منابع تحقیق درباره تاریخ فلسفه اسلامی در ایران

فارسی 9571 نمایش |

با پیدایش تمدن اسلامی و آشنایی مسلمانان با علوم و فلسفه و معارف تمدن های پیشین، به خصوص تمدن یونان، نهضت عالمگیر فلسفه اسلامی به وجود آمد، نهضتی که از بدو امر تا به امروز سرزمین اصلی آن ایران بوده است. لذا تاریخ فلسفه در ایران، در واقع تاریخ جریان اصلی فلسفه اسلامی است و حتی می توان گفت که به استثنای نهضت فلسفی در مصر در دوره فاطمی، و مکتب بزرگ اندلس، فلسفه اسلامی اصولا همان فلسفه ای است که در سرزمین فرهنگ ایران نضج گرفته و در قرون متمادی مشارب و مکاتب بسیاری به قلمرو وسیع خود افزوده و شعاع نفوذ خود را به تمدن اسلامی هند از یک سو، و به مناطق شامات و اناطولی یا ترکیه فعلی، از سوی دیگر گسترده است. بدون اغراق باید اذعان داشت که مکتب بزرگ فلسفی در ایران، که از کندی و فارابی آغاز شده و به دست ابن سینا به اولین مرحله کمال خود رسیده است و سپس با شیخ اشراق، قدم به عالم ذوق و شهود نهاده، با صدرالدین شیرازی، معروف به ملاصدرا، به تلفیق بین شرع و استدلال و عرفان برآمده است و به دست استادان بزرگ حکمت در دوره اخیر مانند ملاعلی نوری، و حاجی ملاهادی سبزواری، تا عصر حاضر استمرار داشته است، یکی از درخشان ترین خدمات ایران به تمدن اسلامی و فرهنگ جهانی است. زیرا اگر چه در ریاضیات و طب و علوم مشابه، سایر بلاد اسلامی نیز سهیم بوده اند، در فلسفه سهم ایران در دامن فرهنگ عظیم اسلامی فرید و یکتا است و از این جهت در خور تحقیق دقیق است و از مهم ترین فصول تاریخ فرهنگی ایران و اسلام به شمار می آید.
لکن به رغم اهمیت این نهضت فلسفی، متاسفانه هنوز بسیاری از نکات سیر فلسفه در ایران، در پرده ابهام مانده است. مخصوصا تاریخ هفت قرن اخیر که به علت عدم رابطه آن با تمدن اروپایی و نیز از بین رفتن مکتب های مستقل فلسفی در جهان عرب، مورد بررسی دانشمندان مغرب زمین و عرب قرار نگرفته است و به استثنای یکی دو مورد، اصولا در جهان خارج مجهول و گمنام است. هنوز بسیاری از مسائل اساسی تاریخ فلسفه در ایران، که رابطه نزدیکی با نهضت های دینی و علمی و عرفانی، و از سوی دیگر با تحولات و دگرگونی های اجتماعی و سیاسی قرون ماضی دارد، مجهول است و حتی اکثر متون مهم فلسفی در گوشه و کنار، دور از دسترس علاقه مندان باقی مانده و هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. اگر به منابع تحقیق درباره تاریخ فلسفه در ایران، بنگریم با چند نوع مآخذ و منبع مختلف مواجه می شویم که هر یک سهمی در روشن ساختن سیر فلسفه دارد. اهم این منابع به این قرار است:
1- تواریخ حکما و فلاسفه: یکی از انواع تاریخ نویسی که در دوره اسلامی متداول شد و مبتنی بر نمونه های موجز و ساده یونانی و سریانی بسط و تکمیل یافت، تاریخ حکما و فلاسفه است که طبعا اولین منبع محققان تاریخ فلسفه است. از تاریخ الحکمای حنین بن اسحق، و پسر او اسحق بن حنین، و صوان الحکمة ابوسلیمان سجستانی، و  از بیهقی، و طبقات الاطباء ابن جلجل، و الفهرست ابن ندیم و الامد علی الابد ابوالحسن عامری، و طبقات الامم قاضی صاعد اندلسی، و نزهة الارواح شهرزوری، و تاریخ الحکماء    ابن القفطی، و عیون الانباء ابن ابی اصیبعه گرفته تا محبوب القلوب قطب الدین اشکوری، و روضات الجنات میرزا محمد خوانساری، و مجالس المؤمنین قاضی نورالله شوشتری نوراله شوشتری، و نامه دانشوران و ریحانة الادب، محمد علی تبریزی، مجموعه ای از تاریخ حکما در دست است که در آن نتایج یک دوره بیش از هزار سال آثار و افکار حکما و فلاسفه اسلامی به طور کلی و ایران بالاخص درج و ضبط شده و در دسترس دانشمندان امروز قرار گرفته است. بین این منابع هنوز بسیاری از مهم ترین آن ها مانند کتب ابوالحسن عامری، و ابوسلیمان سجستانی، و شهرزوری به طبع نرسیده است، گرچه نسخه های کامل و یا دست کم قسمت هایی از بسیاری از این نوع مراجع موجود است.

2- کلمات قصار و گفته فلاسفه: در حالیکه تواریخ حکما بیشتر درباره شرح زندگی و آثار حکیمان است، نوع دوم از منابع که کتاب های شامل گفتار آنان است طریق بهتری است جهت آشنایی با افکار فیلسوفان. این نوع کتب از قبیل مختارالحکم ابن فاتک آمری و سمرالفلاسفه از عبدالستار لاهوری که شامل گفتار حکمای یونان نیز هست، نه تنها منبع مهمی برای آشنایی با برخی مآخذ یونان است که اصل آن در دست نیست، بلکه بعضی از مسائل فلسفی مخصوصا مسائل متعلق به قرون اولیه تمدن اسلامی را روشن می سازد.

3- فهرست کتب و مآخذ و اعلام: فهرست نویسان اسلامی که در صدد ذکر نام و آثار دانشمندان اسلامی برآمده اند، ضمنا مطالب بس مهمی درباره فلاسفه جمع آوری کرده اند. کشف الظنون و اعیان الشیعة و الذریعة نمونه های بارزی از این نوع منابع است. گاه گاهی نیز حکیم یا محقق بزرگی خود به جمع آوری و نقد آثار دانشمند دیگر کمر همت بسته است، مانند فهرست مصناف رازی که به دست ابوریحان بیرونی جمع آوری شده و از زنده ترین منابع تاریخ فلسفه و علوم قرن چهارم است. اهمیت این نوع کتب بیش از همه در روشن ساختن ارتباط بین کتب مهم فلسفی و آشنایی فلاسفه با منابع پیشین و نیز آشکار ساختن آثاری است که در دوره های بعدی فلسفه به فراموشی سپرده شده است.

4- کتب تاریخی: از آن جا که بسیاری از کتب بزرگ تاریخی در دوره اسلامی با سیر انبیا و حکما نیز سر و کار داشته است، اکثر این کتب اطلاعات سودمندی درباره سیر فلسفه در بر دارد، کتبی از قبیل تورایخ طبری و یعقوبی و ثعالبی و التنبیه و الاشراف مسعودی و تاریخ بیهق، و در دوران بعدی جامع التواریخ و تاریخ عالم آرای عباسی و روضة الصفا و ناسخ التواریخ و غیره، همه فصولی درباره تاریخ فلسفه و علوم مخصوصا علوم مربوط به عصر نگارنده در بر دارد. همچنین تاریخ های مختصر تر، یا محدود به یک ناحیه و دوره، یا درباره شرح اوضاع و احوال و امور فرهنگی یک عصر، مانند چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی و تذکره ها و تواریخ ادبی نیز حاکی از مطالب فراوانی درباره تاریخ فلسفه است.

5- کتب کلامی و ملل و نحل و مباحثات و مناظرات دینی: از آن جا که آغاز فلسفه اسلامی با پیدایش کلام توأم بوده و همواره منازعه و مناظره بین متکلمین و فلاسفه ادامه داشته است، از بهترین منابع تاریخ فلسفه در ایران، همانا کتب کلامی و ملل و نحل و فرق و مناظرات علمی و کلامی است. آثار جاحظ و بغدادی و ابوحیان توحیدی و شهرستانی و امام فخر رازی مخصوصا المباحث المشرقیة حاوی نکات دقیق درباره مسائل اساسی فلسفی و نظریات حکمای بزرگ درباره آن هاست. اسباب تأسف است که تاکنون استفاده بیشتری از این گونه منابع، در تحقیقات درباره تاریخ فلسفه اسلامی، نشده است.

6- کتب عرفانی: همچنین کتب عرفانی اگرچه ظاهرا دور از مطالب فلسفه استدلالی است، رابطه مهمی با فلسفه داشته است، مخصوصا بعد از قرن ششم هجری هنگامی که سهروردی باب نوینی در حکمت گشود و ابن عربی عرفان را به صورت علمی و نظری در آورد. شرح هایی که بر فصوص الحکم ابن عربی نگاشته شده است از مهم ترین منابع سیر فلسفه و حکمت است. در ایران، در هفت قرن اخیر، و به علت عدم توجه به این منابع است که بسیاری از مسائل فلسفی این دوره مبهم مانده است.

7- متون فلسفی: بالاخره باید به خود متون فلسفی، نه تنها از لحاظ این که منبع افکار فلسفی است بلکه به عنوان مآخذ تاریخ فلسفه در ایران، توجه کرد. اکثر کتب قدیم تاریخی به ذکر نام آثار فلاسفه و یا برخی حوادث برجسته حیات آن ها اکتفا کرده است و کمتر می توان شرح حال جامع و عمیقی از حکما، مانند شرح شهرزوری در نزهة الارواح از سهروردی و یا شرح حال ابن سینا از بوزجانی به دست آورد و حتی از این امر مشکل تر، امکان پی بردن به سیر افکار فلسفی از منابع متداول است. فقط بررسی دقیق رسائل کندی و فارابی و بوعلی می تواند تحول افکار مشایی را در این دوره روشن سازد، یا متن شفا خود از تاریخ فلسفه در قرون قبلی حکایت می کند و کتاب تعلیقات شیخ الرئیس نیز مباحث فلاسفه و منطقیون قبل از خود را منعکس می سازد، و یا برخی کتب که زیاد شرح شده است مانند اشارات با شروح فخرالدین رازی و خواجه نصیرالدین طوسی و قطب الدین رازی، سیر چند قرن فلسفه مشایی را در بردارد. همچنین می توان در شرح های متعددی که بر کتاب کلامی تجرید از خواجه نصیرالدین طوسی و فصوص الحکم ابن عربی نوشته شده است، برخی از مهم ترین تحولات فلسفی قرون هفتم تا دهم را جست و جو کرد. بین متون فلسفی به عنوان منبع تاریخ فلسفه، هیچ یک اهمیت اسفار ملاصدرا را ندارد، که علاوه بر بحث مسائل حکمی سیر افکار را نیز ذکر کرده است. ملاصدرا با کتب و رسائل زیادی آشنایی داشته است که اکنون در دست نیست. بنابراین در کاوش های تاریخ فلسفه اسلامی، از شاهکار فلسفی او یعنی کتاب اسفار، می توان بهره های فراوان برد. مهم ترین وظیفه محققان در مرحله کنونی، چاپ دقیق و منقح متون مهم فلسفی و تحقیق درباره آن هاست، متونی که بیشتر آن ها هنوز در دسترس نیست و محقق ناچار است به جای تفحص در سیر و تحول افکار و مباحث فلسفی وقت خود را برای خواندن نسخ مشکل، معمولا به علت عدم فهرست های لازم، جست و جوی اسم ها و مطالب گوناگون صرف کند.
امید می رود که در مرحله فعلی تحقیق با علاقه ای که به شناختن تاریخ ایران دیده می شود، قدمی نیز در این راه برداشته شود تا تاریخ فکری ایران که سایه خود را بر جمیع شئون اجتماعی و فرهنگی این سرزمین افکنده است تا حدی روشن شود. هنگامی که به آنچه اکنون از تاریخ فلسفه اسلامی در ایران در دست است می نگریم، این امر آشکار می شود که در حالیکه در همه ادوار احتیاج به تحقیقات گوناگون زیاد است، دست کم در برخی موارد مسائل نسبتا بررسی شده است. با آنکه در موارد دیگر، مسائل و موانع اساسی هنوز پابرجاست. مثلا تحقیقات دانشمندان مغرب زمین و نیز برخی محققان عرب تا حدی سیر فلسفی سه قرن اول فلسفه اسلامی را روشن ساخته است. نیز بر اثر تحقیقات سالیان اخیر نکات درخشان تر نهضت های فلسفی دوره صفویه، کم و بیش، معروف شده است در حالیکه تحولات بعدی این مکتب ها یعنی، استمرار مکتب ملاصدرا و یا پیروان مکتب مشایی از قرن دهم تا سیزدهم، به هیچ وجه روشن نیست.
شهرزوری، نزهة الارواح، ترجمه فارسی ضیاء الدین دری، در دو جلد در تهران، 1317، به طبع رسیده است در حالیکه اصل متن عربی هنوز چاپ نشده است. نیز الامدعلی الابد عامری با وجود در دست بودن نسخ متعدد، هنوز به طبع نرسیده است. نیمه دوم صوان الحکمة سجستانی نیز که موجود است هنوز چاپ نشده است.

منـابـع

معارف اسلامی در جهان معاصر- صفحه 54-51

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد