ایران

موقعیت جغرافیایی ایران
ایران با 1648195 کیلومتر مربع مساحت از شمال با ارمنستان، آذربایجان، و ترکمنستان هر سه از جمهوری های شوروی سابق و دریای خزر، از مشرق با افغانستان و پاکستان، از مغرب با ترکیه و عراق و از جنوب با خلیج فارس و دریای عمان همسایه است. ایران در قلب خاورمیانه همچون پلی دریای مازندران بزرگترین دریاچه جهان را به خلیج فارس و دریای عمان، از شمال به جنوب وصل می کند و گذرگاهی است برای ارتباطات فرهنگی سیاسی دنیای شرق و غرب.
چشمه های زلال، باغهای پسته، دشتهای پر از لاله، فصلهای متنوع، کوه ها و صخره ها، شب های پرستاره، سرزمین های ناهموار بی انتها، آتشفشان های غیر فعال پوشیده از برف، جنگلهای سرپوشیده کوهپایه های البرز و سواحل زیبای دریای خزر از جمله دیدنی های زیبای ایران هستند که همه ساله توجه بسیاری از جهانگردان را به خود جلب می کند.
در کنار خصوصیات مورد توجه سرزمین بزرگ ایران که از نظر جهانگردی اهمیت بسیار زیادی دارد، وجود کوههای بلند، دشتهای پهناور، صحراها، رودخانه ها و دریاچه های مختلف، همگی در کنار یکدیگر شرایط جغرافیائی بخصوصی بوجود آورده اند که در هر موقع سال می توان هر یک از چهار فصل را در یکی از مناطق ایران پیدا کرد.
کشور ایران با وسعتی معادل 195، 648 ،1 کیلومتر مربع، شانزدهمین کشور بزرگ جهان است. ایران در نیمکره شمالی، نیمکره شرقی در قاره آسیا و در قسمت غربی فلات ایران واقع شده و جزو کشورهای خاور میانه است.
نصف النهار 5 44 شرقی از غربی ترین نقطه ایران و نصف النهار 18 63 شرقی از شرقی ترین نقطه ایران عبور می کند. همچنین مدار 3 25 شمالی از جنوبی ترین نقطه ایران و مدار 47 39 شمالی از شمالی ترین نقطه این کشور می گذرد.
طول سواحل ایران در امتداد دریای خزر 657 کیلومتر، در خلیج فارس از بندر عباس تا دهانه اروند رود 259، 1 کیلومتر و امتداد دریای عمان از خلیج گواتر تا بندر عباس 784 کیلومتر است که در مجموع بالغ بر 731، 8 کیلومتر را تشکیل می دهد. حدود 90 درصد از خاک ایران در محدوده فلات ایران واقع شده است.
ایران کشوری کوهستانی محسوب می شود. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوه ها و ارتفاعات، و کمتر از 4/1 آن را نیز اراضی قابل کشت تشکیل داده است. ارتفاعات ایران را به طور کلی می توان به چهار رشته کوه شمالی، غربی، جنوبی و کوههای مرکزی و شرقی تقسیم کرد.
از رشته کوه های مهم می توان به البرز و زاگرس اشاره کرد. بلندترین قله ایران دماوند نام دارد با ارتفاع 5671 متر که از این جهت در مرتبه بیست و سوم کوه های جهان قرار دارد.
اکثر رودهای جاری در ایران کم آب اند و تنها رود قابل کشتیرانی آن، رود کارون است. مهم ترین رودهای حوضه خلیح فارس و دریای عمان عبارت اند از: کارون، جراحی، کرخه، در، زهره، دالکی، اروند رود، مهران، میناب، سرباز، باهوکلات، تیاپ، نای بند، شور و مند.
رود کارون با 950 کیلومتر طول، چهل و هشتمین رود جهان است.
حدود 200، 180 کیلومتر مربع از خاک ایران را جنگل ها پوشانده که حدود 5/55 % آن مربوط به جنگل های غرب کشور است. جنگل های شمال کشور در حاشیه جنوبی دریایی خزر 19%، جنگل های پسته پراکنده در جنوب و شرق 3/13%، جنگل های کوهستانی ارس 6/6% و جنگل های گرمسیر و کویری نیز 6/5 % آن را تشکیل می دهد.
کشور ایران دارای آب و هوای متنوعی است که با مقایسه نقاط مختلف کشور، این تنوع را به خوبی می توان مشاهده کرد.
پایتخت ایران شهر تهران و 98% مردم ایران مسلمان هستند.

تاریخ ایران باستان
پیش از مهاجرت آریائیان به ایران، اقوامی از نژادهای متفاوت با تمدن های مشابه در آن می زیستند؛ مانند ایلامی ها که در حدود 4000 سال قبل از میلاد حضرت عیسی (ع) می زیستند. در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد، طوایفی از نژاد سفید پوست، که شعبه ای از نژاد هند و اروپایی بودند، از شمال فلات ایران وارد این سرزمین شدند. نام ایران نیز از همین مردمان آریایی گرفته شده است. شعبه های مختلف آریایی، هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارس ها در قسمت جنوبی و پارت ها در حدود خراسان امروزی. مادها در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد اولین دولت ایرانی را تأسیس کردند.
از پادشاهان بزرگ این سلسله می توان به هوخشتره که با دولت بابل متحد شد و آشوری ها را از بین برد اشاره کرد. دولت ماد در 550 قبل از میلاد به دست کورش منقرض شد و سلطنت ایران به پارسی ها منتقل گشت. در زمان داریوش، امپراطوری هخامنشی به منتهای بزرگی خود رسید: از هند تا دریای آدریاتیک و از دریای عمان تا کوه های قفقاز.
جنگ های ایران و یونان در زمان او آغاز شد. دولت هخامنشی سر انجام در 330 ق. م به دست اسکندر مقدونی منقرض گشت و ایران به دست سپاهیان او افتاد. پس از مرگ اسکندر (323 ق. م) فتوحاتش بین سردارانش تقسیم شد و بیشتر متصرفات آسیائی او که ایران هسته آن بود به سلوکوس اول رسید. به این ترتیب ایران تحت حکومت سلوکیان در آمد. پس از مدتی پارت ها نفوذ خود را گسترش دادند و سرانجام توانستند سلوکیان را نابود و امپراتوری اشکانی را ایجاد کنند.
این امپراتوری در دوره اقتدارش از رود فرات تا هندوکش و از کوه های قفقاز تا خلیج فارس توسعه یافت. در عهد اشکانی جنگ های چند ساله ایران و روم آغاز شد. سلسله اشکانی در اثر اختلافات داخلی و جنگ های خارجی به تدریج ضعیف شد تا سر انجام به دست اردشیر اول ساسانیان منقرض گردید.
وی سلسله ساسانیان را بنا نهاد که تا 652 میلادی در ایران ادامه یافت. دولت ساسانی حکومتی ملی و متکی به دین و تمدن ایرانی بود و قدرت بسیار زیادی کسب کرد. در این دوره نیز جنگ های ایران و روم ادامه یافت.
امپراتوری پهناور ساسانی که از رود سند تا دریای سرخ وسعت داشت، در اثر مشکلات خارجی و داخلی ضعیف شد.
آخرین پادشاه این سلسله یزدگرد سوم بود. در دوره او مسلمانان عرب به ایران حمله کردند و ایرانیان را در جنگ های قادسیه، مدائن، جلولاء و جنگ نهاوند شکست دادند و بدین ترتیب دولت ساسانی از میان رفت.
جنگ نهاوند در سال 20 هجری اتفاق افتاد و پس از آن ایران به دست اعراب افتاد. در طول بیست سال بعد، تمام بلاد ایران مانند خراسان و سیستان نیز فتح شد.

تاریخ ایران پس از اسلام
سال ها گذشت و در این مدت اختلافات داخلی زیادی بین مسلمانان پدید آمد. بنی امیه در دوران حکومت خود، بزرگی اعراب و تحقیر ملل دیگر را شعار خویش ساخته بودند، و ایرانیان که از فشارهای حکومت ناراضی بودند، همواره مترصد اقدام علیه آنان بودند؛ چنان که نه فقط همراه مختار و ابراهیم بن مالک بر ضد عبدالملک ابن مروان قیام کردند، بلکه به اتفاق عبدالرحمان بن اشعث نیز علیه حجاج ابن یوسف ثقفی همدست شدند، به خصوص که خلفای بنی امیه در امر جزیه و خراج خشونت و شدت زیادی به خرج می دادند.
به تدریج در اواخر حکومت بنی امیه، خراسان پایگاهی برای مخالفان آنها شد. لذا بنی عباس برای نفوذ خود به ایرانی ها متوسل شدند. کمک ایرانیان به بنی عباس را باید دلیل اصلی برای نابودی بنی امیه و قدرت بنی عباس دانست. به همین دلیل بود که در دوره عظمت عباسیان، بالاترین مقام های اجرایی به ایرانیان اختصاص یافت که در این مورد می توان به وزارت برمکیان اشاره کرد.
با قتل این خاندان توسط هارون الرشید و بیرون راندن ایرانی ها از دستگاه خلافت، مقدمات ضعف دولت عباسی آغاز شد. با ضعف دولت عباسی و خارج شدن بعضی سرزمین ها از زیر نفوذ آن، دولت هایی در گوشه و کنار ایران ایجاد شدند و خود را مستقل از دستگاه خلافت اعلام کردند. از این دولت ها می توان به طاهریان و صفاریان اشاره کرد.
به تدریج نفوذ دستگاه خلافت بنی عباس به عراق محدود شد و دولت هایی ایرانی با قدرتی بسیار پدید آمدند؛ مانند دولت آل بویه. دولت ایرانی سامانی در ماوراء النهر پدید آمد. از سال ها قبل، اقوام ترک در دستگاه خلافت و دیگر دولت ها نفوذ کرده بودند، لذا توانستند دولت غزنوی را در شرق ایران به وجود آورند. پس از غزنویان، ترک های سلجوقی به قدرت رسیدند که عظمت امپراطوری ایران در دوره حکومت آنها، بار دیگر تقریباً تمام فلات ایران تا آسیای صغیر را در بر گرفت.
سلجوقیان حتی خلیفه عباسی را هم زیر نفوذ خود گرفتند و توانستند در جنگ با دولت روم شرقی پیروز شوند. پس از این پیروزی بود که به تدریج مقدمات جنگ های صلیبی فراهم شد تا اینکه رسماً در سال 1099 میلادی، این جنگ ها آغاز شد. پس از سلجوقیان، خوارزمشاهیان بر سر کار آمدند. در این دوره جهان اسلام مواجه با فاجعه بزرگی گردید: حمله مغول. بسیاری از شهرهای آباد ایران با خاک یکسان شد و صدها هزار نفر از مردم کشته و آواره شدند. در حمله بعدی مغول که توسط هلاکو خان ترتیب داده شد، بغداد تصرف شد، دولت عباسی سقوط کرد و خلیفه آن کشته شد. بازماندگان هلاکوخان که به نام ایلخانان بر ایران حکومت می کردند، به سبب تاثیر نفوذ وزرا و مشاورینی چون خواجه نصیرالدین توسی، شمس الدین محمد جوینی و رشیدالدین فضل الله همدانی و مخصوصاً فرهنگ ایرانی اسلامی ایرانیان، به دین اسلام گرویدند و مقهور تمدن و تربیت ایرانی ها شدند. خاتمه کار ایلخانان با ضعف و اختلافات داخلی و شورش های زیادی در اطراف و اکناف کشور همراه شد. در این هنگام یکی دیگر از سرداران مغول به نام تیمور لنگ حملات خود را آغاز کرد. تیمور که طنین نامش از چین تا مصر و از دهلی نو تا مسکو را به وحشت می افکند، طی یورش های خونین و مکرر خویش بسیاری از بلاد ایران و سرزمین های دیگر را ویران کرد و جنایات بسیاری مرتکب شد. پس از او جانشینانش نتوانستند قلمرو وی را حفظ کنند و حکومت های محلی در همه جای ایران سر بر آوردند.
سرانجام شاه اسماعیل صفوی به این حکومت ها پایان داد و حکومت مقتدر شیعی صفوی را بنیان نهاد، اما صفویه نیز با هجوم افغان ها منقرض گردید. پس از آن نادر شاه، افغان ها را بیرون راند و سلسله افشاریه را تأسیس کرد. وی حملاتی را علیه هند ترتیب داد. سپس سلسله زندیه که مؤسس اش کریم خان زند بود، حکومتی را بنا نهاد که چندان دوام نیافت و با حملات آنها محمدخان از بین رفت.
از آن پس دوره حکومت قاجاریه شروع شد که تا سال ها ادامه داشت. از پادشاهان این سلسله می توان فتحعلیشاه، ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه را نام برد. در این دوره جنگ های ایران و روسیه رخ داد که به دلیل بی کفایتی شاهان قاجار، بسیاری از سرزمین های ایران از کشور جدا شد و از دست رفت.
آخرین سلسله پادشاهی که بر ایران حکومت کرد، خاندان پهلوی بود. رضا شاه توسط کودتایی که در سوم اسفند 1299 ترتیب داد، به وزارت رسید و مدتی بعد انقراض قاجاریه را اعلام کرد. همزمان با جنگ جهانی دوم، نیروهای متفقین در شهریور 1320 هجری شمسی وارد ایران شدند تا به شوروی که علیه آلمان می جنگید امکانات برسانند. رضا شاه به دستور دولت انگلیس از ایران خارج شد و پسرش، محمدرضا شاه، بر تخت سلطنت نشست. دوره پهلوی تا بهمن 1357 که انقلاب اسلامی پیروز شد، ادامه یافت.


منابع :

  1. دانشنامه رشد

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/24776