شیوه های تبلیغی حضرت اسماعیل علیه السلام

اسماعیل صادق الوعد، از جمله پیامبرانی است که به مقام رسالت نیز نایل شده، اما داستان دعوتش در قرآن مطرح نشده است. بنا به نظر اکثر مفسران و سیره نویسان، وی همان اسماعیل پسر ابراهیم بوده و برخی بر آنند که وی اسماعیل دیگری است که فرزند حزقیل بوده و به مقام نبوت بنی اسرائیل نایل شده است. به هر تقدیر از میان آیات و روایات موجود درباره او شیوه های تبلیغیش را استخراج خواهیم نمود. از جمله آیاتی که مستقیما در مورد مقام و شأن او نزد خدای تعالی است عبارتند از: «و إسمعیل و إدریس و ذاالکفل کل من الصابرین* و أدخلناهم فی رحمتنا إنهم من الصالحین؛ و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان بودند. و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم، چرا که ایشان از شایستگان بودند.» (انبیاء/ 85- 86) «و اذکر إسمعیل و الیسع و ذا الکفل و کل من الأخیار؛ و اسماعیل و یسع و ذوالکفل را به یادآور که همه از نیکانند.» (ص/ 48) «فبشرناه بغلام حلیم؛ پس به ابراهیم، پسری بردبار را بشارت دادیم.» (صافات/ 101) نام اسماعیل دوازده بار در قرآن ذکر شده و در بیشتر موارد همراه نام پدرش ابراهیم (ع) است.

اسماعیل، اسوه اطاعت محض فرمان الهی
بخش عمده داستان اسماعیل در قرآن، همراهی او با ابراهیم در تأسیس کعبه و بیت الله الحرام و ادای مناسک حج و به ویژه جریان قربانی را حکایت می کند. در این شرایط، اسماعیل، خود پیرو و مرید ابراهیم خلیل است. آنچه در این دوران به روشنی جلب نظر می کند امتثال بی چون و چرای اوامر الهی و اطاعت محض از رسول زمان است که از ایمان و یقین اسماعیل سرچشمه می گیرد. «فلما بلغ معه السعی قال یا بنی إنی أری فی المنام أنی أذبحک فانظر ماذا تری قال یا أبت افعل ما تؤمر ستجدنی إن شاء الله من الصابرین؛ و وقتی با او به جایگاه "سعی" رسید گفت: ای پسرک من! من در خواب چنین می بینم که تو را سر می برم، پس ببین چه به نظرت می آید؟ گفت: ای پدر من، آنچه را مأموری بکن! ان شاءالله مرا از شکیبایان خواهی یافت.» (صافات/ 102)

شیوه های تبلیغی حضرت اسماعیل (ع)

1. استقامت و صلاح
از معدود آیاتی که درباره شخصیت حضرت اسماعیل روشنگری می کند، بر می آید که استقامت و پایداری در تحولات روزگار از یک سو، و صلاح و درستی از سوی دیگر، محور حیات او را تشکیل می دهد. صبر و استقامت او در ماجرای قربانی و نیز در همراهی با پدر در شرایط سخت و مشقت بار هجرت به حجاز کاملا تجلی یافته است. درستی و پاکی اخلاقی او نیز از وفای به عهد و عنایت وافرش به نماز هویداست و بدین سبب مرضی درگاه الهی شده است: «و اذکر فی الکتاب إسمعیل إنه کان صادق الوعد و کان رسولا نبیا* و کان یأمر أهله بالصلوة و الزکوة و کان عند ربه مرضیا؛ و در این کتاب از اسماعیل یاد کن، زیرا که او درست وعده و فرستاده ای پیامبر بود و خاندان خویش را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده (رفتار) بود.» (مریم/ 54- 55) روشن است که این استقامت و صلاح متجلی در رفتارهای گوناگون، خود در راهنمایی مردمان به طریق سعادت مؤثر و در حقیقت از شیوه های مؤثر تبلیغ عملی است. (کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم...)

2. وفای به عهد
از جمله صفات اخلاقی که موجب افزایش اعتماد گردیده، راه دعوت را هموار می سازد، انجام تعهدات و وفای به عهد و عمل به وعده هاست. مبلغی که در صدد است با بهره گیری از کرامت انسان، او را به هدایت رهنمون شود، هرگز این کرامت و عزت را با خلف وعده خدشه دار نمی سازد و آن کس که می خواهد یادآور عهد الهی با انسان در عالم ذر گردد شایسته نیست که خود بی اعتنا به وعده ها باشد. اسماعیل در قرآن بدین فضیلت اخلاقی ستوده شده است: «و اذکر فی الکتاب إسمعیل إنه کان صادق الوعد و کان رسولا نبیا؛ و در این کتاب از اسماعیل یاد کن، زیرا که او درست وعده و فرستاده ای پیامبر بود.» (مریم/ 54)
التزام وی به وعده چنان بوده که در آیه فوق، پیش از مقام رسالت و نبوت از آن اشاره شده است. همچنین در کتاب عیون اخبارالرضا (ع) آمده است: «سلیمان جعفری از امام رضا روایت می کند که فرمود: هیچ می دانی چرا اسماعیل را صادق الوعد خوانده اند؟ عرض کردم: نمی دانم. فرمود: با مردی وعده کرده بود. بر سر قرار و موعد حاضر شد و تا یک سال در انتظار آن مرد بماند.» علامه طباطبایی پس از نقل روایت، اضافه می کند که چون وعده او مطلق بوده و ساعت یا مدت آن را معلوم نکرده است، به خاطر مقام صدق و راستی به وعده مطلق خود وفا کرده و مدت ها انتظار کشیده است. درباره پیامبر اسلام (ص) نیز شبیه این موضوع روایت شده که سه روز در کنار کعبه به انتظار کسی ماند، تا مردم به آن شخص خبر دادند و سپس حاضر شد.

3. مشارکت در تأسیس و تطهیر بیت الله
در تمام مراحل بنای کعبه و تأسیس مناسک حج و خدمت به مهمترین عبادتگاه موحدان که ابراهیم بدان همت گماشت، از همکاری بی دریغ اسماعیل بهره مند بود: «و إذ یرفع إبراهیم القواعد من البیت و إسمعیل ربنا تقبل منا إنک أنت السمیع العلیم؛ و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه کعبه را بالا می بردند، گفتند: ای پروردگار ما، از ما بپذیر که در حقیقت، تو شنوای دانایی.» (بقره/ 127)
«و عهدنا إلی إبراهیم و إسمعیل أن طهرا بیتی للطائفین و العاکفین و الرکع السجود؛ و به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع و سجود کنندگان پاکیزه کنید.» (بقره/ 125)

4. اهتمام به نماز و زکات
هرچند از مشارکت و تلاش در ساختن کعبه، توجه عمیق اسماعیل به مهمترین شکل عبادت در خانه خدا یعنی نماز آشکار می گردد، اما تصریح قرآن به عنایت جدی او به تعمیم فرهنگ نماز، بیانگر اوج اهمیت نماز و عشق به یاد خدا در شخصیت این پیامبر بزرگ است: «و کان یأمر أهله بالصلوة و الزکوة؛ و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان می داد.» (مریم/ 55) امر کردن خانواده به نماز به مفهوم انحصار دعوت به نماز و زکات در یک خاندان نیست، بلکه دعوت خویشان به مثابه شروع دعوت فراگیر برای گسترش فرهنگ نماز در میان تمام طبقات جامعه است که در سیره تبلیغی بسیاری از انبیا چون ابراهیم، محمد و نوح نیز به نحو چشمگیری مشهود است نخستین مرحله برای تبلیغ رسالت، شروع از خانواده خویش است که از همه به انسان نزدیک تر هستند و به همین دلیل پیامبر اسلام، نخست دعوت خود را از خدیجه، همسر گرامیش و علی پسر عمویش شروع کرد.

5. تسلیم در برابر دستور الهی
اطاعت محض و بی چون و چرای اوامر الهی جز از انسان های شایسته و بندگان مقرب بر نمی آید. اسماعیل در مقاطع مختلف حیات پر ثمر خویش مطیع فرمان های الهی بود؛ گاهی با راهنمایی و پیشتازی پدر به انجام امر الهی مبنی بر ساختن کعبه همت نمود و زمانی به لحاظ رسالت آسمانیش به ارشاد مردم و تعلیم نماز و مناسک پرداخت و زمانی دیگر در اوج خداباوری و رضا به قضای الهی حاضر شد جان خویش بر سر فرمان الهی بنهد؛ چون ابراهیم رویای صادق خویش را برایش بازگفت، با دلی آرام و ضمیری مطمئن و بدون ذره ای امتناع یا احتیاط و بدون تأنی، پدر را به انجام دادن فرمان الهی ترغیب کرد و برای خود آرزوی استقامت و بردباری نمود: «قال یا بنی إنی أری فی المنام أنی أذبحک فانظر ماذا تری قال یا أبت افعل ما تؤمر ستجدنی إن شاء الله من الصابرین؛ گفت: ای پسرک من! من در خواب چنین می بینم که تو را سر می برم، پس ببین چه به نظرت می آید؟ گفت: ای پدر من! آنچه را مأموری بکن! ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهی یافت.» (صافات/ 102) و بدین ترتیب، حلم و صبر اسماعیل که خدا به آن شهادت داده بود، ثابت و مبرهن گشت. «فبشرناه بغلام حلیم؛ پس او را به پسری بردبار مژده دادیم.» (صافات/ 100)


منابع :

  1. 1- اسوه هاى قرآنى و شیوه هاى تبلیغى آنان ، نویسنده مصطفى عباسى مقدم‏

  2. 2- ترجمه المیزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 14، ص 93- 94

  3. 3- تفسیر نمونه، ج 13، ص 96.

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112960