رهایی از آتش درون و بیرون

در این بحث به رهنمودی توحیدی که بیانگر بهره مندی رسول اکرم (ص) از عالیترین مراحل توحید ناب و نیز توجه تام آن حضرت به معارف قرآنی و استفاده ی کامل از لطایف آن است می پردازیم: امام صادق از پدران بزرگوارش (ع) روایت کرده است که پیامبر گرامی (ص) فرمود: «إذا رأیتم الحریق فکبروا فإن الله تعالی یطفیه؛ اگر جایی آتش گرفت، "الله أکبر" بگویید آن آتش خاموش می شود.»
بنابراین همان طور که دعای مضطر، مستجاب است، دعا و خروش موحد هم اثر می گذارد، چنانکه برای حضرت ابراهیم واقع شد. از این رو هنگامی که به دستور منصور دوانیقی، خانه امام صادق (ع) را به آتش کشیدند، آن حضرت به میان شعله های آتش رفت و فرمود: «أنا ابن أعراق الثری أنا ابن إبراهیم خلیل الله؛ من فرزند کسانی هستم که وجود هستی از آنهاست و من فرزند ابراهیم خلیل الله می باشم.» و آن آتش اثر نکرد.
این که رسول اکرم (ص) فرمود: «"الله اکبر" بگویید، آتش خاموش می شود.» اختصاص به جنگ بیرونی و آتش ظاهری و مادی ندارد، در جنگ درون هم اگر انسان به کبریایی حق پی برده و به ذلت خود آشنا شد، آتش شهوت و شیطنت را با توجه به کبریایی خدا و ذلت ماسوای او خاموش می کند.
الله اکبری که گوینده آن موحد کامل بوده و از دهان مطهری که آلوده به شرک نیست صادر شود، شعله آتش را خاموش می کند، چه آتش درون و چه شعله بیرون. دهان آمیخته با آلودگی شرک، تکبیرگو نیست. بنابراین تکبیر موحدان مظهر کار الهی می شود که «کلما أوقدوا نارا للحرب أطفأها الله؛ هر زمان آتش جنگى افروختند خدا آن را فرونشاند.» (مائده/ 64) راز پیروزی آفرینی تکبیر رزمندگان مسلمان در میدانهای نبرد نیز همان است که بیان شد.
خداوند سبحان درباره باطن شعله ور گناه فرمود: تصرف ظالمانه در مال یتیم، آتش است: «ان الذین یأکلون أموال الیتامی ظلما إنما یأکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا؛ بى گمان، کسانى که اموال یتیمان را به ستم مى خورند جز آتشى در شکم هاى خود فرو نمى برند، و به زودى در آتشى افروخته وارد خواهند شد.» (نساء/ 10)
با توجه به روایتی که از رسول اکرم (ص) نقل شد، اگر کسی در خطر ابتلا به خوردن ظالمانه مال یتیم بود یا آتش گناهان دیگر به جانش افتاد، اما با کبریایی حق آشنا شد و از عمق قلب با اخلاص گفت: «الله اکبر»، از آن شعله نجات پیدا می کند، چنانکه درباره دشمن بیرونی هم چنین است.
این که رسول اکرم (ص) فرمود: «الله اکبر»، آتش را خاموش کن؛ مقصود تلفظ زبانی صرف نیست، بلکه منظور این است که از جانب کبریایی حق بجوشد و از لبانت تکبیر حق شنیده شود و در قلبت کبریایی حق جلوه کند و در هستی ات عظمت خدای سبحان ظهور کند آنگاه از جانت تکبیر برآور تا هم آتش شهوت و غضب خاموش شود و هم آتش دشمن بیرونی، و این راهی است که اسوه توحید، وجود مبارک خاتم الانبیاء (ص) به ما آموخت.


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 9 صفحه 349

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110330