کتاب رساله الولایة

یکی از آثار نفیس و کم نظیر علامه سید محمدحسین طباطبایی رساله الولایة است که به زبان عربی نوشته شده و در عین اختصار و ایجاز، مطالب محوری را مطرح ساخته و از رازهای نهفته ی دین پرده برداشته است. مرحوم علامه چون خود همانند بعضی از اساتید خاص خویش سالک طریق وصول به مقام رفیع ولی ا.... و راهی این راه بود؛ لذا توانست سفرنامه ای بنویسد که همان رساله ولایت است. مؤلف در این رساله از "ولایة ا...." و "ولی ا...." شدن سخن گفته است و کمال حقیقی انسان را در سایه پذیرش ولایت الهی امکان پذیر دانسته یعنی انسان در ذات خدا فانی و در بقاء او باقی شود و چنین کسی لایق عنوان ولی ا.... می گردد.

معرفی اجمالی نویسنده
سید محمدحسین طباطبایی تبریزی در سال 1321 هجری قمری (1281 شمسی) متولد شد. یکسال قبل از فوت پدرش به مدرسه رفت، اما پس از پایان کلاس هفتم مصلحت دیده می شود که در خانه درس بخواند؛ به این دلیل او و برادرشان تحت تعلیم ادیب لایقی به نام شیخ محمدعلی سرائی قرار می گیرند و ادبیات عرب می آموزند و زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی می پردازند. مرحوم علامه در 1303 در سن 21 سالگی با صبیه مرحوم حاج میرزا مهدی آقا طباطبایی مهدوی که از خویشان پدر بود، ازدواج کرد. استاد علامه در 1304 که دروس حوزه تبریز را به پایان رساند، به همراه همسر و برادر و پسرشان که تازه به دنیا آمده بود، عازم نجف اشرف شدند. آشنایی با حاجی میرزا علی آقای قاضی رضوان الله علیه در مرحوم استاد علامه چنان تأثیری گذاشت که مدت 11 سال اقامت در نجف علاوه بر فقه و اصول و ریاضیات و فلسفه و رجال و تفسیر، در عرفان عملی در محضر این استاد عالیقدر حضور یافته و در سیر و سلوک و تزکیه نفس توشه های فراوانی بردند. مرحوم محمدحسین طباطبایی در اواخر زندگی در نجف روزگار را به سختی گذراندند، به طوری که در سال 1314 در اثر اختلال وضع معاش عازم ایران شدند و در روستای شادآباد تبریز سکنی گزیدند. ایشان به منظور کسب علم عازم قم شدند و برای همیشه با شهر تبریز وداع کردند. در سال 1325 وارد قم شدند و بدین ترتیب زندگی پربار علمی مرحوم علامه از همین جا آغاز شد و مدت 35 سال در این شهر زندگی کردند و بیشترین خدمت را به اسلام و حوزه های علمیه کردند. وی درس فلسفه را با سبک و روشی نوین آغاز کرد. زندگی این عالم ربانی که یکی از مفاخر بزرگ اسلام و محققی کم نظیر است، در ساعت 9 صبح روز 24 آبان 1360 در شهر قم به پایان رسید و دعوت حق را لبیک گفت. آثاری که علامه طباطبایی در تبریز تهیه کردند: 1. رساله در اسماء و صفات 2. رساله در افعال 3. رساله در وسایط میان خدا و انسان 4. رساله قبل الدنیا 5. رساله من الدنیا 6. رساله بعد الدنیا 7. رساله در ولایت 8. رساله در نبوت 9. کتاب سلسله انساب طباطباییان آذربایجان.
مختصری از خدمات استاد در شهر قم: 1- پی ریزی شیوه نوین از تفسیر که کاملا بدیع و ابتکاری است. 2- اشاعه تفکر فلسفی و تعقلی 3- کوشش در تفهیم مسائل فلسفی و ملموس ساختن بسیاری از مسائل پیچیده 4- کوشش و نشر آثار اهل بیت 5- جمع میان مفاهیم قرآنی با آنچه که در اخبار خاندان رسالت وارد شده است. 6- اشاعه فکر شیعی در خارج از جهان اسلام 7- تربیت و پرورش شخصیت های علمی و فکری 8- تألیفات گرانبها اعم از چاپ شده و چاپ نشده 9- و...

ویژگی های کتاب
یکی از علل پرجاذبه و دلنشین بودن این رساله این است که خود مؤلف مراحل وصول به مقام رفیع ولی ا.... را طی کرده است و در واقع حالات و مشاهدات خود را به عنوان یک سفرنامه ی عرفانی گزارش نموده است. در بعضی از مباحث رساله این مطالب را یادآور شده اند که این سخنان در کتابهای دیگران نیست. ایشان تعبیری به این بلندی و عزت و عظمت را در هیچ جایی بیان نکرده اند چرا که ایشان بیش از هر چیز به رساله ولایت اهمیت می دادند و معنای آن را اینگونه بیان کرده اند: «معنای ولایت آن است که انسان به جایی برسد که عالم و آدم را تحت تدبیر خدای سبحان ببیند و لاغیر.....».

نظرات دیگران
این رساله ارزنده شاهکار علامه طباطبایی است، چنانکه آیت ا... جوادی آملی آن را بهترین اثر ایشان دانسته و آیت ا... حسن زاده آملی فرموده: «مأدبه ای آسمانی آراسته برای نفوس مستعده به نور ولایت است». مرحوم علامه از تعداد علمای رأی این راه بود که به مقدار اینکه راه را طی کرده توانست برای دیگران بازگو کند یعنی مشهود را مبرهن کند و حضور را حصول و مشهود را مفهوم و عرفان را برهان کند و به قلم بیاورد و بتواند آنچه را یافت مستدل کند.

ساختار و تقسیم بندی کتاب
این کتاب از جهت اهمیتی که دارد، توسط ناشرین مختلف در سالهای متمادی به چاپ رسیده است و توسط مترجمانی چون حسن زاده آملی و صادق حسن زاده و.... ترجمه شده است. این کتاب شامل 5 فصل به شرح زیر می باشد:
فصل اول: در این فصل مرحوم علامه برای ظاهر دین، باطنی را اثبات کرده است و دلایل عقلی و نقلی را در این خصوص به کار گرفته است.
فصل دوم: در این فصل مرحوم علامه برای روشن شدن کیفیت و نوع اسرار و حقایق دین به بیان ارتباط عالم ماده و عالم مثال و علم عقل با یکدیگر پرداخته است.
فصل سوم: در این فصل مرحوم علامه راهیابی به باطن عالم و اسرار غیب و ارتباط با ماوراء طبیعت را برای همگان امکان پذیر دانسته و آن را منحصر به انبیاء الهی نساخته است.
فصل چهارم: در این فصل مرحوم علامه طریق وصول و دستیابی به شهود حقایق و لقاء ا... را بیان کرده اند.
فصل پنجم: که آخرین فصل کتاب است مولف محترم تصریح می کند که این فصل توضیح گونه ای است برای مطالب فصل دوم.
مؤلف در این کتاب 22 حدیث از امام علی (ع) درباره معرفت نفس و اهمیت آن ذکر کرده است.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- طریق عرفان (مترجم صادق حسن زاده)

  2. دائرة المعارف تشیع- ج 10 صفحه 463

  3. عبدالرحیم عقیقی بخشایشی- طبقات مفسران شیعه- ج1 صفحه 195، ج 4 صفحه 454

  4. قنبرعلی کرمانی- کتابشناسی علامه طباطبایی

  5. خان بابا مشار- مؤلفین کتب چاپخانه فارسی و عربی- ج 2 صفحه 863

  6. غلامحسین صدری افشار- فرهنگ فارسی اعلام- صفحه 471

https://tahoor.com/_me/Article/PrintView/29489