بررسی اسناد روایات ساختگی درباره ازدواج حضرت داود (ع) با بیوه اوریا

روایات وارده درباره نبی خدا، داود (ع)، در تفاسیر به دروغ ساخته و پرداخته شده است، اینک به بررسی اسناد آنها می پردازیم:
1- وهب بن منبه:
پدر وی از ایرانیانی بود که کسری آنان را به یمن فرستاد، شرح حال او در طبقات ابن سعد – فشرده آن – چنین است:
وهب گفته: من نود و دو کتاب را که همه از آسمان نازل شده بود خوانده ام؛ هفتاد و دو تای آنها در کنیسه ها و در دست مردمان است، و بیست عدد دیگر را تنها عده کمی می دانند، او در سال 110 هجری وفات کرد.
دکتر جواد علی گوید: گفته می شود وهب از ریشه یهودی است، او به گمان خود، زبان یونانی و سریانی و حمیری و خواندن کتابهای قدیمه را خوب می دانسته است.
2- حسن بصری:
ابوسعید، پدرش غلام زید بن ثابت بوده، او در دو سال آخر خلافت عمر به دنیا آمد، در بصره زندگی و در سال 110 هجری وفات کرد، در فصاحت و بلاغت بلندمرتبه، در نزد مردم و دستگاه خلافت پرشکوه، و در بصره پیشوای پیروان مکتب خلفا بود.
دیدگاه و عقاید او: از روایات شرح حالش در طبقات ابن سعد، چنین به دست می آید که او قدری مذهب بوده و درباره آن مناظره می کرده، سپس از این عقیده برگشته است، او قیام بر علیه حکومت ظالمی همچون حجاج بن یوسف را جایز نمی دانست.
ارزش روایات او: بخشی از شرح حال او در میزان الاعتدال چنین است: حسن بصری بسیار فریب کار بود، او هر حدیثی را که از دیگران روایت کرده بی اعتبار و ضعیف است، زیرا به خاطر نیاز، سندسازی می کرد، بویژه احادیث کسانی مانند ابوهریره و امثال وی که یقینا چیزی از آنان نشنیده است. محدثان روایات او از ابوهریره را، در زمره روایات بی سند می دانند، و خدا داناتر است. یعنی حسن هرگاه در حدیثی گفته است: (از فلان) این روایت ضعیف است، زیرا او به گفتن این سخن که از فلان کس شنیدم نیازمند بوده، بویژه راویانی که چیزی از خود آنان نشنیده است؛ مانند روایات مستقیم وی از ابوهریره و امثال او، حسن در حالی که آنان را ندیده بدون واسطه از ایشان روایت کرده است.
در قسمتی از شرح حالش در طبقات ابن سعد از قول علی بن زید آورده است: من برای حسن بصری حدیثی گفته بودم و او همان را برای دیگران روایت می کرد، به او گفتم: ای اباسعید! چه کسی این حدیث را برای شما روایت کرد؟ گفت: نمی دانم. به او گفتم: من این را برای شما روایت کردم. همچنین آورده است: به او گفته شد: این فتواها که برای مردم صادر می کنی از احادیثی است که شنیده ای یا از دیدگاه و پندار شخصی است؟ گفت: نه به خدا، چنان نیست که هر فتوائی می دهیم آن را شنیده باشیم، بلکه رأی و نظر ما (برای مردم) از رأی و دید خودشان برای آنان بهتر است.
واصل بن عطا، بنیان گذار مکتب اعتزال (متوفای 131 هـ)، و ابن ابی العوجاء یکی از مشاهیر زندیقان، از فارغ التحصیلان حسن بصری هستند. به ابن ابی العوجاء گفتند: مکتب استادت را رها کردی و به راهی وارد شدی که نه اصلی دارد و نه حقیقتی! گفت: استاد من مغشوش و نامتعادل بود، گاهی طرفدار قدر بود و گاهی جبری مسلک، باور ندارم او به عقیده ثابتی پای بند مانده باشد. ابن ابی العوجاء فرماندار کوفه در سال 155 هجری گشت، او پیش از کشته شدنش گفت: مرا می کشید، ولی بدانید من چهارهزار حدیث ساخته ام که حلال خدا را در آنها حرام کرده و حرام خدا را حلال نموده ام، روز روزه داری تان را به افطار و روز افطارتان را به روزه برگرداندم.
3- یزید بن ابان رقاشی:
"حدیث گوی قصه پرداز بصری، زاهد گریان نابخرد."
فشرده شرح حال او در تهذیب الکمال مزی و تهذیب التهذیب ابن حجر چنین است:
الف- درباره زهد او: او خویشتن را گرسنه و تشنه می داشت، جسمش نحیف، اندامش ضعیف و رنگش کبوده شده بود، گریه می کرد و همنشینان خود را می گریانید و می گفت - مثلا- بیائید بر آب خنک در روز تشنگی بگرییم! و می گفت سلام بر آب خنک به هنگام ظهر، روای می گوید: او کارهائی می کرد که پیامبر، نه گفته و نه عمل کرده بود. خدای سبحان می فرماید: «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعبادة و الطیبات من الزرق قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا؛ بگو: چه کسی زینت های الهی و روزی های پاکیزه را- که خدا برای بندگان خود بیرون آورده – حرام کرده است؟! بگو: این ها برای مؤمنان در زندگی دنیاست.» (اعراف/ 32)
ب- دیدگاه او: اعتقادش ضعیف و مذهبش قدری بود.
ج- ارزش روایت او: از قول یکی از روایان، به نام "شعبه" آورده اند که گفت: اگر راهزنی کنم نزد من محبوبتر است تا از وی روایت نمایم!
درباره روایات او گفته اند: روایاتش منکر و ناشناخته است، روایاتش متروک است، روایت او نوشته نمی شود!
ابوحاتم گفته است: واعظی گریان بود، از انس بسیار روایت می کرد، و این محل تأمل و اشکال است، حدیث او ضعیف است، در تهذیب التهذیب آمده: ابن حیان گوید: او از بهترین بنده های گریان خدا در شب بود، لکن از ضبط درست حدیث به خاطر عبادت غافل ماند. بگونه ای که سخن حسن را وارونه و آن را به جای قول انس از پیامبر اکرم (ص) قرار می داد، روایت از قول او روا نیست مگر برای اظهار شگفتی! یزید بن ابان پیش از سال 120 هجری قمری وفات کرد.


Sources :

  1. سید مرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 264-267

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/212000