آفرینش در آیین هندو به روایت منوسمرتی

تکثر و تنوع متون مقدس و اصلى هندو فراوان است و تقریبا در بیشتر آنها مسئله آفرینش طرح شده است. یکى از منابع اصلى آیین هندو کتاب «منوسمرتى» است. این کتاب طرحى کامل از آفرینش، ترتب و ترتیب آفرینش موجودات، نقش هر یک در آفرینش و ربط و نسبت هر یک از آنها را با وجود قائم بذات و دیگر موجودات ارائه مى دهد. این طرح نمودار درخت وارونه اى است که ریشه و تنه درخت در بالا و شاخه هاى آن به سمت پایین اند، چرا که ریشه اصلى از دل خود، شاخه و شاخه هاى فرعى بیرون مى دهد، و آنها هم هر یک به نوبه خود چنین مى کنند؛ این حرکت نوعى تنزل است یعنى آن ذات مطلق خود را در برهما فرو مى کاهد و او را مأمور امر آفرینش مى کند، از این رو پس از انهدام هر دوره بازسازى و آفرینش مجدد از برهما و به دست او آغاز مى شود. در یک تقسیم بندى کلى متون هندویى را به دو بخش تقسیم کرده اند:
1. شروتى ها، به معناى شنیده شده، متون الهامى یا مقدس
2. سمرتى ها، به معناى به یادآمده، متون غیر الهامى یا سنت

وده ها، اوپانیشادها، براهمنه ها و آرنیکه ها از جمله متون شروتى، مقدس، هستند و شاستره ها، سوتره ها، پورانه ها و حماسه هاى مهابهارته و رامایانه در شمار متون سمرتى قرار مى گیرند. شاستره عنوانى است کلى که بر قواعد و احکام یا مجموعه قوانین پس از دوره وده اطلاق مى شود. درمه شاستره شاخه اى از این عنوان کلى است که قواعد، احکام و قوانین درمه را بیان مى کند، از مهم ترین درمه شاستره ها مى توان منوسمرتى یا قوانین منو را نام برد. هر چند منوسمرتى از جمله قانون نامه هاست و در نگاه نخست کتابى فقهى حقوقى به نظر مى آید اما جاى جاى کتاب از نکات اخلاقى و حکمى پر است و حتى بخش اعظم فصل اول از فصول دوازده گانه کتاب، به مبحث آفرینش اختصاص یافته است. متون مقدس و اصلى آیین هندو نیز همانند دیگر عناصر و مؤلفه ها و نیز مذاهب آن بسیار متنوع و متکثر است. مبحث آفرینش نیز روایتى واحد و یگانه ندارد و به حسب متون مختلف و اندیشه هاى طرح شده در آنها متفاوت است، چنان که ریگ وده آفرینش عالم را به سه صورت تصویر مى کند.

1. همچون سازه اى از چوب که نجارى الوهى و اسطوره اى، توشتر آن را از عناصر ازلى مى تراشد و به کمک صنعتگران اساطیرى، ربهوها، سر هم مى کند.
2. همچون تناسل و توالد که در آن چیزى از چیز دیگر زاده مى شود، در این نظریه ویشوه کرمه به مثابه پدر همه موجودات مطرح است.
3. به مثابه قربانى جهانى که از اجزاى آن، اجزاى جهان ساخته مى شود؛ البته ریگ وده این سه را با هم جمع مى کند و از جمع دو یا سه روایت از آفرینش در کنار هم، احساس ناسازگارى نمى کند.
در اندیشه اوپانیشادى، برهمن جوهر هستى است که جهان را از خود پدید مى آورد، او هم علت فاعلى عالم و هم علت مادى آن است. و در آموزه هاى گى تا ماده یا هیولاى عالم، پرکریتى، به مثابه زهدانى است که خدا همچون پدر کیهانى تخمه موجودات را در آن مى نهد تا به صورت هاى مختلف درآیند.
گویا منوسمرتى در پى جمع میان این روایت هاست و مسئله را به گونه اى طرح کرده و به پیش مى برد که نه تنها با روایت هاى متون دیگر تعارض ندارد، بلکه با چینشى واضح و شفاف تا حدودى هر یک از روایت ها را تبیین مى کند.

آفرینش
پرسش فرزانگان

فرزانگان بزرگ به منو که با خاطرى جمع نشسته بود، تقرب یافتند، و او را نیایشى سزاوار کرده، چنین گفتند: اى یگانه الاهى! لطف فرما دقیق و به شیوه اى مناسب، قوانین دینى هر یک از طبقات (چهارگانه اصلى، ورنه) و طبقات میانى را بر ما بنما. زیرا خدایا! تنها تویى آگاه ترین به مقصود، یعنى آن آیین ها و معرفت نفس که در قالب این احکام کامل مربوط به وجود قائم به ذات (سویمبهوو، آموزش داده شده)، و ناشناختنى و دست نایافتنى است.

پاسخ منو
او که قدرتش را حد و اندازه نیست، چون این گونه از سوى بزرگ فرزانگان عالى جاه موردپرسش قرارگرفت، آنان را به شایستگى حرمت نهاد و پاسخ فرمود، «گوش فرا دهید!»

منشأ عالم
این عالم به هیئت سیاهى، غیر قابل رؤیت، فاقد نشانه هاى خاص، دست نایافتنى با عقل، ناشناختنى، گویى مستغرق در خواب عمیق بود. آنگاه وجود قائم به ذات الاهى سویمبهوو که خود نامحسوس است، اما همه اینها، عناصر اصلى و بقیه، را محسوس مى سازد با قدرت خلاق و مقاومت ناپذیر ظاهر گشت، و آن سیاهى را زدود. او که تنها با اندام درون مى توانش درک کرد، اوکه لطیف غیر قابل تشخیص و ازلى است، او که درک ناشدنى و در برگیرنده همه مخلوقات است، به اراده خویش جلوه کرد.

آفرینش آب
او که میل داشت انواع مختلف موجودات را از جسم خود بیافریند، در ابتدا با یک تأمل، آب را آفرید و تخم خود را درون آن جاى داد.

زایش برهما
آن تخم تخمى طلایى شد، به لحاظ درخشندگى بسان خورشید؛ خود او در مقام برهما، پدر و بنیان گذار کل عالم، از آن تخم زاده شد. آب ها را ناراه مى نامند زیرا آب ها در واقع مولود نره اند؛ از آن جهت که آب نخستین منزلگاه (اینه) او بود، لذا او را ناراینه نامیده اند.

ماهیت برهما
از آن علت (نخست)، که غیر قابل تشخیص، ابدى و واقع و ناواقع است، آن شخص (پوروشه) متولد شد که در این جهان به برهما مشهور است. آن شخص الوهى، یک سال تمام بر روى آن تخم خوابید، آنگاه خود او (تنها) با قوه مفکره خویش آن تخم را به دو نیم تقسیم کرد.

آفرینش آسمان و زمین
و او از آن دو نیمه، آسمان و زمین را شکل داد و در بین آنها عالم میانى، یعنى جهات هشتگانه افق، و جایگاه ابدى آب ها را قرار داد.

آفرینش جهان از تنزلات مهت
او همچنین از خویشتن خویش (آتمنه) عقل را بیرون کشید که هم واقع و هم ناواقع است، وبه همین صورت از عقل انانیت را که کارکرد خود آگاهى دارد و متفرعن است.

آفرینش خدایان
به علاوه آن یگانه اعظم، نفس و همه مخلوقات پوشیده به کیفیات سه گانه و پنج اندامى را که شناسه هاى حسى را درک مى کنند، با نظم خاص خودشان بیرون کشید. او پس از چسباندن اجزاى بسیار کوچک، حتى آن شش که قدرت لایتناهى دارند به اجزاى خود، همه موجودات را آفرید. به دلیل اینکه آن شش نوع اجزاى بسیار کوچک، که کالبد مخلوقات را شکل مى دهند، وارد (آ ـ شرى) این (مخلوقات) مى شوند، بنابراین این خردمندان کالبد او را شریره (جسم) مى نامند. آن عناصر مهم همراه با کارکردشان وارد مى شوند و عقل به واسطه خود از کالبد همه موجودات و آن یگانه فناناپذیر جدا مى شود. و این جهان از اجزاى جسمانى بسیار کوچک این هفت پوروشه بسیار نیرومند بیرون جهید، فانى از جاودانه. در میان آنها هر عنصر بعدى، ویژگى عنصر قبلى را به دست مى آورد، و در این زنجیره هر یک از آنها جایگاهى اشغال مى کنند، حتى گفته اند صفات بسیار زیادى را دارا خواهند بود. اما در آغاز او نام ها، اعمال و احوالى را بر طبق کلمات وده، براى همه موجودات مخلوق تعیین کرد. او، خداوند، همچنین طبقه خدایان آنان که از نعمت حیات برخوردارند و سرشتشان فعال است را آفرید؛ و نیز طبقه نامحسوس سادهیه ها و قربانى ابدى را.

آفرینش وده ها
اما او براى اجراى صحیح قربانى از آتش، باد و خورشید وده جاودانه سه گانه به نام هاى ریک، یجوس و سامن را بیرون کشید. زمان و تقسیم بندى هاى آن، ماه هاى قمرى و افلاک، رودها، اقیانوس ها، کوه ها، دشت ها، زمین ناهموار، زهد پیشگى، قوه ناطقه، رضا، میل و غضب و تمام این مخلوقات را او به همین صورت آفرید، چون علاقه مند بود به این موجودات هستى بخشد.

تمایز میان فضیلت و رذیلت
به علاوه، براى تمایز میان اعمال، او شایستگى را از ناشایستگى جدا ساخت و باعث شد مخلوقات به جفت های (متضاد) نظیر تألم و رضا مبتلا باشند. و با اجزاى بسیار کوچک فانى از پنج عنصر که ذکر شد، کل این جهان به ترتیبى خاص شکل مى گیرد. اما خداوند در آغاز براى هر نوع موجود روشى را معین کرد، در آفرینش هاى بعدى تنها همان روش به طور ناخواسته برگزیده شده است. هر آنچه را در آفرینش نخست به هر یک از موجودات تخصیص داد اعم از ضرر یا فایده، مهربانى یا بى رحمى، فضیلت یا گناه، صدق یا کذب، آنها پس از آفرینش ناخواسته نیز به آن موجودات چسبیدند. همان گونه که در تغییر فصول سال، هر فصل پذیراى علائم خاص خود است، موجودات مادى هم در زندگى جدید، مسیر اعمال معین خود را از سر مى گیرند.

آفرینش طبقه براهمنه ها و دیگر طبقات
و براى پیشرفت عوالم، او براهمنه ها، کشتریه ها، ویشیه ها و شوودره ها را از دهان، بازوان، ران ها و پاهاى خود آفرید.

آفرینش مذکر و مونث
با تقسیم بدن خود، خداوند نیم مذکر ونیم مونث شد؛ او با آن (مونث) ویراج را آفرید.

آفرینش منو
و اى مقدس ترین در میان دوبار زاده شدگان! بدانید که من آفریدگار کل این جهان ام که آن ویراج مذکر با اجراى ریاضت، خودش مرا آفرید.

آفرینش فرزانگان
پس من، در حالى که شوق آفرینش موجودات را داشتم، ریاضت هاى بسیار شاق به جا آوردم، و با این کار ده فرزانه عالى جاه، خدایان موجودات مخلوق را آفریدم، مرى کى، اترى، اتگیراس، پولستیه، پوله، کرتو، پرکتس، وشیشتهه، بهریگو، و نارده. آنان هفت منوى دیگر را که داراى هوش و ذکاوت بسیار بودند، خدایان و طبقات خدایان و فرزانگان عالى جاه داراى قدرت بى حد و حصر، آفریدند،

آفرینش موجودات نیمه الوهى
یکشه ها (خادمان کوبره، دیوان معروف به) راکشسه ها و پیشاکه ها، گندهروه ها (یا نوازندگان خدایان)، اسوره ها، (خدا، مارها معروف به) ناگه ها و سرپه ها، (خدا، پرندگان معروف به) سوپرنه ها و طبقات متعدد ارواح، را آفریدند.

آفرینش ابرها و غیره
آذرخش، رعد و برق و ابرها، رنگین کمان هاى ناقص (رهیته) و کامل، شهاب ها، صداهاى فوق طبیعى، ستارگان دنباله دار، و انواع گوناگون نورهاى آسمانى را آفریدند.

آفرینش پرندگان و حیوانات
(اسب سانان) کینره ها، میمون ها، ماهیان، انواع گوناگون پرندگان، گاو، گوزن، انسان، و حیوانات گوشت خوار داراى دو ردیف دندان را آفریدند.

آفرینش حشرات، خزندگان و جمادات
کرم ها و سوسک هاى بزرگ و کوچک، پروانه ها، شپش ها، مگس ها، حشرات، جمیع حشرات گزنده و نیش زننده، و انواع مختلف اشیاى ثابت را آفریدند. بدین سان کل این موجودات، ثابت و غیرثابت، به دست آن افراد عالى جاه از طریق ریاضت و به فرمان من، و هر موجود بر اساس نتایج اعمال خود، آفریده شد. و هر عمل مقرر مربوط به هر یک از مخلوقات روى زمین، و نیز شیوه تولدشان را دقیقا به شما اعلام مى کنم.

آفرینش بچه زایان، تخم گذاران، و گیاهان
گاو، گوزن، حیوانات گوشتخوار داراى دو ردیف دندان، راکشسه ها، پیشاکه ها، و انسان از رحم، زاده مى شوند. پرندگان، مارها، سوسمارها، ماهیان، لاک پشت ها، نیز حیوانات آبزى و خاکزى مشابه، از تخم تولد مى یابند. حشرات گزنده و نیش زننده، شپش ها، مگس ها، حشرات و همه موجودات دیگر از این دست که در گرما تولیدمثل مى کنند، از رطوبت شدید بیرون مى جهند. تمام گیاهان از طریق بذر یا قلمه تکثیر مى شوند، و از جوانه رشد مى کنند؛ گیاهان یک ساله آنهایى هستند که گل و میوه بسیار مى دهند، و پس از رسیدن میوه شان نابود مى شوند.

گونه هاى مختلف گیاهان
آن درختانى که بدون گل میوه مى دهند ونس پتى، (نجیبان بیابان)، نامیده مى شوند؛ اما آنهایى که هم گل و هم میوه مى دهند وریکشه خوانده مى شوند. و گیاهان گوناگون با ساقه هاى بسیار، از یک یا چند ریشه رشد مى کنند، و گونه هاى مختلف علف، گیاهان بالارونده و خزنده همگى از بذر یا از جوانه سربرمى آورند. این گیاهان که تمس متعددالشکل، نتیجه اعمالشان در زندگى هاى قبلى، آنها را احاطه کرده است، داراى آگاهى درونى و تجربه لذت و درد هستند. اوضاع گیاهان در این چرخه همواره ترسناک و دائم التغییر زندگى و مرگ که موجودات آفریده شده در معرض آن اند، این چنین توضیح داده مى شود که آغاز آن با آغاز برهماست و پایان آن با پایان این موجودات غیرمتحرکى که اخیرا ذکر شد.

غیب شدن برهما
وقتى او که قدرتش درک ناشدنى است، بدان سان جهان را و مرا آفرید، در حالى که به طور مکرر یک دوره را به وسیله دوره دیگر فرو مى خورد، در خود غیب شد. وقتى که آن یگانه الوهى برخیزد آنگاه این عالم به حرکت در مى آید؛ وقتى که او به آرامى مى آرمد آنگاه این عالم به خواب فرو مى رود. و وقتى که او در خواب آرام است، موجودات مادى که سرشتشان فعل است از اعمال خویش دست مى کشند و نفس بى عمل مى شود.

انحلال عظیم
وقتى آنان همه به یکباره در آن نفس کبیر منحل شوند، آنگاه او که نفس همه موجودات است، فارغ از هر دغدغه و مشغله اى به آرامى به خواب مى رود.

خروج روح فردى
وقتى که این روح وارد ظلمت شده است، براى مدت زمانى طولانى با اندام هاى حسى متحد مى ماند، اما کارکرد خود را به اجرا نمى گذارد؛ سپس کالبد جسمانى را ترک مى کند.

تناسخ روح فردى
آن روح در حالى که (فقط) با اجزاى بسیار جزئى پوشیده است، وارد بذر سبزى یا تخم حیوان مى شود، آنگاه متحد (باجسمى نیک)، کالبد جسمانى (جدید)ى به خود مى گیرد.

آفرینش امور با بیدار و خواب برهما
بدین سان او، یگانه زوال ناپذیر، با بیدارى و خواب متناوب خود، پیوسته کل این مخلوقات متحرک و ثابت را احیا و معدوم مى کند.

منشأ قانون
و او چون این قانون نامه هاى (قانون قدسى) را سروده بود، خود او آنها را بر طبق قاعده، در آغاز تنها به من آموخت؛ سپس من (آنها را) به مرى کى و دیگر فرزانگان آموختم.

توصیه به آموزش از بهریگو
این بهریگو این قانون نامه ها را کاملا براى تو قرائت مى کند؛ زیرا آن فرزانه، کلیت آن قانون را از من آموخت.

آغاز سخن بهریگو
سپس بهریگو آن فرزانه بزرگ، چون منو انسان بدو خطاب کرد، با احساس رضایت در عمق وجود خود، با تمام فرزانگان سخن آغاز کرد، و گفت گوش فرادهید!

منونتره و هفت منو
شش عالى جاه دیگر، منوهاى بسیار قدرتمند، به نسل این منو، زاده آن قائم بذات (سویمبهو) که به طور مکرر موجودات خلق شده را آفریده است، تعلق دارند، آنان عبارت اند از: سوارکیشه، اوتمى، تامسه، ریوته، کاک شوشه، صاحب شکوه بسیار، و پسر ویوسوت. سوایمبهووه که در میان این هفت منوى جلیل نخستین آنان است، کل این (مخلوقات) متحرک و غیرمتحرک را آفرید، و در طى دوره اى که به او اختصاص دارد آنها را محافظت کرد. برهما عقل را مى آفریند و آن را در آفرینش به کار مى برد. در پایان آن روز و شب، او که خواب بود برمى خیزد و پس از بیدارى، عقل را که هم واقع و هم ناواقع است، مى آفریند.

گرایش عقل به آفرینش و آفرینش اتر
عقل که به واسطه شوق برهما وادار به آفرینش شده بود، از طریق تغییر خویش به عمل آفرینش دست زد و از اینجا اتر پدید آمد. آنان اعلام مى دارند که صوت کیفیت بعدى است.

آفرینش باد
و با تغییر خود، از اتر باد نیرومند، پاک، ناقل تمام رایحه ها را بیرون مى ریزد؛ آن را داراى صفت لامسه مى دانند.

آفرینش نور
پس با تغییر خود، از باد نور درخشان منبعث مى شود که پرتو مى افکند و تاریکى را مى زداید؛ آن را داراى صفت رنگ اعلام مى کنند.

آفرینش آب
و با تغییر خود، از نور آب به وجود مى آید که داراى صفت طعم است، از آب زمین که صفت بویایى دارد. در آغاز آفرینش چنین است.

منونتره
دوره پیش گفته خدایان، یا دوازده هزار سال آنان، که در هفتاد و یک ضرب مى شد دوره اى را مى سازند که در اینجا دوره یک منو (منونتره)، نامیده مى شود. منونتره ها، یعنى آفرینش ها و انهدام هاى این جهان بى شمارند؛ به عبارتى برهما بارها و بارها این عمل را تکرار مى کند.


Sources :

  1. محمدصادق ابوطالبى- فصل نامه هفت آسمان- شماره 24- مقاله آفرینش در آیین هندو به روایت منوسمرتى

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/113858