شبهه عدم نبوت حضرت آدم علیه السلام در سوره آل عمران

اصل شبهه

برخی بر اساس مبانی نقلی شبهه ای را در مورد نبوت حضرت آدم (ع) ذکر نموده اند که خداوند در سوره آل عمران می فرماید: «إن الله اصطفى آدم و نوحا و ال إبراهیم و ال عمران على العلمین؛ خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد.» (آل عمران/ 33)
می گویند طبق مفهوم کلمه «اصطفا» به معنای برگزیده، حضرت آدم تنها یک انسان برگزیده بوده اند، و پیامبر نبوده اند. استعمال «اصطفا» به تنهایى، نمى تواند پیامبر بودن فردى را ثابت کند، چرا که همین واژه، را قرآن درباره حضرت مریم (ع) نیز به کار برده است، حال آن که ایشان پیامبر نبوده اند.
عناصر منطقی شبهه:
1- مسلمانان معتقدند حضرت آدم (ع) دارای مقام نبوت بوده است.
2- ولی طبق آیه 33 سوره آل عمران آدم (ع) تنها یک انسان برگزیده بوده است.
3- لذا نمی توان قائل به مقام نبوت حضرت آدم بود.

پاسخ شبهه

همه پیامبران الهى انسانهاى برگزیده اند و حضرت آدم، انسانى برگزیده و پیامبر بود. براى اثبات نبوت حضرت آدم (ع)، مى توانیم به دو طریق استدلال کنیم:
الف) آیاتى که بر خصوص نبوت آن حضرت دلالت مى کنند. این آیات عبارت است از:
1. همین آیه «إن الله اصطفى..» (آل عمران/ 33) خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد. در این آیه دو نکته قابل توجه است:
الف) به کار رفتن کلمه «اصطفا»، درباره حضرت آدم;
ب) قرار گرفتن نام آدم، در کنار نوح، آل ابراهیم و آل عمران.
روشن است که «اصطفا» در فرهنگ قرآنى به جز وظیفه پیامبرى و مسئولیت پیام رسانى به مردم، چیز دیگرى نیست. خداوند در قرآن کریم مى فرماید: «قال یا موسى إنى اصطفیتک على الناس برسلتى و بکلمى؛ خداوند فرمود: اى موسى! من تو را با رسالت هاى خویش و با سخن گفتنم با تو بر مردم برترى دادم و برگزیدم.» (اعراف/ 144) همچنین مى فرماید: «ثم أورثنا الکتب الذین اصطفینا من عبادنا؛ سپس این کتاب (آسمانى) را به گروهى از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم.» (فاطر/ 32)
در آیه دیگر آمده است: «و من یرغب عن ملة إبراهیم إلا من سفه نفسهو و لقد اصطفینه فى الدنیا؛ جز افراد سفیه و نادان، چه کسى از آیین ابراهیم رویگردان خواهد شد؟ ما او را در این جهان برگزیدیم.» (بقره/ 130) از سوى دیگر قرار گرفتن نام آدم (ع) در کنار نوح (ع) و دیگران، مى تواند قرینه بر پیامبر بودن آن حضرت باشد.
بنابراین، به لحاظ این که نوح، آل ابراهیم و آل عمران، به نوبه خود پیامبر بوده اند، پس آدم نیز پیامبر خواهد بود. ممکن است کسى بگوید که استعمال «اصطفا» به تنهایى، نمى تواند پیامبر بودن فردى را ثابت کند، چرا که همین واژه، را قرآن درباره حضرت مریم (ع) نیز به کار برده است، حال آن که ایشان پیامبر نبوده اند. پاسخ این سخن آن است که دلیل قطعى داریم که نبوت و پیامبرى ویژه مردان است. این دلیل قطعى، قرینه است بر این که اصطفا درباره مریم به معناى پیامبرى نیست. قرآن هم مى گوید رسولان و پیامبران مرد بوده اند «و مآ أرسلنا من قبلک إلا رجالا نوحى إلیهم من أهل القرى؛ و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانى از اهل آبادى ها که به آنها وحى مى کردیم.» (یوسف/ 109) و آیه: «و مآ أرسلنا من قبلک إلا رجالا نوحى إلیهم فسلوا أهل الذکر؛ و پیش از تو، جز مردانى که به آنها وحى مى کردیم، نفرستادیم; اگر نمى دانید از آگاهان بپرسید.» (نحل/ 43)
2. «ثم اجتبه ربهو فتاب علیه و هدى؛ سپس پروردگارش او را برگزید و توبه اش را پذیرفت و هدایتش نمود.» (طه/ 122) در فرهنگ قرآن «اجتبا»، براى کسانى به کار رفته که پیامبر بوده اند; مانند آیه: «فاجتبه ربهو فجعلهو من الصلحین؛ ولى پروردگارش او (حضرت یونس) را برگزید و از صالحان قرار داد.» (قلم/ 50) و آیه: «و کذالک یجتبیک ربک و یعلمک من تأویل الاحادیث؛ و این گونه پروردگارت تو (حضرت یوسف) را بر مى گزیند و از تعبیر خواب ها به تو مى آموزد.» (یوسف/ 6)
ب) آیاتى به طور عموم بر نبوت آن حضرت، دلالت دارد. آیاتى که نشان مى دهد خداوند هیچ گاه کسى را بدون این که از سوى رسولى، ابلاغ بیان و وظیفه به او شود، در آخرت معذب نکرده و یا در دنیا هلاک نمى کند. بعضى از این آیات عبارت است از:
1. «و ما کنا معذبین حتى نبعث رسولا؛ و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آن که پیامبرى مبعوث کرده باشیم. (تا وظایفشان را بیان کند)» (اسراء/ 15)
2. «و ما کان ربک مهلک القرى حتى یبعث فى أمها رسولا یتلوا علیهم ءایتنا؛ و پرودگار تو هرگز شهرها و آبادى ها را هلاک نمى کرد، تا این که در کانون آنها پیامبرى مبعوث کند که آیات ما را بر آنان بخواند.» (قصص/ 59)
از این رو بر اساس این آیات، لازم است براى انسان هاى ابتدایى پیامبرى مبعوث شود و این شخص، همان حضرت آدم (ع)، نخستین مخلوق خداوند بر روى زمین است.

نبوت حضرت آدم در احادیث

افزون بر این آیات، احادیث نیز بر پیامبرى آدم (ع)، دلالت دارد; از آن جمله:
1. «عن ابى ذر قال یا رسول الله ارأیت آدم أنبیا کان؟ قال: نعم کان نبیا رسولا؛ ابوذر گفت: یا رسول الله! آیا به نظر شما آدم نبى بوده است؟ پیامبر فرمود: بلى آدم نبى و رسول بود.»
2. در مجلس مأمون، على بن محمد بن الجهم، از امام رضا (ع) پرسید: «اى پسر رسول خدا! آیا شما قائل به عصمت انبیا هستید؟» امام (ع) فرمود: «بلى.» گفت: «پس شما آیه "و عصى ءادم ربهو فغوى؛ آدم به پروردگار خود عصيان ورزيد و بيراهه رفت." (طه/ 121) را چگونه توجیه مى کنید؟» امام (ع) فرمود: «واى بر تو، اى على! از خدا بترس و فواحش را به پیامبران خدا نسبت مده و کتاب خدا را به رأى خود تفسیر نکن.» از این حدیث به روشنى استفاده مى شود که امام (ع) همچون پیامبر (ص)، به نبوت آدم (ع) قائل بوده است. (بحارالانوار/ ج 57، ص 243; ج 54. ص 341 و ج 27، ص 28)

دیدگاه علامه طباطبایی در مورد آیه فوق

علامه می فرماید: «کلمه "اصطفاء" که مصدر فعل "اصطفى" است، به معناى گرفتن خالص هر چیز، و جدا کردن آن از چیزهایى است که آن را کدر مى سازد، در نتیجه معناى این کلمه نزدیک به معناى کلمه "اختیار" است، و اگر بخواهیم آن را با یکى از مقامات ولایت تطبیق کنیم، با معناى اسلام منطبق است، چون اسلام عبارت است از اینکه بنده به این مقام رسیده باشد که خود را تسلیم محض امر مولى بداند، و همواره آنچه را که موجب خشنودى او است انجام دهد. ولیکن در آیه "إن الله اصطفى آدم و نوحا..." نمى توان کلمه اصطفا را به این معنا بگیریم، چون در آیه اصطفاى تنها نیامده، بلکه "على العالمین" هم با آن همراه است و اگر منظور از اصطفاى در آیه همان اصطفاى لغوى بود، جا داشت بفرماید: "ان الله اصطفى آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران من العالمین" ولى اگر اینطور مى فرمود اسلام مختص به نامبردگان در آیه مى شد، آن وقت معناى کلام اختلال مى یافت، و لذا فرمود "اصطفى... على العالمین" و این نوعى اختیار و برگزیدن آنان در یک یا چند امر است که دیگران با آنان در این امور شرکت ندارند. دلیل ما بر آنچه گفته شد اینکه اصطفا همه جا یک معنا نمى دهد، آیه شریفه "یا مریم إن الله اصطفاک و طهرک و اصطفاک على نساء العالمین؛ اى مريم خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است." (آل عمران/ 42) است، که دو بار کلمه نامبرده در آن آمده، و اگر معناى این کلمه همه جا یکى بود، باید مى فرمود: "ان الله طهرک و اصطفاک على نساء العالمین".»

معناى اصطفاء (برگزیدن) آدم بر عالمیان

اصطفاى آدم به این معنا است که او را اولین مخلوق و پدیده از بنى نوع بشر قرار داده، در زمین جایش داد و در این باره فرمود: «و إذ قال ربک للملائکة إنی جاعل فی الأرض خلیفة؛ چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمين جانشينى خواهم گماشت.» (بقره/ 30) و نیز آن جناب اولین کسى است که باب توبه برایش باز شد، و در باره توبه او فرمود: «ثم اجتباه ربه فتاب علیه و هدى؛ سپس پروردگارش او را برگزيد و بر او ببخشود و [وى را] هدايت كرد.» (طه/ 122) و اولین کسى است که برایش دین تشریع شد، و در آن باره فرمود: «فإما یأتینکم منی هدى، فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقى؛ پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر كس از هدايتم پيروى كند نه گمراه مى‏ شود و نه تيره ‏بخت.» (طه/ 123) و این خصوصیات که ذکر شد از مختصات حضرت آدم (ع) است، و فضائل بسیار بزرگى است که کسى چنین فضائلى ندارد. از آیه شریفه این معنا به دست مى آید که خدا آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان برگزید، و این گزینش بدین سبب شامل حال همه آنان شد که همه آنان ذریه اى هستند که افراد آن شبیه به یکدیگرند، و در تسلیم بودن دلها و ثبات قدمشان در قول به حق، مثل هم و از جنس همند، و اگر خداى عز و جل با موهبت اصطفا به ایشان انعام کرد، براى این بود که او هم اقوال آنان را مى شنید و هم داناى به ضمائر ایشان بود.

 


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه الميزان- جلد 3 صفحه 258

  2. علی هاشمی نشلجی- پرسمان قرآنی نبوت- گفتار دوم نبوت خاصه (بخش اول پیامبران پیشین)

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112789