بنیعبد مناف
English فارسی 6706 نمایش |مغیره معروف به عبد مناف، جد سوم پیامبر اسلام (ص) و فرزند قصی بن کلاب، پسرانی به نام های عمرو (هاشم)، عبد شمس، مطلب، نوفل، ابوعمرو و ابوعبید داشت. اینان و تبارشان به بنی عبد مناف شهرت دارند. بنی هاشم و بنی امیه بن عبد شمس از شاخه های مشهور بنی عبدمناف و قریش هستند.
قصی پدر عبد مناف، کسی بود که مکه را از دست قبیله خزاعه بیرون آورد و خاندان خود را در مکه سکونت داد. بنی عبد مناف، از سادات قریش و از ساکنان اطراف بیت اللـه الحرام بودند، به همین دلیل به قریش بطائح مشهورند، (در مقابل آن دسته از قریش که در حاشیه شهر مکه و بالای کوه ها مستقر شدند و قریش ظواهر خوانده شدند).
از مهمترین حوادث مربوط به بنی عبد مناف در دوران جاهلیت، نزاع آنها با بنی عبدالداربن قصی درباره عهده داری مناصب حجابت (پرده داری خانه کعبه)، سقایت (آب رسانی به حاجیان)، رفادت (پذیرایی از زائران)، سرپرستی دارالندوه (مجلس مشورتی بزرگان قریش)، لواء (پرچمداری) و قیادت (فرماندهی جنگی) بود که قصی آنها را میان فرزندانش تقسیم کرده بود، به این شکل که سقایت و رفادت از آن عبد مناف و بقیه از آن عبدالدار باشد.
بعد از آن، ده تیره مشهور قریش به دو دسته تقسیم شدند. از این میان، بنی اسدبن عبدالعزی، بنی زهرةبن کلاب، بنی تیم بن مره، بنی الحارث بن فهر، با بنی عبد مناف همدست شده، به عبد شمس پسر بزرگ عبد مناف پیوستند (برخی فرزند بزرگ عبد مناف را هاشم و برخی دیگر مطلب دانسته اند). آنها ظرفی سرشار از عطر را نزد کعبه گذاشته، با فروبردن دستانشان در آن عهد بستند. سپس برای تأکید بر این پیمان، با دستان عطرآلود خانه خدا را مسح کردند، از این رو این پیمان به «مطیبین» مشهور شدند. در مقابل، بنی عبدالدار هم همراه پنج تیره دیگر قریش، با فروبردن دستانشان در ظرفی پر از خون، موجب پدید آمدن پیمان «احلاف» یا «لعقةالدم» شدند.
پس از درگذشت عبد مناف، مناصب متعلق به او بین بنی هاشم و بنی امیه تقسیم شد. قبایل قریش، فضای اطراف کعبه را میان خود قسمت کردند که از این میان سهم بنی عبدمناف پس از قرعه کشی بین دو رکن اسود و حجر (وجه البیت) تعیین شد.
راه اندازی شبکه تجاری
از اقداماتی که جزو افتخارات بنی عبد مناف است (علاوه بر عهده داری برخی مناصب کعبه)، تأسیس و راه اندازی شبکه تجاری بود که مکه در آن نقش مؤثری ایفا می کرد. در این زمینه فرزندان عبد مناف با انعقاد توافق نامه های تجاری با کانونهای تجارت در اطراف جزیرةالعرب مثل شام و عراق و بستن پیمانهایی با قبایل ساکن در مسیر کاروانهای تجاری، زمینه لازم برای تأمین تجارت آزاد را فراهم کردند.
هاشم در دوران ریاستش بر مکه، تجارت مکه را گسترش داد و برای استمرار دو سفر زمستانی و تابستانی قریش به شام و یمن راه هایی تعیین کرد و با مردم شام پیمان بست. عبد شمس بن عبد مناف، عامل ایجاد پیمان تجاری با حبشه (برخی منابع تجارت او را به عراق و ایران گزارش کرده اند)، مطلب فرزند دیگر عبد مناف با یمنی ها و نوفل بن عبد مناف با عراق بود، از این رو دیگر قریشیان، بنی عبد مناف را «مجیرین» نامیدند، چنانکه مقصود از «اصحاب ایلاف» در سوره قریش هم آنها دانسته شده است که سفرهای تجاری به دیگر بلاد در اثر پیمانهای آنها صورت می گرفت: «لایلف قریش* ایلفهم رحلة الشتاء و الصیف* فلیعبدوا رب هذا البیت* الذی اطعمهم من جوع و ءامنهم من خوف؛ براى الفت دادن قريش الفتشان هنگام كوچ زمستان و تابستان [خدا پيل داران را نابود كرد] پس بايد خداوند اين خانه را بپرستند همان [خدايى] كه در گرسنگى غذايشان داد و از بيم [دشمن] آسوده خاطرشان كرد.» (قریش/ 1- 4) ایلاف را به معنای پیمانهایی که تاجران برای تأمین تجارت می بندند، و صاحبان ایلاف چهارگانه را فرزندان عبد مناف می دانند و بعضی منابع، ضمن بیان معنای یاد شده برای ایلاف، هاشم، جد دوم رسول خدا (ص)، را اولین کسی می دانند که برای قریش ایلاف گرفت.
بنی عبد مناف در زمان ظهور اسلام
با ظهور اسلام و سپری شدن دوران دعوت مخفی پیامبر اکرم (ص)، برخی از اشراف بنی عبد مناف، نزد ابوطالب عموی رسول خدا (ص) رفته و از او خواستند به آن حضرت پیشنهاد کند تا افراد تهیدستی را که از بردگان اشراف بوده و به پیامبر (ص) گرویده اند، از پیرامون خود طرد کند تا شاید این اشراف به آن حضرت ایمان بیاورند. در پی آن و با نزول آیه 52 انعام، خداوند به پیامبر (ص) هشدار داد که آنها را از خود دور نسازد: «و لاتطرد الذین یدعون ربهم بالغدوة والعشی یریدون وجهه ما علیک من حسابهم من شیء وما من حسابک علیهم من شیءفتطردهم فتکون من الظلمین؛ و كسانى را كه پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان مى خوانند در حالى كه خشنودى او را مى خواهند مران از حساب آنان چيزى بر عهده تو نيست و از حساب تو [نيز] چيزى بر عهده آنان نيست تا ايشان را برانى و از ستمكاران باشى.»
چون پیامبر (ص) از تیره بنی عبد مناف برخاسته بود، بعضی از سرشناسان تیره های دیگر قریش مانند ابوجهل مخزومی، از روی حسادت و رقابت، پیامبری آن حضرت را برای همه قبایل به رسمیت نمی شناختند، از این رو به استهزا می گفتند: «محمد (ص) پیامبر بنی عبد مناف است.» ریشه حسادت رؤسای قریش بر بنی عبد مناف آن بود که آنها مسئله پیامبری را که امری الهی بود از دریچه تنگ قبیله ای می نگریستند و بعضی از آنها می گفتند: «ما با بنی عبد مناف بر سر شرف و چیزهای دیگر رقابت کردیم و مثل دو اسب مسابقه دوش به دوش هم پیش رفتیم. اکنون از میان آنها پیامبری برخاسته و ما هرگز به او ایمان نمی آوریم، مگر آنچه به او وحی شده به ما نیز وحی شود.»
برخی نزول آیه 124 انعام را در این خصوص دانسته اند: «و اذا جاءتهم ءایة قالوا لن نؤمن حتی نؤتی مثل مااوتی رسل الله الله اعلمحیثیجعل رسالته سیصیب الذین اجرموا صغار عند الله و عذاب شدید بما کانوا یمکرون؛ و چون آيتى برايشان بيايد مى گويند هرگز ايمان نمى آوريم تا اينكه نظير آنچه به فرستادگان خدا داده شده است به ما [نيز] داده شود خدا بهتر مى داند رسالتش را كجا قرار دهد به زودى كسانى را كه مرتكب گناه شدند به [سزاى] آنكه نيرنگ مى كردند در پيشگاه خدا خوارى و شكنجهاى سخت خواهد رسيد.» خداوند در این آیه پس از یادآوری سخنان مشرکان، می فرماید: «خدا داناتر است که پیامبری خویش را کجا قرار دهد.»
ذیل آیه «و لیطوفوا بالبیت العتیق؛ بر گرد آن خانه كهن [=كعبه] طواف به جاى آورند.» (حج/ 29) آمده است که کفار بنی عبد مناف، مسلمانها را از طواف خانه خدا منع می کردند، از این رو پیامبر (ص) به عبد منافی ها یادآور شد، طواف کنندگان و نمازگزاران کنار خانه خدا را در هر زمانی که باشد از طواف و نماز منع نکنند.
بنی عبد مناف در سالهای نخست دعوت پیامبر (ص) تلاش کردند از حیثیت و شرف شاخه های خود، دفاع و از تنش قبایل دیگر با پیامبر (ص) جلوگیری کنند، اما با گسترش دعوت آن حضرت، آنها به دو دسته حامی و مخالف تقسیم شدند. بنی هاشم (به جز ابولهب) و بنی مطلب بن عبد مناف (بر خلاف اینکه همه آنها هنوز مسلمان نشده بودند) به هواداری از رسول خدا (ص) پرداختند، چنانکه در دوران محاصره اقتصادی، فرزندان مطلب همراه بنی هاشم، در شعب ابیطالب حضور داشتند. همچنین برخی از مطلبی ها، در دوران مدنی یار و مددکار پیامبر (ص) بودند. عبیده، طفیل، حصین و مسطح از تبار مطلب در غزوه بدر در رکاب رسول خدا حضور داشتند.
در مقابل، بنی نوفل و بنی عبد شمس بن عبدمناف در مقابل آن حضرت قرار گرفته و در میان امضا کنندگان پیمان محاصره اقتصادی، توطئه قتل رسول خدا در دارالندوه، مطعمین (عتبه و شیبه پسران ربیعةبن عبد شمس و حارث بن عامربن نوفل و...) در غزوه بدر بودند و بسیاری از آنها تا سال فتح مکه (هشتم هجری) مانند دیگر قریش به پیامبر (ص) ایمان نیاوردند.
منـابـع
قرآن کریم
سید محمدحسین طباطبایی- تفسیر المیزان
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه
دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- جلد 45
غزوات پیامبر اسلام (ص)
سيد مصطفى حسينى دشتى- معارف و معاریف
احمد بن یحیی بلاذری- انساب الاشراف- جلد 1
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها