اهداف گفتگوی بین ادیان الهی

اهداف گفتگوی بین ادیان الهی

شیوه ی گفتگو از قدیم وجود داشته است، اما تفاوت خاصی که گفتگوی امروز با گذشته دارد، این است که در گذشته گفتگو برای تحمیل نظر بوده، ولی امروز گفتگو برای فهم نظر طرف مقابل است. برای هر کاری، از جمله گفتگو باید هدف یا اهدافی را در نظر گرفت. اگر این گفتگو بین پیروان ادیان انجام می شود، باید در زمینه ها و با اهداف زیر باشد:
1- تفاهم و درک متقابل؛ یعنی فهمیدن نظرات یکدیگر بدون هیچ گونه جنجال و هیاهو به طریق بیان صادقانه و صمیمانه
2- تلاش برای نجات جامعه ی انسانی از بحران های موجود
3- کاهش بحران ها میان پیروان ادیان. در گفتگوهای بین دینی، بررسی و علاج وضعیت بحرانی موجود در میان پیروان ادیان، به عنوان مهمترین و فوری ترین موضوع قابل توجه و بررسی است. از میان فهرست بلند بحران هایی که امروزه پیروان ادیان با آن روبرو هستند، سه بحران: نفی آموزه های اخلاقی و معنوی ادیان در ساز و کار جهانی، تغییر دین، و ستیز پاره ای از پیروان ادیان با نمادهای مقدس ادیان دیگر، از دیگر بحران ها جدی تر و مخرب تر دانسته شده اند و لزوم بررسی و حل سریع آنها مورد توجه قرار گرفته است.
4- درک متقابل اعتقادی و دینی ادیان از یکدیگر: گفتگوی ادیان، تنها راه مستقیم رسیدن به درک متقابل اعتقادی و دینی ادیان از یکدیگر است.
5- حل و فصل اختلافات بین ادیان و کاهش مناقشات بین ادیان: گفتگوی ادیان، مسیر حل و فصل اختلافات بین ادیان را هموارتر و کوتاه تر می کند و با کاهش مناقشات بین ادیان، دنیای امن تری برای پیروان ادیان و عموم انسان ها می سازد.
6- شناخت بهتر نسبت به سنت های دینی: بسیاری از کسانی که در گفتگوی ادیان شرکت کرده اند، نه تنها با ادیان و سنت های دینی یکدیگر آشنا شده اند و توانسته اند دوستی های پایدار با پیروان آنها برقرار کنند، بلکه شناخت بهتری نیز نسبت به سنت دینی خویش پیدا کرده اند.
7- افزایش روحیه دینی: تعامل با مؤمنان ادیان دیگر، موجب افزایش روحیه دینی بسیاری از شرکت کنندگان در گفتگوی ادیان شده و آنان را بر آن داشته است که با دین خود تجدید بیعت کنند.
8- آشنایی از وضعیت ادیان دیگر از نزدیک: برای فهم درست ادیان و جامعه شناسی دین، علاوه بر اطلاع از تاریخ گذشته ادیان، آگاهی از وضعیت کنونی ادیان نیز ضرورت دارد. گفتگوی ادیان این فرصت را در اختیار رهبران و دانشمندان ادیان می گذارد که از وضعیت ادیان دیگر از نزدیک آشنا شوند.
9- همدلی رهبران و پیروان ادیان نسبت به ادیان و مقدسات: غایت گفتگوی ادیان، همدلی رهبران و پیروان ادیان نسبت به ادیان و مقدسات است. پیامبران رسالت خود را در همدلی دیده اند. در مرحله عرفان، ادیان با همدلی کامل می توانند با یکدیگر گفتگو کنند. در مرحله فقه و کلام، فاصله و مجادلات بین ادیان بیشتر است و گفتگو با دشواری های خاص خود روبروست.
10- حل مشکلات بین دینی: هدف از گفتگوی بین دینی، نباید منحصر به همزیستی ادیان شود، بلکه هدف رسیدن به جایگاهی متعالی تر است که همان گفتگوی ادیان و حل مشکلات بین دینی است. هر دینی که مخاطبان خود را به تفکر و اندیشیدن توصیه کرده و پیروان خود را به تفاهم با پیروان ادیان دیگر سفارش کرده باشد، می تواند جایگاه مؤثری در گفتگوی ادیان احراز کند.

برنامه ریزیها

11- برنامه ریزی های مشترک ادیان: امروزه جهان، نیازمند نوآوری دینی است. ادیان مختلف دارای مشترکاتی هستند که برنامه ریزی برای آن ها ضروری است؛ چرا که دین قصد ماندن دارد و به منظور برنامه ریزی برای پر کردن خلأ معنویت بشر آمده است. گفتگوی بین دینی می تواند به برنامه ریزی های مشترک ادیان منجر شود.
12- چاره اندیشی درباره مشکلات و موضوعاتی که منافع کل بشریت را تهدید می کند.
از مهم ترین مشخصه های جامعه کنونی جهان، کثرت گرایی عام است و تفاوت ها و گوناگونی های دنیای امروز باعث می شود پیرون ادیان الهی گرد هم آیند و با همکاری و مشورت با یکدیگر درباره مشکلات و موضوعاتی که منافع کل بشریت را تهدید می کند، چاره اندیشی کنند. هماهنگی و تعامل بین ادیان و پیروان آن ها، به ویژه اسلام و مسیحیت، یکی از ملزومات ضروری این برهه از زمان به شمار می آید.
13- از بین رفتن مرزبندی های دینی و قومی: امروزه در شرق و غرب که زمانی به طور سنتی خاستگاه ادیان بودند و مرزبندی های دینی و قومی وجود نداشت، همه ملت ها و پیروان ادیان در همجواری هم زندگی می کنند. این امر ناشی از تداوم گفتگوها و معاشرت های بین دینی تاریخی و مستمر است و ضروری است که در دنیای کنونی نیز همان راه ادامه یابد.
14- همزیستی پیروان ادیان: همزیستی پیروان ادیان، قدمتی به بلندای قرن ها دارد و این مراودت ها به تکامل دوستی ها، نزدیکی سنت ها و یافتن نقاط مشترک انجامیده است. این مراودت ها و معاشرت ها به ویژه میان مسیحیان و مسلمانان، اگرچه همیشه صلح آمیز نبوده و گاهی منازعات و مناقشات و تضادها، روابط و معاشرت میان آنان را بحرانی کرده است، اما همه این ها به همزیستی مسالمت جویانه منجر شده اند. در جهان کنونی نیز، گفتگوی ادیان می تواند به این معاشرت ها درخشندگی و ویژگی خاص ببخشد. می توان به تفاوت های میان ادیان به عنوان گنج و ثروتی نگاه کرد که بشریت را به سوی تعامل و ترقی بیشتر و بهره مندی متقابل از توانمندی ها هدایت می کند.
15- نزدیک نمودن موقعیت های فعلی و گذشته طرف های گفتگو با حفظ تنوع انسان ها: دنیا پر از انسان های گوناگون و پیرو ادیان متنوع است. جهان هستی به روایت همه پیامبران، در تنوع و رنگارنگی شکل گرفته و این خلقت الهی است. گفتگوی بین دینی، موقعیت های فعلی و گذشته طرف های گفتگو را با حفظ تنوع انسان ها به یکدیگر نزدیک می کند و بینش ها و نگرش های پیروان ادیان را توسعه می دهد و از تعصب ها و جزمیت های دینی یکسویه می کاهد.
16- شکل گیری و تنوع فرهنگ: ادیان مهمترین عامل شکل گیری و تنوع فرهنگ هایند. گفتگوی ادیان به دلیل تقدس حوزه دین، دشوارترین سطح گفتگوها میان دانشمندان و عموم انسانهاست. لذا وقتی ادیان گفتگو را بپذیرند و سنت گفتگو میان آنها نهادینه شود، راه برای گفتگو در تمامی عرصه های فرهنگ ها و تمدن ها باز می شود و تعامل فکری و فرهنگی جوامع بشری امکانپذیرتر می گردد.
17- مقابله با تهدیدات و نگرانی های موجود: در برابر مسائل و معضلاتی که همه ادیان را در معرض نگرانی ها و تهدیدات مشترک قرار داده، نه تنها گفتگوی ادیان ضروری و اجتناب ناپذیر است، بلکه اکنون می بایست پا را از حوزه گفتگو فراتر گذاشته و عملا برای مقابله با تهدیدات و نگرانی های موجود، با اشتراک مساعی ادیان، خط مشی واحد و سیاستگذاری مشخص و مشترکی را اتخاذ کرد. ادیان باید با یکدیگر گفتگو کنند و یافته هایی را که تا کنون از گفتگوها منتج شده است را با مشارکت و همفکری و تعمیم و گسترش همکاری ها، از قوه به فعل در آورند.
18- احیای روحیه ظلم ستیزی و گسترش عدالت و صلح مبتنی بر برابری انسان ها
بشریت همواره با مسائلی همچون لزوم احیای روحیه ظلم ستیزی و گسترش عدالت و صلح مبتنی بر برابری انسان ها و عدالت، دست و پنجه نرم کرده است. این مسائل فارغ از ماهیت سیاسی شان، اولا و بالذات ماهیت دینی دارند و ادیان نقش مهمی در تبیین و تحقق آنها ایفا می کنند. این که چگونه می توان صلح مبتنی بر عدالت برقرار کرد، چگونه می توان حقوق بشر را رعایت کرد، و یا جوامع بشری روابط متقابل خود را چگونه بر اساس وظایف، تکالیف و تعهدات و حقوق متقابل پایه ریزی کنند، از جمله مسائلی اند که می بایست ادیان با هم اندیشی و تبادل اصول و موازین و تجربیات خود، آنها را ترسیم نمایند و جوامع را هدایت کنند.
19- تبدیل ضد ارزش ها به ارزشها: امروزه بخش بزرگی از آلام و مصایب بشری نظیر نژادکشی ها، قتل عام ها و کشتارها، مسائل ذاتا سیاسی نیستند بلکه موضوعاتی معنوی و اخلاقی و مرتبط با حقوق بشرند. ادیان در این موارد مواضع روشنی دارند و هر گونه اقدام جنایت آمیز، قتل و نژادکشی را محکوم می کنند. کشتن نفس آدمی، کشتار انسان ها به دست قدرت های برتر، نابودکردن ارزش های معنوی، دینی و اخلاقی، مورد محکومیت بی چون و چرای همه ادیان است. این موارد می تواند در گفتگوی بین ادیان به سرعت تبدیل به ارزش ها و مواضع اجماعی ادیان شود و وضعیت نامطلوب کنونی را دگرگون سازد.
20- ایجاد عدالت اجتماعی جهانی: گفتگوی ادیان می تواند تبدیل به حرکتی گسترده برای ایجاد عدالت اجتماعی جهانی شود. در حقیقت، به رغم تمامی تمایزات دینی ادیان، ارزش های ادیان در زمینه توجه به نیازمندان و ضعیفان، مشترک و مورد اتفاق نظر است و از این روست که تنها ادیان صلاحیت پرچمداری برقراری عدالت در دنیای کنونی را دارند. بدیهی است تلاش برای حرکت بر پایه ارزش های مشترک میان ادیان، نباید شیوه خاص یک دین را برای تحقق آن ارزش ها تحلیل ببرد.
21- کشف یا پرورش مناسک معنوی مشترک میان ادیان: داد و ستد معنوی به رغم تفاوت ها و تمایزات سنن و مناسک دینی ادیان، وجوه مشترک فراوانی را میان ادیان نشان می دهد. این راهی برای ابراز احترام نسبت به سنت های گوناگون جهان و راهی برای یافتن عناصری در میان تکالیف معنوی هر دین است که پیروانش را با قدرت و اطمینان کامل مخاطب قرار می دهد. گفتگوی ادیان می تواند موفق به کشف یا پرورش مناسک معنوی مشترکی شود که شرکت کنندگان را با همان قدرت و قاطعیت موجود در متون مقدس دینی شان مورد خطاب قرار دهد! بدیهی است داد و ستد معنوی باید طوری انجام گیرد که هیچ دینداری مجبور نشود از مناسک مذهبی ادیان دیگر تبعیت کند.
22- همگرایی مسالمت آمیز پیروان ادیان: امروزه ادیان نیازمند تشریک مساعی عملی اند. اگرچه در شرایط دشوار کنونی، گفتگوی بین دینی صرفا «گفتگو» نیست، بلکه نوعی عمل برای حرکت به سوی همگرایی و همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان مختلف است، در عین حال باز هم طرح این مسئله مهم است که چگونه برنامه های مختلف گفتگوی ادیان، می تواند منجر به فعالیت های عملی ملموس تر شود. حرکت های نمادینی که توسط رهبران دینی ادیان صورت پذیرند، حائز اهمیتند. این موارد می توانند به صورت اعتراف به اشتباهات گذشته و اظهار پشیمانی از آنها بیان شوند و یا به شکل یک سفر زیارتی به احترام ادیان یکدیگر باشد. پی ریزی ساختارهای لازم که بتواند جوامع مذهبی را قادر سازد در کنار هم نشسته و در مورد خوب و بد مسائلی که شامل حال همه می شوند صحبت کنند، از ضرورت های غیر قابل اغماض گفتگوی بین ادیان است.
23- اتخاذ مواضع مشترک: توقع اتخاذ مواضع مشترک از جلسات گفتگو میان رهبران ادیان جهانی، چندان نابجا و دور از انتظار نیست، ولی به هر حال موانع متعددی وجود دارند که پشت سر گذاردن مراحل بحران میان پیروان ادیان و سپس اذعان به ضرورت گفتگو و تعامل بین دینی و رسیدن به مرحله اتخاذ مواضع مشترک را سخت و دشوار می کنند. از مهم ترین موضوعاتی که تا کنون در گفتگوهای بین دینی برای رسیدن به مواضع مشترک مطرح شده، سه موضوع: «صلح و همزیستی مسالمت آمیز»، «آموزش و پرورش دینی جوانان» و «تدوین یک منشور مشترک برای زندگی دینی»، شمول و فراگیری بیشتری نسبت به سایر موضوعات دارند و زمینه گسترده ای برای اتخاذ مواضع مشترک بین الادیانی فراهم می کنند.
24- گفتگوی بین دینی برای ایجاد صلح: اتخاذ مواضع مشترک رهبران ادیان برای رسیدن به صلح و همزیستی مسالمت آمیز بین پیروان ادیان و عموم انسان ها، در معادلات جهانی امروز می تواند نقشی حیاتی و بی بدیل برای گفتگوی بین ادیان رقم بزند. به ویژه مبانی و مؤلفه های مشترک فراوانی در ادیان ابراهیمی وجود دارند که می توانند راهگشای صلح و همزیستی مسالمت آمیز جوامع بشری گردند.
25- آموزش و پرورش دینی جوانان: دین گریزی جوانان در دنیای امروز، دردی مشترک برای همه ادیان است. این مشکل به دلیل بحران های مدرنیته غربی و ریشه های دین ستیزانه آن، برای دو دین مسیحیت و یهودیت به مراتب بیش از اسلام مطرح است. هنوز بخش بزرگی از جوانان مسلمان، حضوری گسترده در آیین ها و مناسک مذهبی اسلامی دارند و امواج وسیع دینداری در میان آنها خروشان است. اما به هر حال، مشکل دین گریزی و سست دینی در میان هر سه دین ابراهیمی با شدت و ضعف ویژه هر یک وجود دارد و لذا بخش قابل توجهی از گفتگوهای بین دینی، می تواند به بررسی چگونگی احیاء و رشد دینداری در میان جوانان امروز اختصاص یابد.
26- تدوین یک منشور مشترک برای زندگی دینی: زندگی دینی، یک تعهد درونی و یک فراخوان بیرونی به گذران امور زندگی با الهام از منبع قدسی ادیان است. انسان دنیازده امروز در موارد بسیاری این تعهد را زیر پا گذارده و با وقف تمامی ظرفیت خود برای زندگی این جهانی و مادی، خود را با بحران «معنای زندگی» مواجه ساخته است. گفتگوی بین ادیان می تواند راهی مؤثر و کوتاه به سوی تدوین یک منشور زندگی دینی جهانی باشد و بحران دنیازدگی انسان امروز را علاج کند.

پایان دشمنیها

27- پایان دادن به دشمنیها: منشأ اختلافات بشرى و دشمنى ها معمولا یا از سر سلطه گرى و استثمار و غارت است که در این صورت راهى جز برخورد از موضع قدرت وجود ندارد، احکام جهاد (که در واقع همان دفاع است) براى این منظور قرار داده شده است. یا بر اثر برداشتهاى گوناگون در مسایل اعتقادى، اجتماعى و... مى باشد، این گونه اختلافات ریشه در تفکر و دیدگاه اشخاص دارد. هر دیدگاهى که خود را بر حق مى داند به جاى تندى، خشونت و تعصب باید با منطق و استدلال به سراغ مخالف خود برود، زیرا اعتقاد امرى قلبى است و نمى توان با زور کسى را به باور رساند و تجربه ثابت نموده حتى آنجا که مطلب حقى را خواسته اند با استفاده از زور به کرسى بنشانند، ناموفق بوده اند و در برابر آن موضعگیرى شده است. مطمئنا با برخورد منطقى مى توان دشمنیها را تبدیل به دوستى نمود.
قرآن در این باره به پیامبر توصیه مى فرماید: «و لا تستوى الحسنة و لا السیئة ادفع بالتى هى احسن فاذا الذى بینک و بینه عداوة کانه ولى حمیم؛ خوبى و بدى یکسان نیست. همواره به گونه اى که خوبتر است مباحثه کن تا کسى که میان تو و او دشمنى است چون دوست مهربان شود.» (فصلت/ 34) به کار بردن واژه «احسن» مؤمنان را ملزم مى کند که از تعابیر نیکو استفاده کنند و با رویى خوش با طرف مقابل مواجه شوند و از کلمات مستهجن و تحریک آمیز که کدورت ها و دشمنیها را افزایش مى دهد پرهیز نمایند. تا به این وسیله دلمشغولى و محبت خود را به طرف مقابل نشان دهد، یقینا این شیوه در دیگران موثر خواهد بود. اسلام خواسته است با باز کردن باب گفتگوها، دشمنیهایى که در طول تاریخ به خاطر متهم کردن یکدیگر به عقاید باطل پیش آمده و منشأ خونریزیها و جنگهاى خانمان سوزى شده است کنار گذاشته شود گرچه حکومتها براى سلطه خود از دیدگاهها و نظرات سوء استفاده نموده اند.
28- هدف ادیان از گفتگو رسیدن به نقاط مشترک برای صلح است. ادیان مختلف جهان همواره به دنبال راهی برای نزدیکی به یکدیگر هستند، کارشناسان فرهنگی و دینی، گفتگوی مؤثر ادیان را راهکاری برای ایجاد این نزدیکی و برقراری صلح در جهان می دانند. گفتگو زمینه ای برای رفع سوء تفاهم ها و دستیابی به نقاط مشترک است، این امر بستر لازم برای نزدیکی هر چه بیشتر ادیان به یکدیگر را موجب می شود که نتیجه این نزدیکی نیز دوستی و آرامش و در نهایت صلح است.
29- هدف ادیان از گفتگو رسیدن به تعامل اندیشه های ادیان مختلف است. گفتگو زمینه ای برای تعامل اندیشه های ادیان مختلف است، گفتگو راهکار بسیار مناسبی در حل اختلاف نظرها و سوء تفاهمهای ادیان مختلف و عاملی برای دستیابی به صلح و آرامش است. همانگونه که از عنوان "گفتگو" بر می آید، گفتگو به آن معنا است که دو گروه مختلف برای تعامل و تبادل نظرات و اندیشه های مختلف خود به تبادل افکار می پردازند. بسیاری از اختلافات میان ادیان مختلف، ناشی از عدم شناخت از یکدیگر است، همان طور که در روابط میان ملتها و ادیان می بینیم که اختلاف نظرها ناشی از عدم شناخت طرفین از خصوصیات و ویژگی های موجود از یکدیگر است گفتگو راه حل بسیار مناسبی برای برطرف شدن این اختلاف نظرها و عدم تفاهمها است.
30- هدف گفتگو آشنایی پیروان ادیان مختلف با یکدیگر است. گفتگوی ادیان نقش مهمی در برقراری صلح و امنیت جهانی دارد، هدف از گفتگوی ادیان آشنایی پیروان ادیان مختلف با یکدیگر برای رسیدن به وجوه اشتراک و برقراری صلح است. با وجود اختلاف نظرهایی که ادیان مختلف با یکدیگر دارند اما هنگامی که صحبت از گفتگو و صلح است اختلافات فراموش می شود، در این راستا در مرحله اول می بایست ادیان مختلف یکدیگر را بشناسند که این شناخت در برقراری رابطه و گفتگوی مطلوب کمک می کند. تمام ادیان به گفتگو تأکید داشته و آن را یک امر پسندیده می دانند، گفتگوی صلح آمیز به ادیان کمک می کند تا با انجام آن و با توجه به اهداف مشترکی که در متون مقدس خود دارند و همه آنها به آن اتفاق نظر دارند، گفتگو را به عنوان عاملی برای برقراری صلح و آرامش امری مقدس و مطلوب تلقی کنند. تفاهم متقابل نتیجه ارزشمند گفتگوی ادیان است گفتگو راهکاری مؤثر در نزدیکی ادیان به یکدیگر است، تفاهم و درک متقابل حاصل گفتگوی ادیان مختلف بدون در نظر داشتن سوء تفاهم ها است. به طور کلی اگر گفتگوی بین ادیان جدی و اصولی باشد، راهی است برای فهم بهتر یکدیگر و این شناخت و درک متقابل، درک حقایق دینی را برای ادیان دینی ممکن خواهد کرد. گفتگو راهکاری برای فهم و درک متقابل و در نتیجه دستیابی به آرامش و صلح است که توجه به آن برای جهان امروز که با چالشهای بسیاری مواجه است، بسیار ضروری و سازنده خواهد بود، اگر بین ادیان مختلف توافق وجود نداشته باشد موجب بروز بسیاری از مشکلات می شود، البته با ایجاد زمینه های گفتگو این توافق و تفاهم ایجاد می شود، ضمن اینکه ادیان می بایست با گفتگو یکدیگر را درک کرده و زمینه های صلح و آرامش را فراهم کنند.
31- گفتگو راهکاری برای برقراری تفاهم و نقاط مشترک بین ادیان است. گفتگوی مطلوب، مؤثرترین راه برای ایجاد صلح بین ادیان و دستیابی آنها به نقاط مشترک است، گفتگوی مؤثر بستری مناسب برای حل اختلاف میان ادیان مختلف به منظور دستیابی به صلح و آرامش است. اگر قرار است است که ادیان مختلف با در نظر داشتن اختلافات از یک سو و نقاط مشترک از سوی دیگر، صلح و آرامش برقرار کنند بهترین راه آن گفتگو است که می تواند زمینه و بستری برای برقراری تفاهم و نقاط مشترک بین آنها باشد. وجود همین مفهوم مشترک است که ادیان را به یکدیگر نزدیک می کند، یکی از مهمترین دغدغه های ادیان مختلف در دنیای پیشرفته امروز که گاهی بر سر مسائل گوناگون اختلاف پیدا می کنند، چگونگی گفتگوی مؤثر است.
32- گفتگوی مؤثر راهکاری برای نزدیکی ادیان است. گفتگو در ایجاد صلح بین ادیان نقش بسیار مؤثری دارد، گفتگوی مؤثر ادیان مختلف با هدف درک و فهم یکدیگر موجب نزدیکی و وحدت ادیان می شود. در میزان اثر بخشی گفتگوی ادیان و نزدیکی پیروان ادیان مختلف این امر به شرایط گفتگو بستگی دارد، اگر این شرایط به خوبی ایجاد و طی آن گفتگو انجام شود ملتها به یکدیگر نزدیک خواهند شد. به هنگام گفتگو طرفین باید برای این امر آمادگی کامل داشته باشند، خداوند متعال در قرآن می فرماید قرآن تذکری است برای کسی که عقل دارد، بنابراین کسی می تواند حرف منطقی را بپذیرد که شرایط حرفها و سخن ها را قبول کند، در هر دینی گفتگو بر مبنای حق انجام می شود و در واقع حرف حق است که مورد نظر همه قرار می گیرد. به واسطه گفتگوی ادیان تحریفهای موجود از این ادیان برطرف می شود، پیش از آغاز هرگونه گفتگو اول باید ماهیت و نوع گفتگو مشخص شود، در واقع در انجام گفتگو هدف و شکل انجام آن باید به خوبی مشخص باشد، چرا که در هر گفتگو مسائل مختلفی را می توان مطرح کرد، اما نمی توان همه حرفها را به یکباره مد نظر قرار داد.
در اینجا به یک منطق خاص نیازمند هستیم تا به وسیله آن گفتگو شکل گیرد. هدف از گفتگو آشنایی ادیان با ویژگیهای مشترک یکدیگر است، شناخت دقیق ویژگی های مشترک و تفاوتهای ادیان، یکی از عوامل مهم در نزدیکی ادیان است، البته مهمترین ویژگی که ادیان دارند پرستش خداوند یکتا است که در همه این ادیان نقطه مشترکی محسوب می شود. ادیان با گفتگو به نقاط قوت و ضعف خود پی می برند، در گفتگویی که شکل می گیرد حضور افراد شایسته به نمایندگی از پایگاههای دینی یکی از مؤثرترین عوامل است، البته کسانی می توانند نزدیکی ادیان را درک و مسیر را هموار کنند که در درجه اول دین را شناخته و شایستگی این فعالیت را داشته باشند.

اهداف گفتگوی بین ادیان از نظر قرآن

برخى از اهداف و آثار گفتگو از نظر قرآن کریم، عبارتند از:

الف) پایان دادن به دشمنیها:
اختلافهاى انسانها به علل و عوامل گوناگون بستگى دارد. گاه منشا آن سلطه گرى، استثمار و غارت گروهى نسبت به گروه دیگر است که در این حالت، راهى جز مقابله و دفع ستم و ظلم آنان وجود ندارد. در واقع، در چنین حالتى، زمینه اى براى گفتگوى مسالمت آمیز وجود ندارد.
یکى دیگر از عوامل اختلافها; اختلاف نظر و دیدگاه هاى گوناگون در مسائل اعتقادى، اجتماعى و دینى است. بهترین راه براى حل اختلافها و یا دست کم توافق بر سر اصول و اهداف مشترک، پذیرش گفتگوست. قرآن کریم به مسلمانان دستور مى دهد که با جدال احسن و گفتگوى مسالمت آمیز با اهل کتاب سخن بگویند و روابط خود را بر اساس اصول مشترک قرار دهند: «و لا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن الا الذین ظلموا منهم و قولوا آمنا بالذی انزل الینا و انزل الیکم و الهنا و الهکم واحد و نحن له مسلمون؛ و با اهل کتاب، جز به شیوه اى که نیکوتر است، مجادله نکنید، مگر کسانى از آنها که مرتکب ظلم و ستم شده اند و بگویید: به آنچه بر ما و بر شما نازل شده ایمان آورده ایم و خداى ما و خداى شما یکى است و ما همه فرمانبردار اوییم.» (عنکبوت/ 46)
باید توجه داشت که رسیدن به اصول مشترک با اهل کتاب، آنگونه که قرآن کریم مطرح مى فرماید، انتظار حداقلى است; نه انتظار حداکثرى. انتظار حداکثرى این است که اهل کتاب، اسلام را به طور کامل بپذیرند و زیر بار دین خدا بروند.
از نظر قرآن کریم، اگر بدى را به وسیله خوبى پاسخ دهیم، دشمنیها پایان یافته و بلکه به دوستى صمیمى تبدیل مى شود: «و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی احسن فاذا الذی بینک و بینه عداوة کانه ولی حمیم؛ و نیکى با بدى یکسان نیست. (بدى را) به آنچه خود بهتر است دفع کن، آنگاه کسى که میان تو و میان او دشمنى است، گویى دوستى یکدل مى گردد.» (فصلت/ 34) هر کس بدى کند انتظار مقابله به مثل را دارد، بویژه افراد بدکردار; زیرا خود از این قماشند و گاه یک بدى را چند برابر پاسخ مى گویند، هنگامى که ببینند طرف مقابل نه تنها بدى را به بدى پاسخ نمى دهد، بلکه با خوبى و نیکى به مقابله بر مى خیزد، وجدانشان تحت فشار شدیدى قرار مى گیرد، شرمنده شده و احساس حقارت مى کنند و براى طرف مقابل عظمت قائل مى شوند. اینجاست که کینه ها و دشمنیها برطرف شده و محبت و صمیمیت جاى آن را مى گیرد.

ب) فراهم ساختن زمینه هدایت
اساسا هدف پیامبران، بزرگان و مصلحان از گفتگو با مخاطبان خود، زمینه سازى هدایت انسانهاست. این مهم، زمانى فراهم مى شود که مخاطبین نیز پیام گفتگو را بشنوند. از نظر قرآن کریم، خردمند و صاحب اندیشه کسى است که از میان سخنان گوناگون، بهترین را انتخاب کند. «فبشر عباد* الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب؛ پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرا مى دهند و بهترین آن را پیروى مى کنند، اینانند که خدا ایشان را هدایت و راهنمایى کرد، و اینان همان خردمندانند.» (زمر/ 17- 18) اسلام، داراى منطق آزاد اندیشى است. بسیارى از مذاهب، پیروان خود را از مطالعه و بررسى سخنان دیگران نهى مى کنند; چرا که بر اثر ضعف منطقى که به آن گرفتارند، این هراس را دارند که منطق دیگران برترى پیدا کند و پیروانشان را از دستشان بگیرد! در حالى که اسلام، سیاست دروازه هاى باز را به اجرا در آورده و بندگان راستین خداوند را کسانى مى داند که اهل تحقیق هستند; نه از شنیدن سخنان دیگران وحشت دارند، نه تسلیم بى قید و شرط مى شوند و نه هر وسوسه را مى پذیرند.

ج) ایجاد تفاهم و وحدت و همکارى بین اقوام و ملتها
از طریق گفتگو، نه تنها مى توان دشمنیها و جنگها را پایان داد، بلکه مى توان همکارى و وحدت اقوام، ملتها و ادیان را بر اساس اصول مشترک پدید آورد. آیات قرآن کریم، در برخورد با مشرکان و اهل کتاب، مختلف است. از مشرکان و کافران مى خواهد که به خدا و روز جزا ایمان آورند، ولى آنگاه که اهل کتاب از پذیرش سخن حق خوددارى مى کنند، از آنان مى خواهد بر سر اصول مشترک توافق و همکارى داشته باشند. یکى از آیات مهم در این باره، آیه 64 سوره آل عمران است. پیامبر اسلام(ص) غالبا در نامه به سران کشورهاى مسیحى به این آیه استناد مى فرمود. محور یگانه پرستى، یکى از اصول مشترک است که قرآن کریم بدان توجه و تاکید دارد: «قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادى ثم تتفکروا ما بصاحبکم من جنة ان هو الا نذیر لکم بین یدی عذاب شدید؛ بگو من فقط به شما یک اندرز مى دهم که دو دو و به تنهایى براى خدا به پاخیزید، سپس بیندیشید که رفیق شما هیچ گونه دیوانگى ندارد. او شما را از عذاب سختى که در پیش است جز هشدار دهنده اى (بیش) نیست.» (سبأ/ 46)


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- تفسير نمونه- جلد 2 صفحه 439، 281، 19، 416 - 415

  2. محمدمهدى كريمى ‏نيا- مقاله گفتگو در قرآن كريم- مجله رواق انديشه- شماره 29

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/111832