نقش طبقه روحانیون و کاهنان در ادیان مصر باستان

کارکنان دستگاه خدایان را این طبقه تشکیل مى داد؛ و فقط کاهنان حق داشتند وارد جایگاه خدایان شوند. کاهن به خدایان غذا مى داد و مشعل هاى معابد را روشن مى کرد. در تلقى مصریان، کاهن با خدایان سخن مى گفت: و دستور خدایان را به مردمی رساند و نیز واسطه بین مردم و خدایان بود مصریان براى اینکه خود را شایسته الطاف و مراحم خدایان گردانند، در برابر روحانیون قربانى مى کردند، کشاورزان کیسه هاى غله و طاقه هاى کرباس مى آوردند و برده داران و ثروتمندان طلا و نقره هدیه مى کردند، فراعنه مقدارى از غنائم جنگى را مى بخشیدند و همه این هدایا و نذور ارباب و رعایا به دست کاهنان و روحانیان مى افتاد و بدین سان این طبقه از ثروتمندان بزرگ مصر بودند. وظیفه دیگر روحانیون و کهنه، تحکیم پایه هاى قدرت فرعون زمانشان بود. روحانیون براى تثبین قدرت فرعونى از عقاید و باورهاى مردم استفاده مى کردند و به مردم مى گفتند که فرعون خداى مهربان است و هر یک از دستورهاى او باید بدون چون و چرا انجام شود و هر کس از فرمان فرعون زمان سرپیجى کند، از فرمان خدایان سرپیچیده است. روحانیون دستگاه فرعون به مردم مى گفتند که خدایان فرمان بران را دوست دارند و از عاصیان بدشان مى آید. نافرمانان بشدت مجازات خواهند شد و به دست خداى آتور گرفتار مى آیند.
مصریان عقیده داشتند که آتور خداى دنیاى مردگان است. اوست که مردگان را محاکمه مى کند. اگر میت در حال حیات برخلاف خواست خدایان رفتار کرده باشد، مورد خشم و غضب آتور قرار خواهد گرفت و اگر خدایان از او راضى باشند، آتور نیز راضى خواهد بود. عذاب آتور مسلط کردن غول وحشتناکى بر میت بود که میت گناهکار را مى خورد. کاهنان سود جو و نیزنگ باز مصرى مردم را وامى داشتند تا براى کامیابى مردگان خود و نجات آنان مرده نامه اى بخرند (که در آن طلسماتى نقاشى شده و افسون و اورادى از طرف کاهنان بر آن خوانده شده بود) تا سبب مغفرت در نزد اوزیریس خداى اموات شود. طوایف مختلف مصریان به اوزیرس یا خداى اموات و جهان حشر و نشر و غب خداى زمین، و نات؛ خداى آسمانها و خداى همیشه پیروز، و اوفه خداى عیش و طرب و نوازندگى، و ثوت خداى مرغان، و ایبس خداى کارها و مشاغل و ... معتقد بودند. اصل اوزیریس ممکن است مربوط به دوره قبل از تاریخ باشد. بعضى بر آنند که پرستش این خدا از سرزمین لیبى به مصر آمده و در آنجا آن را مانند آب حیات بخش که در بیابان خشک باعث روئیدن نباتات مى شده، مى پرستیده اند. بعضى دیگر بر آنند که چون اوزیریس به صورت انسانى نمایانده مى شود، ظاهرا از کشور شام به مصر آمده باشد و در آنجا آن را مانند خداى کشت و زرع پرستش مى نموده اند. ولى بعدا مصرى ها آن را خداى مستقلى دانسته و گفتند اوزیریس از آمیزش خداى مذکر جب با الهى زمین یا خداى مؤ منث نوت خداى آسمان زائیده شده و پس از آن با خواهرش ایزیس مزاوجت کرده است.

تلاش براى یکتاپرستى و ممانعت روحانیون
در عهد سلسله هجدهم در قرن چهارده قبل از میلاد پادشاهى به نام آمن هتپ چهارم یا آمنوفیس چهارم یکتاپرستى را در مصر برقرار کرد یکى از خدایان به نام آتون (مظهر قرص آفتاب) را که تا آن زمان چندان ارزش نداشت، به عنوان خدا پذیرفت. چون در تب نفوذ روحانیون آمون بیشتر بود و مانع اجراى اصلاحات جدید مى شدند، در سال چهارم سلطنت پایتخت را ترک کرد و در مصر وسطى شهر جدیدى به نام آختاتون (افق قرص آفتاب) موسوم به تل ال آمارنا بنا کرد... و نام آمون را در همه جا از میان برد و مراسم آن را ممنوع ساخت. با این تحول بزرگ مذهبى، پادشاه جدائى درخشان بین شرک قدیم و واحد پرستى جدید ایجاد کرد. با این عمل، پادشاه در نظر داشت تا اولا قدرت سیاسى روحانیون آمون را در هم شکند، و ثانیا دین در انحصار مردم تب نباشد، و ثالثا رعایاى غیر مصرى امپراطورى نیز بتوانند از آن استفاده کنند. به این ترتیب دین آفتاب مقدمات پیدایش طرز تفکر همگانى بودن ادیان را در جهان ایجاد کرد. اختاتون فقط به از میان بردن مراسم گذشته اکتفا نکرد، بلکه مقررات جدید مذهبى براى زندگى همگانى وضع نمود. در این دین، خورشید مظهر حقیقت و شعار و علامت بشمار مى رفت، آنچه شاه در مقام خدائى مى شناخت، یک وجود قادر نبود؛ بلکه موجودى شبیه انسان و مانند وى محدود بود. خدا خورشید طبیعى نبود، بلکه تمام امور نیک مانند گرما و روشنائى و آتش و آفتاب بود که آن ستاره در جهان منتشر مى کرد. فرعون این اعمال نیک و این نیروى حیات بخش را در اطراف خود آشکار ساخت و مداخله خورشید خدا را در آفرینش جهان و در حوادث عجیب زمان که در اطراف وى جریان داشت، شناخت. در دین جدید نوعى تناسخ دیده مى شد و وساطت طبقه روحانیون لازم نبود.
این انقلاب بزرگ دینى تحول بزرگ اخلافى در برداشت؛ خورشید به تمام ملل از فقیر و غنى یکسان نور افشانى مى کرد و بدین ترتیب در همه چیز پرتو ایزدى وجود داشت که همه از اختیار و غریزه سرچشمه مى گرفت. آزادى و عشق طبیعت و علاقمندى خالق به مخلوق خود اساس دین آمارنی ها به شمار مى رفت. راویان قدیم و روحانیون از این تحول اجتماعى که منافع آنان را به خطر مى انداخت، ناراضى شدند و به مبارزه برخاستند. اختاتون در سن 29 سالگى در گذشت و داماد اول او پادشاه شد و یک سال سلطنت کرد. داماد دومى از روحانیون آمون اطاعت کرد و آمارنا را به قصد تب ترک کرد. جانشین این پادشاه هرم هب چون نظامى و دست پرورده روحانیون بود، عبادتگاه ها را ویران و نام آتون را پاک کرد و دوباره در همه جا نام آمون را برقرار ساخت و به این ترتیب بزرگترین جنبش دینى تاریخ عمومى جهان و مصر پایان یافت. روحانیون ایزیس موى صورت و فرق سر را مى تراشیدند و لباس کتان، مانند پرده، در بر مى کردند و به وسیله زنگوله زنگ مى زدند و مؤمنین را براى انجام مراسم در مقابل صورت دعوت مى کردند.


منابع :

  1. عبدالله مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد اول- بخش مصر

  2. حسین توفیقى- آشنایى با ادیان بزرگ- بخش ادیان مصر باستان

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112030