علم و آگاهی گسترده پیامبر اسلام

پیامبر گرامی (ص) داناترین و آگاهترین انسانی است که گام بر پهنه ی گیتی نهاده است و قرآن علم و آگاهی او را چنین توصیف می فرماید: «و أنزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما؛ کتاب و حکمت را بر تو فرو فرستاد و آنچه را که نمی دانستی به تو آموخت، و کرم خدا درباره ی تو بزرگ است.» (نساء/ 113)
دقت در جمله های این آیه، ما را به وسعت علم او هدایت می کند. در آیه مورد بحث می بینیم که خدای تعالی در خطابش به شخص رسول خدا (ص) می فرماید: «و أنزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم؛ کتاب و حکمت بر تو نازل کرد، و علمی به تو تعلیم داد که خودت از راه اکتساب هرگز آن را نمی آموختی.» و گو اینکه معنای این جمله را بدان جهت که خطابی است خاص، آن طور که باید نمی فهمیم. زیرا ما انسانهای معمولی آن ذوقی که حقیقت این علم را درک بکند نداریم ولیکن اینقدر هست که از سایر کلمات خدای تعالی در این باب تا حدودی مطلب برای ما روشن می شود، مانند آیه: «قل من کان عدوا لجبریل فإنه نزله علی قلبک؛ بگو کسانی که با جبریل دشمنی دارند متوجه باشند که همان جبریل قرآن را بر قلب تو نازل کرد.» (بقره/ 97) و آیه شریفه: «نزل به الروح الأمین علی قلبک لتکون من المنذرین بلسان عربی مبین؛ روح الامین قرآن را به زبان عربی گویا بر قلب تو نازل کرد تا از بیم رسانان باشی.» (شعراء/ 95)
از این آیات می فهمیم که نازل کردن هر چه بوده از سنخ علم بوده، چون محل نزول آن قلب شریف آن جناب بوده و از جهتی دیگر معلوم می شود که این انزال از قبیل وحی و تکلیم بوده، چون در جای دیگر درباره نوح و ابراهیم و موسی و عیسی (ع) فرموده: «شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی أوحینا إلیک و ما وصینا به إبراهیم و موسی و عیسی؛ برای شما از دین همان را تشریع کرد که قبلا به نوح توصیه کرده بود، و همان را که به تو وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی توصیه نمودیم.» (شوری/ 13)
نیز فرموده: «إنا أوحینا إلیک کما أوحینا إلی نوح و النبیین من بعده؛ ما به تو وحی کردیم هم چنان که به نوح و انبیای بعد از او وحی کردیم.» (نساء/ 163) و نیز فرموده: «إن أتبع إلا ما یوحی إلی؛ من پیروی نمی کنم مگر آنچه را که به من وحی شده است.» (انعام/ 50) و نیز فرموده: «إنما أتبع ما یوحی إلی؛ تنها آنچه را که بر من وحی شده پیروی می کنم.» (اعراف/ 203) از این آیات مختلف استفاده می شود که مراد از انزال همان وحی است و وحی کتاب و حکمت خود نوعی تعلیم الهی است. که خدای تعالی پیامبرش را به آن اختصاص داده. چیزی که هست از آیه مورد بحث که می فرماید: «و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و علمی به تو تعلیم داد که هرگز از راه اکتساب به دست نمی آوردی» استفاده می شود که این تعلیم الهی تنها وحی کتاب و حکمت نیست. چون مورد آیه شریفه، داوری رسول خدا (ص) در حوادثی است که پیش آمده، و آن جناب برای رفع اختلاف از رأی خاص به خود استفاده فرموده، و معلوم است که این علم، یعنی رأی و نظریه خاص آن جناب غیر علم کتاب و حکمت است، هر چند که متوقف بر آن دو نیز هست.
از اینجا روشن می شود که مراد از انزال و تعلیم در جمله: «و أنزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم» دو نوع علم است: یکی علمی که به وسیله وحی و با نزول جبرئیل امین تعلیم آن جناب داده می شده. و دوم به وسیله نوعی القاء در قلب و الهام خفی الهی و بدون نازل شدن فرشته وحی تعلیمش داده می شده و این دو نوع بودن تعلیم رسول خدا (ص) چیزی است که روایات وارده در علم النبی (ص) آن را تایید می کند. و بنابراین پس مراد از جمله ی «و علمک ما لم تکن تعلم» این است که خدای تعالی نوعی علم به تو داد که اگر نمی داد، اسباب عادی که در تعلم هر انسانی دست در کارند و علوم عادی را به انسانها تعلیم می دهند در به دست آوردن آن علم برایت کافی نبود. هیچ کرامتی بالاتراز علم و داناییی نیست و توصیف کرم به عظمت، به گونه ای مشعر و گواه بر عظمت علم اوست. علمی که خدا او را عظیم توصیف می کند، تکلیف آن روشن است.
آدم (ع) نخستین پیامبر الهی است که به حکم آیه ی «وعلم آدم الأسماء کلها؛ و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموخت‏.» (بقره/ 31) از اسرار هستی آگاه گشت، علمی را فرا گرفت که فرشتگان را از آن بهره ای نبود و بدین جهت بر آنها برتری جست و مسجود آنان قرار گرفت و خاتم پیامبران به اتفاق روایات و امت اسلامی برترین، پیامبران و سرآمد آنها به شمار می رود از این جهت باید از نظر کمالات نفسانی و ملاکات فضیلت و برتری، بالاتر از همه و از آدم الوالبشر باشد.
«برید» که یکی از شاگردان امام باقر و امام صادق (ع) است نقل می کند که یکی از این دو بزرگوار، بر وسعت علم و آگاهی پیامبر با آیه ی زیر استدلال فرمود: «و ما یعلم تأویله إلا الله و الراسخون فی العلم؛ تأویل متشابه یا قرآن را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند.» (آل عمران/ 7) امام چنین فرمود: «و رسول الله أفضل الراسخین فی العلم قد علمه الله عز وجل جمیع ما أنزل علیه من التنزیل و التأویل و ما کان الله لینزل علیه شیئا لم یعلمه تأویله؛ پیامبر خدا برجسته ترین راسخان در علم است، خدا تنزیل و تأویل قرآن را به او آموخت و در شأن خدا نیست که چیزی را بر او فرو بفرستند و او را از حقیقت آن آگاه نسازد.»
علم امیرالمؤمنان (ع) و دیگر امامان معصوم پرتوی از علم نبوی است و مجموع احادیث صحیح و استواری که در اختیار داریم، همگی به او منتهی می گردد و مطالعه این بخش، گواه روشنی بر علم عظیم پیامبر خاتم است.
 


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏5 صفحه 126

  2. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 353

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110315