شبهه کافر بودن پدر ابراهیم علیه السلام (نسب)

اصل شبهه

برخی بر اساس مبانی نقلی شبهه ای را در مورد حضرت ابراهیم (ع) ذکر نموده اند که پدر حضرت ابراهیم کافر بوده است و این را می توان از آیات قرآن فهمید. خداوند در آیات قرآن درباره پدر حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: «و إذ قال إبراهیم لأبیه آزر أ تتخذ أصناما آلهه إنی أراک و قومک فی ضلال مبین؛ و آن گاه که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بتان را به خدایی می گیری؟ حقیقت این است که من، تو و قومت را در گمراهی آشکار می بینم.» (انعام/ 74) و «إذ قال لأبیه یا أبت لم تعبد ما لا یسمع و لا یبصر؛ هنگامی که به پدرش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می پرستی که نمی شنود و نمی بیند و از تو نیازی را برطرف نمی سازد؟» (مریم/ 42) آنها می گویند: کلمه "اب" در لغت عرب غالبا بر پدر اطلاق می شود و چنان که خواهیم دید گاهی بر جد مادری و عمو و همچنین مربی و معلم و کسانی که برای ترتیب انسان به نوعی زحمت کشیده اند نیز گفته شده است، ولی شک نیست که به هنگام اطلاق این کلمه اگر قرینه ای در کار نباشد قبل از هر چیز "پدر" به نظر می آید. بنابراین بر اساس این آیات آزر پدر ابراهیم بوده است. اکنون این شبهه پیش می آید که آیا به راستی آیه بالا می گوید: آن مرد بت پرست (آزر) پدر ابراهیم بوده است؟ و آیا یک فرد بت پرست و بت ساز می تواند پدر یک پیامبر اولوا العزم بوده باشد؟ و آیا وراثت در روحیات انسان اثر نامطلوبی در فرزند نخواهد گذارد؟ آنها همچنین دلیل می آورند که ابراهیم بر او سلام کرده و برای او طلب مغفرت می کند. در مورد استغفار او برای پدرش خداوند چنین فرماید: «و اغفر لأبی إنه کان من الضالین؛ و پدرم را بیامرز، که او از گمراهان بود.» (شعرا/ 86) بنابراین از این جمله بر می آید که این دعا را برای پدرش کرده است. لذا آنها نتیجه می گیرند که آزر پدر ابراهیم بوده و او کافر و بت پرست بوده است.

عناصر منطقی شبهه:
1- مسلمانان معتقدند که پیامبران از نسل های پاک به وجود آمده اند و هیچ گونه شرک و کفر و نفاق در وجود آن ها رخنه نداشته است.
2- در حالی که طبق آیات قرآن پدر ابراهیم (ع) آزر بت تراش و بت پرست بوده است.
3- بنابراین پدر حضرت ابراهیم (ع) کافر بوده است.

پاسخ شبهه:

ابراهیم (ع) دومین پیامبر اولوالعزم است که دارای شریعت و کتاب مستقل بوده، و دعوت جهانی داشته، او حدود هزار سال بعد از حضرت نوح (ع) ظهور کرد. از جمله موضوعاتی که باید درباره آن بحث شود، موضوع نسب ابراهیم است، چون از یک سو در قرآن کریم نام پدر ابراهیم، آزر ذکر شده و او را مردی بت پرست که در پرستش بت ها پافشاری داشته معرفی کرده و از سوی دیگر، طبق روایاتی که شیعه و سنی نقل شده، پدران رسول خدا همگی خداپرست بوده اند و مشرکی میان آن ها وجود نداشته است. خداوند در مورد حضرت ابراهیم در قرآن می فرماید: «ما کان إبراهیم یهودیا و لا نصرانیا و لکن کان حنیفا مسلما و ما کان من المشرکین؛ ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه موحدی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود.» (آل عمران/ 67) ابراهیم از انبیای بزرگ الهی و اولوالعزم می باشد که دارای کتاب آسمانی و دین حنیف و اسلام بوده است. یعنی دین اسلام، همان دین ابراهیم می باشد که در آیات قرآن از جمله همین آیه، بدان تصریح شده است. «و اتبع مله إبراهیم حنیفا و اتخذ الله إبراهیم خلیلا؛ و از آیین ابراهیم حق گرا پیروی نمود ابراهیمی که خداوند او را دوست خود گرفت.» (نساء/ 125) و آیه «مله ابیکم ابراهیم هو سمکم المسلمین من قبل؛ و بر شما در این دین سختی قرار نداد که آیین پدرتان ابراهیم است. او شما را از پیش و هم در این قرآن مسلمان نامید تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید.» (حج/ 78) در قرآن آیات زیادی درباره حضرت ابراهیم و سرگذشت و امتحانات آن حضرت آمده است و یکی از انبیای بزرگی است که در قرآن از او تجلیل فراوان شده است و پیامبر اکرم (ص) از نسل آن حضرت است و به بیان دیگر ائمه معصومین هم از نسل آن حضرت هستند، و همه آن ها از نسل های پاک به وجود آمده اند و هیچ گونه شرک و کفر و نفاق در وجود آن ها رخنه نداشته است چنان که در زیارت وارث چنین می خوانیم «اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره لم تنجسک الجاهلیه بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمات ثیابها» این زیارت امام حسین (ع) است که به آن حضرت در این زیارت چنین ادای شهادت می کنیم که شهادت می دهم تو ای امام نوری بودی در صلب های پاک و مطهر و در رحم پاک مادران پاک قرار گرفته ای و هیچ وقت شرک و کفر جاهلی تو را آلوده نساخته است. حاصل این که تو امامی هستی که از پدران پاک و مادران پاک به وجود آمده ای به طوری که هرگز به خداوند کفر و شرک نورزیده اند. بنابراین طبق دلایل و شواهد بسیاری نمی توان گفت پدر ابراهیم خلیل کافر بوده است چون ابراهیم خلیل از اجداد پیامبر اسلام (ص) و ائمه هستند.

نسب ابراهیم (ع)

مورخان نام پدر او را تارخ ذکر کرده اند، چنان که در تورات کنونی هم همین نام ذکر شده است. ظاهرا میان نسب شناسان و مورخان اختلافی نیست که نام پدر ابراهیم تارخ بوده و بعضی نسب آن بزرگوار را تا نوح پیغمبر چنین نوشته اند: «ابراهیم بن تارخ بن ناحور بن سروج بن رعو بن فالج بن عابر بن شالح بن ارفخشد بن سام بن نوح». مادر ابراهیم «نونا» یا «بونا» نام داشت، مطابق بعضی از روایات مادر لوط پیامبر، و مادر ساره همسر ابراهیم با مادر ابراهیم، خواهر بودند، و پدرشان یکی از پیامبران به نام «لاحج» بود. اگر چه در بعضی از تواریخ، در ضبط نام اجداد آن حضرت اختلاف به چشم می خورد، ولی ظاهرا در نام پدرش ‍ تارخ اختلافی نیست، چنان که از زجاج نقل کرده اند که گفته است: «میان نسب شناسان اختلافی نیست که نام پدر ابراهیم تارخ بوده است.»

نسبت ابراهیم (ع) با آزر
در مورد نسبت ابراهیم (ع) با آزر این بحث پیش آمده که آیا اولا آزر لقب یا وصف همان تارخ است و هر دوی آن ها یکی هستند یا آن ها دو نفر بوده اند؟ و ثانیا آن مردی که ابراهیم او را مخاطب قرار داده و بدو می گوید: «آیا بت هایی را به خدایی می گیری؟ به راستی من، تو و قوم تو را در گمراهی آشکاری می بینم.» (انبیاء/ 74) یا آن جا که خدا می گوید: «ابراهیم به پدر و قوم خود گفت که این تصویرها چیست که به عبادت آن ها کمر بسته اید؟» (انبیاء/ 52) و یا در جای دیگر می گوید: «ابراهیم به پدرش گفت: ای پدر! چرا می پرستی چیزی را که نمی شنود و نمی بیند و کاری برای تو انجام نمی دهد و باری از دوشت برنمی دارد؟» (مریم/ 42) «ای پدر! شیطان را پرستش و بندگی نکن که به راستی شیطان نافرمان خدای رحمان است. ای پدر! من بیم آن دارم که از پروردگار رحمان عذابی به تو برسد و دوستدار شیطان گردی.» (مریم/ 44- 45) آیا همان تارخ بوده، و این مرد مشرک بت پرست پدر نسبی ابراهیم است یا شخص دیگری است که ابراهیم او را پدر خطاب کرده است؟!

تحلیل های مختلف از لفظ آزر
میان ظاهر قرآن که می گوید ابراهیم به پدرش آزر گفت... و قول نسب شناسان (بلکه اتفاقی که از آن ها نقل شده که نام پدر ابراهیم تارخ بوده) منافات و تناقض ‍ مشاهده می گردد، اما با سخنانی که در این باره گفته اند، مانند این که آزر لقب تارخ است یا ابراهیم با این لفظ او را مذمت کرده، زیرا آزر در لغت به معنای اعرج (کج سلیقه) یا مخطی (خطاکار) یا خرفت و امثال این هاست یا با این توجیه که مطابق قرائت بعضی، آیه اءزرا بوده نه آزر، که همزه استفهام از اول آن حذف شده و اءزر را به معنای قوت، نیرو، نصرت، معاونت و امثال آن معنا کرده و گفته اند معنای آیه این است هنگامی که ابراهیم به پدرش گفت: «آیا به خاطر کمک و نیروی خویش بت ها را به پرستش گرفته ای.» یا با این اعراب که آزر را مفعول برای فعل محذوفی بگیریم و چنان که بعضی گفته اند آزر هم نامی بتی باشد یعنی ابراهیم به پدر خود گفت آیا آزر را معبود خود می گیری؟ و یا توجیهات دیگر که مشکل را حل می کند. با این که در خود آن اجماع زجاج (که تارخ پدر ابراهیم است) خدشه کرده اند و فخر رازی آن را مردود می داند.

قسمت اصلی جواب شبهه

آن چه اهمیت دارد، این مسئله است که با اتفاق نظر بزرگان و اهل حدیث شیعه، که میان اجداد رسول گرامی اسلام بت پرستی وجود نداشته و همگی خداپرست بوده اند، باید ببینیم این مرد بت پرستی که ابراهیم او را پدر خود خوانده چه کسی بوده است؟
پرواضح است که ما چه لفظ آزر را لقب تارخ یا نام بتی بدانیم و چه آن را وصف تارخ یا به معنای نصرت و امثال آن بگیریم، جواب گوی این مشکل نخواهد بود و باید راه دیگری را بپیماییم. آن چه اشکال را حل می کند، دقت در سخنان ائمه اهل بیت و مفسران حقیقی قرآن است. از مجموع روایاتی که در این باب رسیده، با مختصر توضیحی که بزرگان برای آن ذکر کرده اند چنین به دست می آید. در زبان عرب و نیز سایر زبان ها، چنان که به پدر صلبی و نسبی انسان پدر می گویند، به پدر مادری، عمو، پدر زن و حتی به کسانی هم که انسان به نحوی تحت سرپرستی او به سرمی برد (اگر چه او بیگانه باشد) پدر گفته می شود، چنان که از طرفی به فرزند برادر و نوه دختری هم فرزند می گویند. بهترین شاهد برای این سخن قرآن کریم است که درباره یعقوب در سوره بقره می فرماید: «آیا شما حاضر بودید آن دم که یعقوب را مرگ در رسید و به پسران خویش گفت پس از من چه می پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق خدای یگانه را (پرستش می کنیم) و در برابر او تسلیم هستیم.» (بقره/ 133) و با این که اسماعیل عموی یعقوب است، بر او اطلاق پدر شده است. هم چنین در داستان یوسف از قول آن حضرت نقل می کند که جد پدری و به اسحاق که جد اوست، پدر اطلاق شده است.
همین طور موارد دیگری که در قرآن کریم دیده می شود که به عمو و جد پدری، پدر و به نوه دختری، فرزند اطلاق شده است، چنان که خدای تعالی عیسی را که از طرف مادر نسبش به ابراهیم می رسد، از فرزندان او دانسته و در سوره انعام فرمود: «و بدو اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را هدایت کردیم و از نژاد او (و فرزندان اویند) داود، سلیمان، ایوب، یوسف، موسی، هارون و نیکوکاران را این گونه پاداش می دهیم و نیز زکریا، یحیی، عیسی و الیاس که همگی از شایستگانند.» (انعام/ 84- 85) در این جا نیز چنان که در روایات فرموده اند، آزر جد مادری ابراهیم یا عموی آن حضرت بوده است که چون تارخ (پدر ایشان) در زمان کودکی ابراهیم از دنیا رفته بود، آزر سرپرستی او را به عهده داشت و به همین دلیل ابراهیم، او را پدر خطاب کرده است.
مسعودی در اثبات الوصیه گوید: «طبق روایتی که رسیده، آزر جد مادری ابراهیم و منجم مخصوص نمرود بوده و هنگامی که تارخ از دنیا رفت، ابراهیم کودک کم سنی بود.» در حدیثی که از قصص الانبیاء راوندی از امام صادق (ع) نقل شده آن حضرت فرمود: «آزر عموی ابراهیم و ستاره شناس ‍ نمرود بود.» این مطلب ویژه زبان عرب نبوده و در سایر زبان ها نیز این توسعه در اطلاق وجود دارد و طبق آن چه گفته شد، احتیاجی به پیمودن راه های پرپیچ و خم و بحث های مشکلی که در لفظ و معنای آزر کرده اند، نداریم و آزر هرکه بوده و به هر معنا باشد، نام، لقب یا وصف شخصی است که پدر صلبی و نسبی ابراهیم نبوده، ولی آن حضرت به اعتبار این که تحت سرپرستی او به سر می برد و یا به اعتبارات دیگری، او را به عنوان پدر خوانده و با او بحث نموده است که قسمتی از گفتگو و بحث او در قرآن کریم ذکر شده است.
در سوره مریم از آیه 41 الی 50 داستان برخورد ابراهیم با آزر با لفظ «اب» پدر آمده است که ابراهیم (ع) چون از قبل و از کودکی و نوجوانی راه هدایت را یافته بود چنان که قرآن می فرماید: «و لقد آتینا ابراهیم رشده من قبل و کنا به عالمین؛ و همانا ما از پیش به ابراهیم رشد و کمالش را عطا کردیم و ما به [شایستگی] او دانا بودیم.» (انبیاء/ 51) از این جهت بت پرستی آن ها در نظرش بسیار زشت می نمود لذا دائما به آن ها اعتراض می کرد و از اعتراض او همه باخبر بودند و همه او را به این اعتراضش شناخته بودند. لذا درگیر بود در خانواده اش و در جایی که زندگی می کرد و با سرپرست خود که شاید عمویش بود یا پدربزرگ مادریش و یا کس دیگری که مردم او را پدر ابراهیم می شناختند چون ابراهیم در کودکی یا قبل از تولدش پدرش را از دست داده بود و تحت کفالت و سرپرستی عمویش که با مادرش ازدواج نموده بود زندگی می کرد و عرفا کسی که تحت کفالت هر کس بزرگ شد پدر او محسوب می شود، چنان که قرآن این حقیقت را بیان می کند و از آن فرد که نامش آزر بوده است، به عنوان پدر یاد می کند در حالی که در اخبار معتبر و تواریخ معتبر شجره ابراهیم چنین آمده است: «ابراهیم بن تارخ بن تاجود بن ساروغ بن ارغو بن آبربن شالخ بن.... بن سام بن نوح پیامبر (ع)» بنابراین نام پدر ابراهیم آزر نبوده است بلکه آزر فردی بوده است بت پرست و منجم نمرود و شغلش هم نجاری بوده. نام مادر ابراهیم ورقه خواهر ساره مادر لوط دختر لاهج که پیامبر انذار کننده بوده است.
تولد ابراهیم هم بنابر نقل مورخین در غاری بیرون از شهر بوده است که امروزه گفته می شود در ترکیه فعلی چنین غاری موجود است. بنابراین نام پدر ابراهیم تارخ و نام مادرش ورقه بوده است، و نام ناپدری او که کفیل او بود و مادرش بعد از پدرش با او ازدواج کرده بود آزر بوده است که در قرآن از آن یاد شده و در عرف عرب متداول است که عمو را پدر می گویند و در عرف عجم نیز این طور است که گاهی می شود عموی بزرگ را فرزندان برادرش «پدر» می گویند. چنان که در آیه 132 بقره، اب، به جای عمو استعمال شده: «الهک و آله آبائک ابراهیم و اسماعیل و اسحق» که درباره حضرت یعقوب است، در حالی که اسماعیل عموی حضرت یعقوب است ولی با لفظ «اب» گفته شده است. چنین چیزی در جوامع و عرف ما نیز کاملا مشاهده می شود که به عمو پدر می گویند مخصوصا زمانی که پدر فرزند در خردسالی از دنیا برود و فرزند تحت سرپرستی و کفالت عمو بزرگ شود، فلذا عرف روزگار حضرت ابراهیم آزر را برای ابراهیم پدر می دانستند. حضرت ابراهیم (ع) در آغاز راه مبارزه با بت پرستی با این فرد درگیر شد چنان که قرآن می فرماید: «قال أ راغب أنت عن آلهتی یا إبراهیم لئن لم تنته لأرجمنک و اهجرنی ملیا؛ حضرت ابراهیم او را دعوت به توحید کرد و او در جواب گفت: ای ابراهیم آیا از خدایان ما روی گردانی و آن ها را منفور می دانی، اگر به این عملت خاتمه ندهی تو را سنگسار می نمایم، از من دور شو برو از پیش من ابراهیم در جواب ناپدری خود و تندخویی او برای او آرزوی بخشش از خدا نمود و با او به نیکی برخورد کرد و جدا شد.» (مریم/ 46)
به هر حال از آیات قرآن به دست می آید که آزر پدر حقیقی ابراهیم (ع) نبوده است؛ زیرا ابراهیم (ع) در اوایل عمر خویش، ابتدا در پی وعده استغفار به آزر برای وی آمرزش طلبید؛ ولی پس از آن که روشن شد، آزر با خداوند دشمنی دارد، از او بیزاری جست (توبه/ 114) در حالی که در اواخر عمر، برای والد خود که جز بر پدر حقیقی اطلاق نمی شود، طلب مغفرت کرد (ابراهیم/ 41) این مطلب با به کار بردن کلمه «اب» برای آزر در نسبت وی با ابراهیم (ع) نیز منافاتی ندارد؛ زیرا «اب» به معنای مطلق سرپرست است که می تواند پدر، جد، عمو و مانند آن باشد. در قرآن هم این کلمه درباره غیر پدر حقیقی چون جد و عمو به کار رفته است. (بقره/ 133؛ یوسف/ 38) از روایاتی که همه پدران پیامبر اسلام (ص) را موحد دانسته اند نیز استفاده می شود که آزر، پدر حقیقی ابراهیم (ع) نبوده است.
مفسران آزر را عمو یا جد مادری یا ناپدری ابراهیم (ع) دانسته اند و برخی گفته اند: ابراهیم (ع) پدر حقیقی خویش را در کودکی از دست داد. آزر، منجم نمرود، وزیر مشاور (یا صدر اعظم) او و در جایگاه رهبری بت پرستان بوده است. پیش بینی وی از طریق نجوم، نمرود را بر آن داشت تا عملیات گسترده ای را برای پیش گیری از تولد مولودی که ظهورش خطر براندازی حکومت او و مرام بت پرستی را در برداشت، به اجرا گذاشت؛ ولی با فداکاری مادر ابراهیم (ع) مولود موعود توانست تا سیزده سالگی پنهان مانده؛ سپس با وساطت مادر ابراهیم و نقشه آزر به خانواده او ملحق شود. اندکی پس از پیوستن به جمع خانواده، واکنش های ابراهیم در برابر بت پرستی آغاز شد. نخستین مخالفت او با آزر، چنان که از روایات به دست می آید، در سیزده یا چهارده سالگی و پیش از نبوت حضرت بوده است.
ابراهیم(ع) در برابر چشمان آزر، بتی را که با هنرمندی تمام تراشیده بود، شکست و به او گفت: «آیا چیزهایی را که خود تراشیده اید، می پرستید؟» این حرکت، آزر را با وحشتی سخت روبرو ساخته به مادر ابراهیم گفت: «این همان است که زوال پادشاهی ما به دست او خواهد بود.» نخستین مخالفت آشکار وی با بت پرستی در بازار شهر بود. آزر او را با فرزندان خود برای فروش بت ها فرستاد؛ ولی ابراهیم (ع) بت ها را به خاک کشیده، در لجنزارها غوطه ور ساخت و برای فروش بت ها صدا می زد: «چه کسی چیزی را که نه ضرری و نه سودی برایش دارد می خرد؟» در پی این جریان، آزر او را زندانی کرد. با توجه به پیشینه ماجرا، وجود ابراهیم در خانه آزر، آن هم در مقام پسر خوانده، موجب از دست رفتن موقعیت آزر در دربار نمرود بود و خطری فوق العاده برای آزر به شمار می آمد؛ هرچند ابراهیم دست به هیچ اقدامی در برابر بت پرستی نزند؛ چه رسد به این که به صورت جدی با آن مبارزه کند؛ ولی پس از ترک مخفیگاه، در نخستین دیدار محبتی شدید از ابراهیم بر دل آزر نشست و همین محبت او را از فراهم ساختن خطری جدی برای ابراهیم، باز می داشت.
از آیات قرآن نیز استفاده می شود که ابراهیم، قیام بر ضد بت پرستی و دعوت به توحید را ابتدا از آزر آغاز کرده است؛ افزون بر آن که روال طبیعی نیز همین را اقتضا دارد، نسبت ابراهیم با آزر نیز حکم می کرده که پیش از پرداختن به مردم، موضع او در برابر آزر روشن باشد تا بعدها ابراهیم (ع) به جوسازی مشرکان دچار نشود؛ با وجود این، پاره ای از منابع تاریخی حاکی از آن است که مردم در برابر دعوت ابراهیم به توحید، به او می گفتند: «پدرت بت پرستی را به ما آموخته است» و او پاسخ می داد: «پدر من همواره در گمراهی بوده است.» بدیهی است که این پاسخ پیش از اتمام حجت با آزر میسر نبود.

 


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏7 ص 231-235 و ‌169، ‌158؛ جلد 14 ص ‌57‌- 61؛ جلد 9 ص ‌398

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 5 صفحه 304-307

  3. سایت اندیشه قم- بخش پرسش و پاسخ

  4. ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد 6 صفحه 798

  5. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 11 صفحه ‌217- 218

  6. محمد صالحی منش- دائره المعارف قرآن کریم- جلد 1

  7. سیدهاشم رسولی محلاتی- تاریخ انبیاء

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112909