏16 صفحه 166

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏13 صفحه 506

محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد ‏7 صفحه 305

عبدالحسين طیب- أطیب البیان- جلد ‏9 صفحه 245

ملا فتح الله کاشانی- منهج الصادقین فی إلزام المخالفین- جلد ‏6 صفحه 110

حسین بن احمد الحسینی- تفسیر اثنا عشری- جلد ‏8 صفحه 445

ابوبکر عتیق بن محمد- تفسیر سور آبادى- جلد ‏3 صفحه 1585

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد