شمار علوم ادب عرب

فارسی 4361 نمایش |

علوم ادبی، بنابر مشهور، 12 علم است:
1- علم لغت (متن لغت)
2- علم اشتقاق
3- علم صرف
4- علم نحو
5- علم معانی
6- علم بیان
7- علم انشاء
8- علم عروض
9- علم قافیه
10- علم قرض الشعر
11- علم خط (رسم الخط)
12- علم تاریخ (تاریخ ادبیات)
این دو بیت، در ذکر نامهای این علوم است، بی رعایت ترتیب:
نحو و صرف، عروض بعد لغه *** ثم اشتقاق، قریض الشعر انشاء
کذا المعانی البیان الخط، قافیه *** تاریخ، هذا لعلم العرب احصاء
دراین شمارش، علم بدیع، نیامده و بالطبع تابع «علم بلاغت» دانسته شده است. و در حقیقت همین گونه نیز هست، و علم بدیع تابع بلاغت است نه از مقوله بلاغت اصلی. بیانی از ادیب معروف تقی الدین ابن حجت حموی، وی در آن بیان، علوم ادبی را 6 علم (لغت، تصریف، نحوه، معانی، بیان و بدیع) دانسته و بدیع را در اصل اقسام آورده است. مولفان «الوسیط» نیز بیانی دارند بدین گونه: «العلوم اللسانیه: هی الادب، و التاریخ، و العروض، و النحو، و اللغه، و البلاغه؛ علوم زبانی (مربوط به زبان)، ادب است و تاریخ و عروض و نحوه و لغت و بلاغت.»
روشن است که این شمارش و جمع بندی، درباره علوم ادبی، از هیچ ترتیب علمی و روال مصطلحی برخوردار نیست. درباره «ادب» و تقسیمات آن و تعریف های دقیق هر یک، مثلا ادب المناظر، ادب القاضی، ادب السالک، ادب الطبیب و ادب به مفهوم فلسفی و...سیر تاریخی معانی حقیقی و مجازی این کلمه و مشتقات آن رجوع شود. به کتاب بسیار ارزشمند «المرجع» (فرهنگ علمی، لغوی، فنی و تطبیقی: عربی، فرانسوی و انگلیسی) تالیف استاد لبنانی، شیخ عبدالله العایلی. نیز در این مقوله، شیخ تقی الدین ابوالخیر محمد فارسی در کتاب «بستان الادب» که در آن علوم ادبی را تدوین کرده اینگونه آورده است: 1- لغت، 2- صرف، 3- اشتقاق، 4- نحو، 5- معانی، 6- بیان، 7- بدیع، 8- عروض، 9- قافیه، 10- خط، 11- قرض الشعر، 12- انشاء النثر، 13-  المحاضرات، 14- تواریخ.
در این بیان، بدیع جزو علوم اصلی ادبی قرار داده شده و علم محاضرات (خطابه، سخنرانی) بر آنها افزوده گشته است. بدین گونه علوم ادبی، 14 علم خواهد بود. ادیب معروف عرب، مصطفی الغلایینی، در این موضوع سخنی دارد که جامع می باشد. او علم «اشتقاق»، را به طور مستقل به حساب نیاورده و جزء علم صرف دانسته. علم «تاریخ» را نیز مفید به «تاریخ ادبیات» کرده است، و حق با اوست، زیرا علم تاریخ (تواریخ) به طور کلی، رشته ای (بل رشته هایی) دیگر است. آنچه از تاریخ جزو علوم ادبی هر زبانی است، تاریخ ادبیات آن زبان و قوم است. و این تحریر منافات ندارد با یک سلسله اطلاعات عمومی و اصولی که داشتن آنها برای هر ادیب و شاعر و هنرمند و نویسنده و خطیبی ضروری است، و از این جمله است معلومات تاریخ عمومی جهان و اقوام نه در حد تخصص.
سخن غلایینی این است: اعراب، پس از آمیختن با دیگر اقوام، ازتباه شدن زبان خویش بیمناک گشتند، از این رو واژه ها و کلمات و لغات خویش را در فرهنگ ها و قاموس ها (کتاب های لغت، معجم ها) نوشتند و گرد کردند. و اصول و علمی که آن لغات را از تباهی و خطای در کاربرد نگاهداری کند پی ریختند. این اصول را «العلوم العربیه» (علم زبان عرب) می نامند. پس علوم زبان عربی، علومی است که به وسیله آنها زبان در گفتن و خامه در نوشتن ،از خطا نگاهداری می شود. این علم 12 علم است: 1- صرف، 2- اعراب (و این دو را «نحو» گویند)، 3- رسم (علم اصول و قواعد نوشتن کلمات، رسم الخط)، 4- معانی، 5- بیان، 6- عروض، 7- قوافی، 8- قرض الشعر، 9- انشاء، 10- خطابه، 11- تاریخ ادبیات، 12- متن لغت.

تکمیل
اکنون اگر بخواهیم فهرست کاملی از علوم ادبی در دست داشته باشیم، و علم اشتقاق و بدیع را در شماره بیاوریم، و نقد الشعر را ورای قرض الشعر، و نقد النثر را سوای علم انشاء و ترسل بدانیم و از برخی فروع صرف نظر کنیم، 16 علم به نام علوم ادبی خواهیم داشت، بدین شرح:
1- علم لغت
2- علم اشتقاق
3- علم صرف
4- علم نحو (اعراب)
5- علم معانی
6- علم بیان
7- علم بدیع
8- علم انشاء
9- علم نقد النثر (نثر شناسی، و از فروع آن، سبک شناسی)
10- علم عروض
11- علم قافیه
12- علم قرض الشعر
13- علم نقد الشعر
14- علم خطابه (آیین سخنوری)
15- علم خط، املاء رسم الخط
16- علم تاریخ (تاریخ ادبیات)
مولف کتاب «طریقه ترجمه» زیر عنوان «علم ادب» تحریری دارد که برای تتمیم فایده نقل می کنیم: فنونی که مجموع آن را، «علم ادب» گویند عبارت است از: نحو، صرف، اشتقاق، لغت، تقریظ، عروض، قافیه، معانی، بیان، خط، انشاء و جمعی فنون چهارگانه: بدیع امثال، دواوین، استیفاء را بر آنها افزوده اند. و گروهی علم محاوره را که مجموع چهار فن تاریخ، انساب، غزوات، احاجی می باشد، نیز علاوه دانسته اند. و بعضی باب سرقات شعریه را داخل کرده اند.
در شمارش بالا، بیان ترتیبی علوم ادبی منظور نبوده است. امروزه باید به جای برخی از آنها معارف ادبی نو را گذاشت، و به برخی دیگر صوت نوین آن را ضمیمه کرد.

ترتیب علوم ادبی
این علوم را نویسنده این سطور، به ترتیب اهمیت از نظر مدخلیت داشتن مسائل آنها در آموختن و فراگیری زبان عربی و ادبیات عرب، به ویژه در عناصر دستوری و بلاغی می توان به چهار بخش دسته بندی کرد البته با توجه به دخالت و تاثیر قطعی برخی از رشته ها در برخی دیگر:
1- لغت. اشتقاق. صرف. نحو. رسم الخط
2- معانی. بیان.بدیع
3- انشاء. خطابه
4- عروض. قافیه. قرض الشعر. نقد الشعر. تاریخ ادبیات و دیدن آثار ادیبان بزرگ، ضمن تاریخ و احوال ادیبان و شاعران و هنرمندان.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- ادبیات و تعهد در اسلام- صفحه 42-47

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها