راههای تشویق خود به توبه

خداوند که خالق و مدبر انسان و تمامی آفرینش است و تنها اوست که از راه و روش رسیدن انسان به کمال متناسب با خود آگاه است، این برنامه اعتقادی و عملی زندگی را در قالب دین به بندگانش ارائه داده است. بنابراین انجام اوامر و نواهی الهی شرط لازم برای سعادت و دستیابی به کمال حقیقی انسان هستند. از این رو توبه که بازگشت به سوی خدا و اطاعت از اوست، اساسی ترین امر برای انسان گنهکار و دور از بندگی خداوند است. براى تشویق نفس به توبه و در نتیجه ورود در مسیر سعادت، می توان از راههای زیر استفاده کرد:
1- انسان به آیات و اخبارى که به گناهکاران هشدار داده، ایشان را به عذاب شدید تهدید کرده و به آنها وعده عقوبت شدید مى دهند نظر کرده و آنها را مورد مطالعه قرار دهد.
خداوند در سوره نساء پس از بیان احکام ارث، از قوانین آن به عنوان حدود الهى یاد مى کند و آثار اطاعت و عصیان را اینگونه مى فرماید: «تلک حدود الله و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجرى من تحتها الانهر خلدین فیها و ذلک الفوز العظیم* و من یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خلدا فیها و له عذاب مهین؛ اینها مرزهاى الهى است و هرکس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، خداوند وى را به باغهایى درآورد که همواره آب از زیر درختانش روان است، جاودانه در آن مى مانند و این پیروزى بزرگى است. و هرکس نافرمانى خدا و پیامبر او را کند و از مرزهاى او تجاوز کند وى را در آتشى درآورد که جاودانه در آن خواهد بود و براى او عذابى خوارکننده است.» (نساء/ 13- 14)
امیرالمؤمنین (ع) نیز به تقابل اطاعت و عصیان و آثار متفاوت آنها اینگونه اشاره کرده اند: «ان الله سبحانه وضع الثواب على طاعته و العقاب على معصیته؛ خداى سبحان پاداش را در طاعت نهاده است و کیفر را برابر معصیت.» خداوند در مورد وضعیت و حالت گناهکاران در روز قیامت، می فرماید: «و یوم تقوم الساعة یبلس المجرمون؛ و روزى که قیامت به پا شود مجرمین مایوس مى گردند.» (روم/ 12) کلمه "یبلس" از مصدر "ابلاس" است، که به معناى نومیدى از رحمت خداست، که منشا همه شقاوتها و بدبختى ها است. در این روز مجرمان را در غل و زنجیر می بینی: «و ترى المجرمین یومئذ مقرنین فی الأصفاد؛ و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجیر مى بینى! (که دستها و گردنهایشان را به هم بسته است!)» (إبراهیم/ 49)
در روایت است: «من هم بالسیئة فلا یعملها، فانه ربما عمل العبد السیئة فیراه الرب تبارک و تعالى فیقول و عزتى لا اغفر لک بعد ذلک ابدا؛ کسى که تصمیم بر گناه مى گیرد، آن را انجام ندهد، زیرا ممکن است بنده گناهى کند و چون پروردگارش او را ببیند، بگوید: قسم به عزتم بعد از این هرگز تو را نمى بخشم.»
یکى از عرفا مى گوید: «هر بنده اى که در روى زمین گناه مى کند، آن قطعه زمین که در آن، گناه شده از خدا اجازه مى خواهد که او را در خود فرو برد، و قطعه آسمانى که زیر آن، گناه اتفاق افتاده، اذن مى خواهد که بر سرش خراب شود. ولى خداى عز و جل به زمین و آسمان مى فرماید: از بنده من دست بردارید، او را مهلت دهید، شما او را خلق نکرده اید اگر شما هم او را خلق کرده بودید به او رحم مى کردید. شاید توبه کند تا او را ببخشم، شاید نیکوکار شود تا بدکاریش را به حسنه تبدیل کنم.»
این معناى آیه شریفه «ان الله یمسک السماوات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسکهما من احد من بعده؛ خداوند آسمانها و زمین را نگاه مى دارد تا از نظام خود منحرف نشوند و هر گاه منحرف گردند، کسى جز او نمى تواند آنها را نگاه دارد.» (فاطر/ 41) می باشد.
پیامبر اکرم (ص) مى فرماید: «ان العبد لیحبس على ذنب من ذنوبه مأة عام و انه لینظر إلى ازواجه فی الجنة یتنعمن؛ بنده به خاطر یک گناه صد سال محبوس مى شود در حالى که زنانش را در بهشت مى بیند که منتظر او هستند.»
2- حکایت گناهکارانى را که توبه کرده اند و مصیبت هایى را که به سبب گناهان کشیده اند از نظر بگذارند.
3- تصور کند که ممکن است تا صحنه قیامت به او فرصت ندهند و عقوبت گناهش در دنیا داده شود، و بداند که تمام مصیبت هایى که در دنیا دامنگیر انسان مى شود، ثمره گناهانى است که از او صادر مى شوند.
خداى تعالى مى فرماید: «و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر؛ هر چه رنج و مصیبت به شما مى رسد به خاطر کارهایى است که مرتکب مى شوید در حالى که بسیارى از آنها را مى بخشد.» (شورى/ 30)
حضرت امام صادق (ع) درباره این آیه مى فرماید: «لیس من التواء عرق، و لا نکبة حجر، و لا عثرة قدم، و لا خدشة عود الا بذنب؛ هیچ رگى در بدن انسان نمى پیچد و سنگى به پاى انسان اصابت نمى کند و هیچگاه پایش نمى لغزد و خراشى به بدنش نمى افتد مگر به خاطر گناهى که انجام داده است.»
در روایت دیگر چنین آمده: «آگاه باشید هیچ رگى زده نمى شود و هیچ اصابت و سر درد و مرضى نیست مگر به خاطر گناهى و این است معنى کلام خدا در کتاب شریفش: "ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر"» آنگاه فرمود: «در حالى که تعداد گناهانى را که خدا مى بخشد بیشتر از گناهانى است که در مقابل آنها مؤاخذه مى کند.»
و مى فرماید: «ان الرجل یذنب الذنب فیحرم صلاة اللیل و ان العمل السیئ اسرع فی صاحبه من السکین فی اللحم؛ گاهى انسان گناهى مى کند که در نتیجه اش از نماز شب محروم مى شود عمل بد در صاحب خود سریع تر از کارد در گوشت عمل مى کند.» در حدیث است که خداوند متعال مى فرماید: «بنده اى که هواى نفس و شهوتش را بر طاعت من ترجیح دهد، کمترین عقوبتش این است که او را از لذت مناجاتم محروم مى کنم.»
حضرت باقر (ع) فرمودند: «ما من عبد إلا و فی قلبه نکتة بیضاء فإذا أذنب ذنبا خرج فی النکتة نکتة سوداء فإن تاب ذهب ذلک السواد و إن تمادى فی الذنوب زاد ذلک السواد حتى یغطی البیاض فإذا غطى البیاض لم یرجع صاحبه إلى خیر أبدا و هو قول الله عز و جل کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون؛ نیست بنده ای مگر اینکه در قلبش نقطۀ سفیدی است، هر گاه گناهی کرد نقطۀ سیاهی از آن سفیدی بیرون می آید، اگر توبه کرد آن سیاهی برطرف می شود و اگر در گناه فرو رفت و ادامه داد سیاهی قلب زیاد می شود تا اینکه تمام سفیدی قلب را می گیرد ریال هر گاه چنین شد صاحب چنین قلبی هیچوقت رجوع به خیر نخواهد کرد. این است معنی فرمایش پروردگار عالم که می فرماید: نه چنین است بلکه غلبه کرده و بر دلهای ایشان زنگها نهاده آنچه را که انجام داده اند.»
4 - عقوبت تک تک گناهان چون شرب خمر، زنا، قتل، غیبت، کبر و حسد را به خاطر داشته باشد، چه این که این عقوبت ها آنقدر زیادند که شمردن آنها ممکن نیست.


منابع :

  1. سید عبدالله شبر- ترجمه الاخلاق- صفحه 353-355

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/114368