خوف نفسانی و عقلانی

آنان که معرفتشان نسبت به مبدأ ضعیف است، خوف و رجای آنها نفسانی است؛ در نتیجه درخواست زاهدانه دارند و از خدا جز نجات از جهنم چیزی نمی طلبند، یا درخواست راغبانه ورود به بهشت را دارند. این دو گروه بر اثر ترهیب و ترغیب در حد وسط مانده اند.
اما کسانی که خدای سبحان را به عظمت شناخته اند، ترس آنها از خداوند ترس عقلی و ترس از هجران او بوده و سوز آنها از فراق اوست. فصل مقوم انسانهای اوحدی، همان شوق لقای خدا و خوف هجران اوست و این فصل مقوم همان عقل ناب خواهد بود و اگر در پرتو آن شوق به بهشت یا خوف از دوزخ مطرح گردد، آنها نیز عقلی خواهد بود. بنابراین آیاتی همچون: «إنا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا؛ ما از پروردگار خود از روزى که سخت غمبار است هراسانیم.» (انسان/ 10) «ولمن خاف مقام ربه جنتان؛ و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ [در بهشت] است.» (الرحمن/ 46) و «وأما من خاف مقام ربه ونهی النفس عن الهوی* فإن الجنة هی المأوی؛ و اما آن کس که از مقام پروردگارش ترسان بود و خویشتن را از هوس ها بازداشت، پس همانا بهشت جایگاه اوست.» (نازعات/ 40- 41) ناظر به خوف عقلی اولیای الهی است. آنها گرچه منزه از خوف نفسانیند، لیکن خوف عقلانی را که یک کمال است حتما دارند.
خوف عقلی را خدای سبحان به فرشتگان و رعد هم نسبت می دهد: «یخافون ربهم من فوقهم؛ از پروردگارشان که بر آنها سیطره دارد مى ترسند و هر چه دستور مى یابند همان مى کنند.» (نحل/ 50) «ویسبح الرعد بحمده والملائکة من خیفته؛ رعد تسبیح گوی حق است و نیز فرشتگان از ترس حق تسبیح گوی اویند.» (رعد/ 13) ماسوی الله به میزان سهمی که از هستی و آگاهی دارد، پیوند ذاتی با خالق خود دارد، از این رو همه چیز مسبح و مقدس خداست: «إن من شیء إلا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم؛ و هیچ موجودى نیست مگر این که به ستایش او تسبیح مى گوید، ولى شما تسبیحشان را نمى فهمید.» (إسراء/ 44) بدین جهت هم فرشتگان از خدا می ترسند و هم رعد که پدیده ای جوی است از پروردگار خود خائف است.
ترس فرشتگان، عقلی است نه وهمی و خیالی، زیرا در مسائل نظری آنها وهم و خیال راه ندارد و در مسائل عملی هم، عقل عملی عهده دار کار آنهاست. یعنی هر دو مرحله ی نظر و عمل آنها بر اساس عقل تنظیم می شود. حاصل آنکه گرچه حضرت رسول (ص) نیز خائف است «إنی أخاف إن عصیت ربی عذاب یوم عظیم؛ اگر به پروردگارم عصيان ورزم از عذاب روزى بزرگ مى‏ ترسم.» (انعام/ 15) لیکن ترس او ترس از شکنجه ی بدنی و آسیب دیدن نفس و مانند آن نیست، بلکه خوف او عقلی است. عقل نظری به لزوم هراس فتوا می دهد و عقل عملی آن را اجرا می کند و کاملا از جمال و جلال الهی می ترسد و از آن حریم می گیرد. این خوف معقول برای آن حضرت (ص) ملکه بود و همواره با وی مشهود بود، از این رو می فرمود: «أنا والساعة کهاتین؛ من و قیامت، همانند این دو انگشت قرین هستیم.»
بر این اساس انسان کامل که معلم ملائکه است، همان طور که بینش توحیدی او عقلی است، سیره ی او نیز بر ترس عقلی از قیامت استوار است، از این رو شایسته اسوه شدن برای همگان است.


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 9 صفحه 237

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110384