معنای معیت با رسول اکرم

خدای سبحان به مؤمنان می فرماید: پیغمبر نیز هم مظهر رحمت مطلقه است و هم مظهر رحمت خاصه و هم مظهر غضب مخصوص، شما از او جلو نیفتید بلکه دنباله رو او باشید: «یا أیها الذین امنوا لاتقدموا بین یدی الله و رسوله؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد در برابر خدا و پيامبرش [در هيچ كارى] پيشى مجوييد.» (حجرات/ 1) هر جا او مهربان است مهربان، و هرجا خشمگین است عصبانی، آنجا که امر می کند امتثال کنید و آنجا که نهی می کند، ترک. یعنی وصف فرشته ها را داشته باشید، فرشتگان هرگز قبل از دستور خدا کار انجام نمی دهند شما هم جلو نیفتید و چون نهی از تقدم، تأخر را واجب نمی کند ممکن است کسی توهم کند که معیت هم رواست، فرمود: نه تنها حق ندارید از پیغمبر جلو بیفتید بلکه موظفید تابع او باشید و دنبال او حرکت کنید، رسول الله اسوه ی حسنه ی شماست یعنی مقتدای نیک شماست و اقتدای شما به او اقتدای حسن است، تابع او باشید، نشانه ی تبعیت در خصوص جریان مهر و قهر نسبی، آن است که می فرماید: «محمد رسول الله و الذین معه أشداء علی الکفار رحماء بینهم؛ محمد (ص) فرستاده ى خداست و کسانى که با او هستند، بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند.» (فتح/ 29) هنگامی می توانید پیرو او باشید که در موارد اعمال رحمت خاصه، رئوف و در موارد اعمال غضب خاص، خشمناک باشید، نه علم و اندیشه ی خویش را بر وحی الهی تحمیل کنید و نه عواطف و خواسته های خود را حاکم سازید، بلکه نسبت به مؤمنان مهربان باشید گرچه از شما بیگانه باشند و نسبت به کفار سرسختی نشان دهید، گرچه از بستگان شما به شمار آیند.
بر این اساس معلوم می شود معیت با پیغمبر به منزله ی «معیت معلولین علت ثالثه» نیست بلکه همانند «معیت علت و معلول» است، گاهی دو مأموم با هم هستند و گاه امام و مأموم با هم؛ شما که با پیغمبر هستید، آن طور باشید که امام و مأموم با هم هستند نه معیت دو مأموم با یکدیگر. فرق اساسی این دوگونه معیت آن است که در قسم اول معیت مأموم به امام قائم است، مأموم به تبع امام با او معیت دارد و در قسم دوم معیت هر دو به شخص ثالث یا شیء ثالث وابسته است و آن امام یا ایتمام است کسی حق ندارد خود را در عرض پیغمبر قرار دهد؛ بلکه نظیر علت و معلول و امام و مأموم که تقدم از آن امام و تأخر از آن مأموم است (گرچه علت و معلول در وجود خارجی با هم، این معیت خارجی غیر از آن سبق ذاتی است) امام مقدم است و مأموم متأخر، او به تبع امام افعال را انجام می دهد ولی هر دو با هم نماز می خوانند، تقدم و تأخر هر یک محفوظ ولی معیت خارجی هم ملحوظ است. لذا فرمایش خدای سبحان که: «مؤمنان با پیغمبرند» نه بدین معناست که اینان عدل او و در عرض او هستند چون می فرماید: چنانکه فرشتگان از خداوند جلو نمی افتند شما نیز دنبال پیغمبر باشید.
همان طور که وقتی خدای سبحان پیغمبر را در اعمال غضب یا رحمت با خود سهیم می داند به این معنا نیست که (معاذالله) پیامبر (ص) عدیل و در عرض خداست، در آنجا هم پیغمبر تابع است، در آغاز سوره ی برائت می فرماید: «و أذان من الله و رسوله إلی الناس یوم الحج الأکبر أن الله بریء من المشرکین و رسوله؛ و این اعلانى است از ناحیه خدا و رسول او به مردم در روز حج اکبر که خدا و رسولش از مشرکان بیزارند.» (توبه/ 103) یعنی هر جا خداوند منزجر و بیزار است، پیغمبر نیز باید باشد، خدا از مشرکین بیزار است او نیز بیزار است، شما هم تابع او باشید، اگر او ”أشداء علی الکفار“ است شما هم باشید، اگر خدای سبحان «أشد المعاقبین فی موضع النکال والنقمة» و «أرحم الراحمین فی موضع العفو والرحمة» است، پیغمبر هم چنین بود، زیرا او در لحاظ رحمت و غضب مظهر خدای سبحان است، این نکته نباید مغفول باشد که مظهریت رحمت مطلق مقدور هر انسانی نیست گرچه هر کس به سهم خود باید بکوشد.
یکی از برجسته ترین مزایای حج اعلان انزجار و تبری از مشرکان است: «و أذان من الله ورسوله إلی الناس» روزی که همگان حضور دارند شما اعلان انزجار کرده بگویید که مسلمانان از کفار بیزارند، مسلمان هرگز عدل و برابر کافر نیست، هرگز ولی و دوست، هم پیمان و هم عهد او نیست. همان طور که پیغمبر در اعلان انزجار از مشرکان تابع خداست، پیروان او نیز در ”أشداء علی الکفار“ باید تابع او باشند.


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 301

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110407