منابع مشترکات ادیان توحیدی

قرآن میزان مشترکات
براى تبیین و نقل مشترکات قبل از هر منبع دیگر به دلائل ذیل به قرآن کریم استناد مى کنیم:
1. قرآن در میان منابع معرفتى اسلام معتبرترین آنهاست. اعتبار سایر منابع با آن سنجیده مى شود. بنابراین براى دستیابى به مشترکات اسلام و سایر ادیان ناگزیریم که قرآن را ملاک قرار دهیم.
2. در میان کتب آسمانى قرآن بیش از همه کتب آسمانى بر پیوند و همبستگى انبیاى الهى تکیه کرده و اصول کلى و مشترک آن ادیان را بازگو نموده است.
3. در عصر نزول قرآن با وجود کثرت یهودیان و مسیحیان همچون: یهود مدینه و خیبر نصاراى نجران و مسیحیان حبشه و ارتباط نزدیک آن با پیامبر (ص) این مشترکات مطرح شده است و آنان با وجود آزادى کامل و مناظره با پیامبر (ص) این مشترکات را انکار نکردند. روشن است که اگر قرآن مطالب مربوط به آنان را بر خلاف عقایدشان نقل مى کرد انکار و مخالفت مى کردند. از این روى سکوت آنان دلیل وجود مشترکات و همخوانى کتاب آسمانى بسیارى از تعالیم آسمانى اسلام است.
4. اگر با دیده انصاف و دقت تورات و انجیل فعلى را با قرآن مقایسه کنیم باز قرآن معتبرترین و مستندترین کتب آسمانى است زیرا بر اساس مدارک تاریخى تورات و انجیلى که هم اکنون در دسترس ماست مجموعه اى از تاریخ مواعظ احکام آداب و نظرات دیگران است که به تدریج و در طول قرنها جمع آورى شده است و به صورت کتابهاى مقدس درآمده است. این اصالت و ارزش واقعى این کتب را از بین برده است. گرچه در آنها معارف و مطالب عالى اخلاقى و عرفانى دیده مى شود. در عین حال موارد مشترک اسلام و تورات و اناجیل فعلى نیز بسیار است.

کتابهاى دینى یهود
عهد عتیق که مورد پذیرش یهودیان و مسیحیان مى باشد شامل 39 کتاب است که به تدریج به تورات اضافه شده است. برخى از این کتابها منسوب به پیامبران بنى اسرائیل بوده و برخى دیگر شرح وقایع و تاریخ قوم یهود مى باشد. توارت یکى از کتابهای عهد عتیق است که مشتمل بر پنج سفر بر شرح ذیل مى باشد:
1. سفر تکوین (پیدایش) که قصص عبرانیان از اول خلقت تا وفات یوسف در آن آمده است و داراى پنجاه باب است.
2. سفر احباریالاویان درباره تنظیم احکام دینى و قواعد و حدود مربوط به فرزندان لاوى مى باشد (یکى از فرزندان یعقوب و عهده دار صندوق عهد) و در 27 باب است.
3. سفر خروج درباره خروج بنى اسرائیل از مصر مى باشد و داراى 40 باب است.
4. سفر اعداد از تعداد بنى اسرائیل و آنان که پس از موسى مامور نشر دین بودند و از سفرهاى بنى اسرائیل در بیابان [تیه] و فتح کنعان سخن مى گوید و 36 باب دارد.
5. سفر تثنیه درباره شرایع و احکام عمومى و وصایا مى باشد و شامل 34 باب است.

بنا به تحقیقات وسیعى که عده اى از دانشمندان مسیحى و یهودى و... در جنبه هاى تاریخى تورات انجام داده اند تورات کنونى سالها پس از وفات موسى توسط اخبار و روحانیون یهود در زمانهاى مختلف نگاشته شده است. تاریخ تالیف سفر خروج قرن نهم سفر تثنیه قرن هشتم و هفتم قبل از میلاد و سفر احبار پس از پانصد و شانزده سال قبل از میلاد نوشته شده است. دائرة المعارف لاروس تحت عنوان [تورات] مى نویسد: دانش جدید بویژه بررسیهاى بى طرفانه پس از بحثهاى طولانى در آثار گذشته و تاریخ علم اللغه به این نتیجه رسیده که تورات فعلى نوشته موسى نیست. و این کتاب کارپرداخت عده اى از اخبار یهود بوده که نام خود را در آن ضبط نکرده اند و تالیف اسفار آن به تدریج در طول تاریخ از طرف این عده صورت گرفته است و اینان در تالیف تورات به روایات و مطالبى که قبل از اسارت بابل شنیده اند اعتماد کرده اند.

صرف نظر از بررسیهاى تاریخى دلائل دیگرى وجود دارد که انتساب تمامى مطالب تورات و سایر کتب عهد عتیق را به وحى الهى تکذیب مى کند که به چند مورد آن در این جا اشاره مى شود:
1. چنانکه متذکر شدیم نگارش تورات سالها پس از وفات موسى (ع) بوده است.
2. محتواى برخى از ابواب تورات دلالت دارد که نویسنده آن غیر از موسى (ع) است از باب مثال: در برخى از ابواب از قول او نحوه کار او مطالبى آورده شده است (تورات سفر خروج باب 34).
3. شرح وفات حضرت موسى (ع) که در آخرین باب سفر تثنیه آورده شده است 39 بى شک وحى الهى نیست.
4. وجود اختلاف و یا تناقض هایى بین آیات تورات و همچنین در میان محتویات سایر عهد عتیق به گونه اى که پاره اى از آیات مضامین قسمت دیگر را صریحا تکذیب مى کند.
5. نسبتهاى ناروائى که در عهد عتیق به ساحت انبیاى بزرگ داده شده تحریف این کتابها را به خوبى واضح مى سازد و انتساب آن گفتار را به پیامبرى چون موسى نفى مى کند.

انجیل
عهد جدید که مورد قبول مسیحیان است مشتمل بر 27 کتاب است که اناجیل اربعه بخشى از آن مى باشد. بسیارى از شاگردان و پیروان مسیح در قرون نخستین میلادى انجیلهایى نوشته اند که از آن جمله چهار انجیل زیر به رسمیت شناخته شد: انجیل لوقا، مرقس، متى و یوحنا. البته غیر از این چهار انجیل انجیلهاى دیگرى هم هست که در آنها عیسى (ع) انسان معرفى مى شود و نقاط ضعفى که در انجیلهاى چهارگانه یافت مى شود و نقاط ضعفى که در انجیلهاى چهارگانه یافت مى شود در آنها پیدا نمى شود به عنوان نمونه: از انجیل برنابا مى توان نام برد. این انجیل در موارد متعدد از آمدن پیامبر آخرالزمان و خصوصیات او خبر داده است. دلائل تحریف و این که تمامى مطالب این اناجیل وحى الهى نیستند فراوان است از جمله:
1. کثرت انجیلها. انجیلهایى که به نام مسیح اشتهار داشته است از صد مى گذرد.
2. اختلاف و تناقض اناجیل اربعه با یکدیگر. تنها اگر به دار آویختن حضرت مسیح (ع) که موضوع مهمى از نظر اناجیل و مسیحیان است ملاحظه شود براى اثبات این مدعا کافى است (در این زمینه به مدارک ذیل رجوع شود: انجیل لوقا باب 11 آیه 23، انجیل مرقس باب 9 آیه 4، انجیل متى باب 1، انجیل لوقا باب 3، انجیل یوحنا باب 1 آیه 45 و باب 6 آیه 42، انجیل لوقا باب 3 آیه 48 و باب 18 آیه 28، انجیل متى باب 1، انجیل لوقا باب 3، انجیل مرفس باب 10 آیه 47).
3. نقل داستانهاى مربوط به بعد از به دار آویختن حضرت مسیح (ع) با مطالعه این داستانها به این نتیجه مى رسیم که این اناجیل پس از ناپدید شدن حضرت مسیح (ع) از طرف حواریون و شاگردان آنان نوشته شده است (انجیل یوحنا باب 20، انجیل لوفا باب 24، مرقس باب 16، متى باب 28).

ارزیابى تورات و انجیل کنونى
با تمام تحریفها و تغییراتى که به مرور زمان در نقل و تحریر نهایى تورات به وجود آمده است بدون شک بخشى از تورات حقیقى در ضمن تورات موجود جمع آورى شده است. قرآن کریم نیز این مساله را تایید مى کند: «يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ؛ اى اهل کتاب! پیامبر ما نزد شما آمد تا بسیارى از کتاب خدا را که پنهان مى داشتید برایتان بیان کند و از بسیارى از گذرد» (مائده/ 15). «كَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللّهِ؛ چگونه ممکن است یهود از تو تقاضاى قضاوت کنند در حالى که تورات که حکم الهى در آن وجود دارد در دسترس آنان است» (مائده/ 43). این آیات به خوبى مى رساند که تورات موجود حاوى قسمتى از اصل تورات است. بنابراین اگر همین تورات موجود با اسلام تطبیق شود مشترکات بسیارى در آن خواهیم یافت. در مورد اناجیل اربعه نیز با همین حقیقت را بپذیریم. بى گمان اناجیل موجود بخشى از آنچه که به عیسى بن مریم نازل شده است در بر مى گیرد. هیچ دلیلى بر اثبات مغایرت کلى اناجیل موجود با انجیل واقعى وجود ندارد. قرآن نیز در این زمینه مى فرماید: «وَمِنَ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ؛ از کسانى که گفتند: ما نصرانى هستیم پیمان گرفتیم. آن گاه از یاد بردند قسمتى از آنچه را که متذکر شده بودند» (مائده/ 14). با این حال به خاطر تحریف و... آن دسته حقایقى مى تواند مورد پذیرش قرار بگیرد که شاهدى از قرآن بر آن وجود داشته باشد.


Sources :

  1. مجله حوزه شماره 47- مقاله مبانى تفاهم اديان توحيدى

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/111928