خشنودی خداوند، یکی از لذات روحانی بهشت در قرآن

English 1960 Views |

با توجه به اینکه «معاد» هم جنبه جسمانی دارد و هم روحانی و نیز با توجه به اینکه روح به مراتب اعلا و اشراف از جسم است، نباید تردید داشت که نعمتهای روحانی و معنوی بهشت به مراتب از نعمتهای مادی برتر و والاتر و پرشکوه تر است! ولی از آنجا که این مواهب و نعمتها معمولا در وصف نمی گنجد، و دیدنی است (دیدن با چشم دل) نه گفتنی و نه شنیدنی، لذا در آیات قرآن غالبا اشارات سر بسته ای به این بخش از نعمتهای بهشتی می بینیم جز در مواردی که قابل شرح و بیان بوده که در آنجا قرآن به شرح و بیان آنها پرداخته است.

به تعبیر دیگر لذت درک معرفة الله، و جذبه های جلال و جمال او، و انوار الطاف خفیه پروردگار و مستی از جام عشق ذات مقدس او، آنچنان است که یک لحظه آن از تمام نعمتهای مادی جهان برتر است. ما گاهی نمونه های بسیار کمرنگ این مطلب را در این دنیا تجربه کرده ایم که وقتی حالی برای عبادت و خلوت با پروردگار دست دهد و انسان غرق مناجات با قاضی الحاجات گردد، دنیا و آنچه در آن است به فراموشی بسپرد و در لحظات کوتاهی محو جمال بی مثال او شود مخصوصا اگر این امر در مراکز حساسی همچون جوار خانه کعبه، یا در عرفات و مشعر و امثال آن از مراکز خاص عبادت باشد، آنچنان نشاط و لذت به انسان دست دهد که با هیچ قلم و بیانی قابل شرح و تقریر نیست.

فکر کنید اگر این حالت هزاران هزار بار قویتر و ساعتها و شبها و روزها و ماهها و سالها ادامه پیدا کند، چگونه خواهد بود؟ به خصوص اینکه در بهشت عوامل غفلت و بیخبری از خداوند، و گرفتاریهائی که حضور قلب را برهم می زند وجود ندارد،  و حجابها و موانع از مقابل دیدگان دل کنار رفته، درک و دید انسان به مراتب قویتر می گردد، و از وسوسه های شیطانی که همیشه مزاحم رهروان این راه است مطلقا خبری نیست. آن گاه  می توان تصور کرد که در آنجا چه خبر است؟ چه غوغائی از نعمتهای معنوی بر پا است؟ و چه جذبه های نیرومندی روح را به جوار قرب حق می کشد، او را در انوار ذاتش مستغرق می سازد، و از خویشتن خویش غافل می کند، و کارش به جائی می رسد که جز او نمی بیند، و جز او نمی خواهد، و هر چه دلش می خواهد همان می بیند و هر چه ببیند دلش همان را می خواهد! با توجه به اشارات کوتاه به قرآن باز می گردیم و شرح یکی از این مواهب را از لسان قرآن می شنویم:

احساس خشنودی خدا
هیچ چیز برای انسان لذت بخش تر از این نیست که احساس کند محبوب عزیز و دلبند والا مقامش از او راضی است، این احساس رضایت آنچنان نشاطی به انسان می بخشد که با هیچ چیز برابر نیست. آری لذت درک رضای محبوب، از بزرگترین لذات معنوی است، لذتی است آمیخته با احساس شخصیت و ارزش وجودی، چرا که اگر ارزش و شخصیتی نداشت از سوی محبوب بزرگش پذیرفته نمی شد. قرآن مجید کرارا به این نکته لطیف اشاره کرده و برآن تکیه نموده است: در آیه 15 سوره آل عمران بعد از ذکر باغهای سرسبز بهشتی و همسران پاک و پاکیزه، می افزاید: "و رضوان من الله" «برای پرهیزکاران خشنودی خداوند است». این نعمتی است برتر از همه آنها که در یک جمله کوتاه و سربسته بیان شده است. در آیه 72 توبه از این مسأله کمی پرده بالاتر می زند و بعد از بیان شمه ای از نعمتهای مادی بهشت از جمله باغهای پرطراوتی که نهرها از زیر درختانش جاری است و همچنین مسکنهای پاکیزه بهشتی،  می افزاید: "و رضوان الله من الله اکبر" «رضا و خشنودی خدا از همه اینها برتر است»! سپس آیه را با این جمله پایان می دهد: "ذلک هو الفوز العظیم" «پیروزی بزرگ همین است»! تعبیر به «اکبر» و همچنین «ذلک الفوز العظیم» به خوبی نشان می دهد که هیچ موهبتی از مواهب الهی به این پایه نمی رسد به گونه ای که جمله اخیر که مفهوم حصر را در بردارد می گوید: «پیروزی بزرگ همین است و بس»! ما هیچیک از مواهب  مادی جهان دیگر را نمی توانیم در این قفس دنیا و محیط محدود در فکر خود ترسیم کنیم، تا چه رسد به آن نعمت بزرگ روحانی و معنوی یعنی «رضوان الله». البته تفاوت نعمتهای مادی و معنوی و لذتهای ناشی از این دو را به طور اجمال می توان دریافت، مثلا می دانیم لذتی که از دیدار یک محبوب صمیمی و مهربان بعد از سالها دوری و فراق به ما دست می دهد، یا احساس لذتی که از درک یک مسأله پیچیده علمی که سالها به دنبال کشف آن بوده ایم برای ما حاصل می شود، و از آن مهمتر جذبه روحانی نشاط انگیزی که درحال یک عبادت خالص و مناجاتی توأم با حضور قلب و عشق داغ به ما دست می دهد هرگز با لذت طعام و شراب و خورد و خوراک و سایر لذات مادی قابل مقایسه نیست.

در حدیثی از «ابوسعید خدری» از رسول خدا(ص) می خوانیم: «خداوند بهشتیان را مخاطب ساخته می گوید: آیا این نعمتهائی که به شما دادم راضی شدید؟ عرضه می دارند چرا خشنود نباشیم درحالی که عطایائی به ما بخشیدی که به احدی از خلقت نداده ای؟! می فرماید: آیا چیزی که از همه اینها برتر است به شما بدهم؟ عرضه می دارند: پروردگارا چه از این بهتر؟ می فرماید: رضوان و خشنودی خود را به شما بخشیدم و هرگز بعد از این بر شما خشم نخواهم داشت». همین معنی از امام علی بن الحسین(ع) با تغبیرات دیگری نقل شده است و در آخر می خوانیم: "فیقول تبارک الله و تعالی: رضای عنکم و محبتی لکم خیر واعظک مما انتم فیه!" «خشنودی من از شما و محبتم نسبت به شما بهتر و برتر است از آن نعمتهائی که در آن هستید، آنها نیز همگی این حقیقت را تصدیق می کنند».

«رضوان» معنی مصدری دارد به معنی راضی شدن و خشنود گشتن است، و چون به صورت نکره آمده در اینجا دلالت بر عظمت می کند، یعنی خشنودی عظیم پروردگار از همه چیز بالاتر است. گاه نیز گفته شده که نکره بودن در اینجا به معنی قلت و کمی است، یعنی مختصری از رضای خدا از تمام مواهب مادی بهشت بالاتر است. به هرحال هیچ کس نمی تواند آن جذبه روحانی و لذت مدام معنوی را که به انسان به خاطر احساس رضای خداوند دست می دهد توصیف کند، آری حتی گوشه ای از این لذات روحانی از تمام نعمتهای بهشتی و مواهب بسیار عظیم و جالب آن برتر و بالاتر است.

جالب اینکه در آیه 119 مائده بعد از ذکر نعمتهای مادی بهشت به مسأله رضا و خشنودی به صورت طرفینی خلق و خالق اشاره کرده می فرماید: "رضی الله عنهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم" «هم خداوند از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود خواهند بود، و این است پیروزی بزرگ»، و چه خوش باشد که این رضایت از هر دو سر باشد،  آن قدر بر بندگان ببخشد که غرق رضا شوند، و آنقدر نیز به آنها محبت کند که رضایت کامل خود را به آنان اعلام دارد. کوتاه سخن اینکه پیروزی فراتر از این نیست که انسان احساس کند مولا و محبوب و معبود از او راضی است، و نشانه این رضا و خشنودی آن است که هر چه از مواهب در تصور می گنجد یا نمی گنجد به او عنایت فرموده است.

تعبیر به «راضیه مرضیه» در آیه 28 سوره فجر که توصیفی است برای روح مطمئنه بندگان خالص خدا که به جوار قرب محبوب راه می یابند نیز اشاره به همین معنی است، می گوید: صاحب روح مطمئنه به سوی خدا باز می گردد درحالی که هم او از خدا خشنود است، و هم خدا از او خشنود، و اینجا است که فرمان "فادخلی فی عبادی" (در سلک بندگانم در آی) به صورت تاج کرامتی بر فرق او نهاده می شود، چه افتخار بزرگی که انسان مخاطب به خطاب «عبادی» (بنده خاص من) شود؟!

آری این است پاداش کسانی که از حمله نفس «اماره» و «لوامه» فراتر رفته و به عالم «نفس مطمئنه» گام نهاده اند، هوسهای سرکش را رام کرده و شیطان را مهار زده، و بر مرکب تقوی و پرهیزکاری سوار  شده اند. آیات مربوط به رضا و خشنودی خداوند در قیامت به عنوان یک موهبت عظیم معنوی منحصر به آنچه در بالا آمد نیست، همین معنی در آیات مشابه دیگری نیز دیده می شود که حکایت از اهمیت فوق العاده این موضوع می کند، به آیات 7 قارعه، 21 توبه و 20 حدید و 8 سوره مبارکه بینه مراجعه فرمایید.

Sources

ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- از صفحه 277 تا 278 و صفحه 293 تا 296

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites