دنیای امروز، رسم حرمسرا را منسوخ کرده است. دنیای امروز حرمسرا داری را کاری ناپسند می داند و عامل وجود آن را از میان برده است. اما کدام عامل؟ آیا عامل ناهمواری های اجتماعی را از میان برده است و در نتیجه همه جوانان رو به ازدواج آورده اند و از این راه زمینه حرمسرا سازی را از میان برده است؟ خیر، کار دیگری کرده است، با عامل اول یعنی عفاف و تقوای زن مبارزه کرده، و بزرگترین خدمت را از این راه به جنس مرد انجام داده است. تقوا و عفاف زن به همان نسبت که به زن ارزش می دهد و او را عزیز و گرانبها می کند برای مرد مانع شمرده می شود. دنیای امروز کاری کرده است که مرد عیاش این قرن نیازی به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت ندارد. برای مرد این قرن، از برکت تمدن غرب همه جا حرمسراست. مرد این قرن برای خود لازم نمی داند که به اندازه هارون الرشید و فضل بن یحیی برمکی پول و قدرت داشته باشد تا به اندازه آنها جنس زن را در نوع های مختلف و رنگهای مختلف مورد بهره برداری قرار دهد. برای مرد این قرن داشتن یک اتومبیل سواری و ماهی دو سه هزار تومان درآمد کافی است تا آنچنان وسیله عیاشی و بهره برداری از جنس زن را فراهم کند که هارون الرشید هم در خواب ندیده است. هتل ها و رستوران ها و کافه ها از پیشتر آمادگی خود را به جای حرمسرا برای مرد این قرن اعلام کرده اند.
جوانی مانند عادل کوتوالی در این قرن با کمال صراحت ادعا می کند که در آن واحد بیست و دو معشوقه در شکل ها و قیافه های مختلف داشته است، چه از این بهتر برای مرد این قرن. مرد این قرن از برکت تمدن غربی چیزی از حرمسراداری جز مخارج هنگفت و زحمت و دردسر از دست نداده است. اگر قهرمان هزار و یکشب سر از خاک بردارد و امکانات وسیع عیش و عشرت و ارزانی و رایگانی زن امروز را ببیند، به هیچ وجه حاضر به تشکیل حرمسرا با آن همه خرج و زحمت نخواهد شد. و از مردم مغرب زمین که او را از زحمت حرمسراداری معاف کرده اند تشکر خواهد کرد و بیدرنگ اعلام خواهد کرد تعدد زوجات و ازدواج موقت ملغی، زیرا اینها برای مردان در برابر زنان تکلیف و مسئولیت ایجاد می کند. اگر بپرسید برنده این بازی دیروز و امروز معلوم شد، پس بازنده کیست؟ متأسفانه باید بگویم آنکه هم دیروز و هم امروز بازی را باخته است، آن موجود خوش باور و ساده دلی است که به نام جنس زن معروف است.