انتظار ظهور مسیحا در نمازها و دعاهای یهود

انتظار مسیحایی

کامل ترین و اصیل ترین بیان در باب امید و انتظار مسیحایی را می توان در نمازنامه های یهود یا دعاها یافت. گاه از خداوند می خواستند که کارهای شگفت انگیزی انجام دهد و دشمنان را از میدان به در کند. آرمانهای بلند انبیا، تأملات دانایان و فیلسوفان، تخیلات عارفان و گریزهای خیالی واعظان موضوعاتی هستند که سرایندگان دینی قریحه خود را در آن نشان داده اند. آنان گاهی از اندیشه جهانی انبیا سخن گفته اند و گاه دیگر از ملی گرایی انحصاری. سخن یک سراینده از آمدن مسیحای شخصی است، نهالی از خاندان داود که برای بنی اسرائیل کارهای شگفت آوری را انجام خواهد داد و دشمنانشان را از میدان به در خواهد کرد. سراینده ای دیگر از خدا به عنوان منجی و از یک حکومت الهی با ویژگی صلح و پارسایی سخن می گوید. دیگری با استفاده از پیشگوییهای اشعیا که در اوج آرمانهای بشری است، تصویری عالی ترسیم می کند و آن دیگر اوصاف دقیق مهمانی پارسایانی را که ازخاک برخاسته اند، می آورد.

انتظار ظهور مسیحا در نمازنامه یهود
بیان شوق آمیز این آرمان در هر مکان به شیوه ای یافت می شود: در نمازهای روزانه، نمازهای سبت و اعیاد، در مناجاتها و سرودهایی که گاه و بیگاه به نمازنامه افزوده شده (پیوطیم) در نماز مناسبتهای ویژه و حتی در دعا برای پادشاه و حکومت. امید به نجات از تبعید و برپایی ملت یهود در شکوهمندی میراث قدیم یک اصل مهم نمازنامه یهود است. حقیقت یاد شده، با در نظر گرفتن شرائطی که نمازنامه در آن تألیف و تدوین شده، ابدا شگفت آور نیست. نماز یهود در اصل عناصری از زمان قبل از تبعید به بابل را در خود دارد و برخی مطالب آن به عصر دولت نخست یهود برمی گردد. ولی صورت نهایی آن به قرن اول میلادی مربوط می شود و شکل فعلی آن شش یا هفت قرن بعد تهیه شده است. نماز اصلی یهود به نام «شمونه عسره» [هجده] بلافاصله پس از ویرانی دوم معبد، هنگامی که آن جراحت تازه و امید به نجات سریع بسیار جدی بود، زیر نظر ناسی گملئیل فراهم آمده است.
سایر بخشهای نمازنامه در میان شوربختیها و وحشتهای پراکندگی یهود، در طول ظلمات قرون میانه که برای یهودیان آواره، خوار و منفور ظلمانی تر هم بود، تدوین شده است. یهودیان، تحت فرمانروایی بت پرستان، مسیحیان یا مسلمانان، پیوسته موقعیت حقارت آمیز خود در جهان را به یاد می آوردند. گرایش به بازگشت به سرزمین مستقل ملی متناسب با این تیره روزیها رشد می کرد و الهام بخش سرایندگان و حکیمانی بود که متون نیایش به درگاه خدای بنی اسرائیل را تنظیم می کردند. طبعا نمازنامه یهود که تحت تأثیر این امور تحول یافته، فریادی طولانی و مداوم برای رهایی از وحشتهای تبعید بود. تمام دعاهای مربوط به نیکبختی فردی، کامیابی مادی، طول عمر، سلامت و ثروت در دعاهای ملی رقت انگیز و جگرسوز بازگشت تبعیدیان اسرائیل به سرزمین اجدادی خود غرق شده اند. دعا برای بخشایش گناهان، فهم بهتر شریعت خدا، باران، شبنم و خرمن خوب و فراوان در نمازنامه یهود جایی را به خود اختصاص می دهند. تمام اینها از امیدی بزرگ و فراگیر اشباع شده و بدان وابسته اند. نویسندگان و گردآورندگان نمازنامه تصور می کردند که همه امیدهای زودگذر و مادی پس از یک تکامل همگانی محقق خواهد شد. روزگاری که بنی اسرائیل به میراث قدیم خود باز گردانده شوند و زمین از شکوه خدای یکتا و حقیقی پر شود.

انتظار ظهور مسیحا پس از گسترش قبالا
جالب توجه اینکه حتی بخشهایی از نماز یهود که پس از گسترش قبالا تهیه شده، تنها اندکی از مفاهیم مبالغه آمیز عصر مسیحایی را که در نوشته های مکاشفه ای، اگادای تلمود و تفاسیر میدراشیم متأخر می یابیم، در بر دارد. این پدیده هنگامی عجیب تر می نماید که معلوم شود مبنای بسیاری از آن پیوطیم داستانها، افسانه ها، تفاسیر و توضیحات اگادایی است، ولی تنها عناصر مهم تر عصر مسیحایی، مانند شناخت جهانیان از خدای بنی اسرائیل، نوسازی اورشلیم، تجدید آیین قربانی، برخاستن مردگان و گردآمدن همه بنی اسرائیل در سرزمین موعود، در آن نمازها مورد تأکید قرار گرفته است. عناصر خیالی و مادی که شدیدا مورد توجه ربانیون و عارفان بوده، در مراسم نماز نمود اندکی دارد و گویا عمدا از آنها پرهیز شده است.
همچنین معلوم می شود ربانیونی که به تهیه و گردآوری نمازها پرداخته اند، از تخیلات مبالغه آمیز خود که در مدارس علمی از آن دم زده و در رساله های تلمود و میدراش آن را آورده اند، فاصله گرفته و در مسائل فقهی، همچنین در متون نمازنامه آنها را فراموش کرده اند. ایشان، هنگام بحث از موضوع دلنشین رهایی، بال و پر خیالات را می گشودند و درباره عصر پر تب و تاب مورد انتظار قوم با مبالغه و اغراق سخن می گفتند. ولی هنگام رسیدگی به موضوع نماز که بناست در حیات قوم و آینده ملت تأثیر بگذارد، آنان معمولا جدی تر و دقیق تر بوده اند. سخن بیشتر سرایندگان دینی بر گرد مفهوم جهانی، امید انبیا به اصلاح اخلاقی و دینی و اینکه بنی اسرائیل یک ملت مستقل شوند و تحت یک حکومت الهی خالص زندگی کنند، دور می زند. جزئیات امر و پیشرفتهای مادی کم اهمیت تلقی شده اند.

امید مسیحایی در نماز عمیدا (شمونه عسره)

یکی از کهن ترین و برجسته ترین بخشهای نماز یهود «عمیدا» یا «تفیلا» (دعا) است. نماز یاد شده معمولا «شمونه عسره» [هجده] نامیده می شود و این عدد به شمار بندهای برکت آن در اصل اشاره دارد، ولی یک بند نیز بعدا بدان افزوده شده است. در این نماز که برجسته ترین جنبه های نمازهای سه گانه روزانه را در بر دارد، اشارات و نشانه هایی از امید مسیحایی دیده می شود. در بند اول خدا به عنوان «کسی که برای بنی اسرائیل یک منجی می فرستد» معرفی شده است. در بند دوم به گونه ای بر امید به رستاخیز مردگان تأکید شده که نشان می دهد آن بند را فریسیان در دوران نفوذ صدوقیان که منکر رستاخیز بوده اند، تهیه کرده اند.
بند هفتم دعایی است که در آن از خدا خواسته می شود بنی اسرائیل را به خاطر نام خود نجات دهد، گرچه آنان گناهکار باشند. بند دهم که در تلمود به عنوان دعا برای «گردآمدن از تبعیدگاهها» توصیف شده، با دعا برای «نفخ صور» و برافراشتن یک پرچم به نشانه آزادی تبعیدیانی که از چهار گوشه زمین گرد می آیند، آغاز می شود. بند یازدهم دعایی است برای تأسیس حکومتی مستقل برای بنی اسرائیل، همراه با قاضیان و مستشاران، تحت اشراف خداوند. بند چهاردهم دعا برای نوسازی اورشلیم و استوار شدن دو باره «تخت داود» در آن و بند پانزدهم دعای مکرری است برای بر افراشتن خاندان سلطنتی داود (ع). بند هفدهم دعا برای احیای پرستش در معبد و آیین قربانی است و با این امید ختم می شود که «چشمان ما ببیند که تو از در رحمت به صهیون باز می گردی.» بنابراین، هفت بند از مجموع نوزده بند برکتهای «عمیدا» مستقیما مسیحایی هستند و سایر بندها نیز به مسیحا اشاره و از او نشانه دارند.

نمونه دعای یهودیان برای نزدیک شدن دوره مسیحا
یکی از عالی ترین و جهان شمول ترین دعاها برای نزدیک شدن دوره مسیحا در چند عمیدای مختلف برای سال نو و روز کفاره در سومین برکت پس از «قدوشا» وجود دارد. دعای زیر نمونه خوبی از مفهوم عالی عصر مسیحا در اعتقاد فرهیختگان یهود است:« اکنون، ای خداوند، خدای ما! ترس خود را بر تمام ساخته هایت مستولی گردان و هیبتت را بر هر آنچه آفریده ای؛ تا تمام ساخته هایت از تو بترسند و تمام مخلوقات جلو تو به سجده بیفتند و همه آنان پیمان واحدی را برای تحقق اراده تو با دلی کامل منعقد کنند. ای خداوند، خدای ما! آگاهی داریم که سلطنت از آن تو، قدرت در دست تو، و اقتدار در دست راست تو است و باید از نام تو بیش از هر آنچه آفریده ای بترسیم. خداوندا! شکوهت را به قومت، ستایش را به کسانی که از تو می ترسند، امید را به کسانی که در جستجوی تو هستند، آزادی کلام را به کسانی که منتظر تو هستند، شادی را به این سرزمین، خوشحالی را به این شهر، شاخ برافراشته ای را به داود بنده ات، و یک نور روشن و درخشان را به پسر یسی مسیحایت، بی درنگ در روزگار ما عطا فرما. در آن زمان نیز صالحان با دیدن این چیزها شادمان خواهند شد و درستکاران فخر و مباهات خواهند کرد و پارسایان پیروزمندانه شادی خواهند نمود، در حالی که شرارت دهان خود را خواهد بست و پلیدی، همچون دود مضمحل خواهد شد و تو حکومت خودکامگان را از زمین بر خواهی افکند. آنگاه تو، ای خداوند! تو به تنهایی بر همه ساخته هایت بر کوه صهیون، مسکن جلالت و در اورشلیم، شهر مقدست حکمرانی خواهی کرد؛ همان طور که خود در کلامت گفته ای: «خداوند سلطنت خواهد کرد تا ابدالآباد و خدای تو، ای صهیون! نسلا بعد نسل. هللویاه.»

احساسات مشابه در کلمات قدوشای نیایش بامداد سبت
احساسات مشابهی در کلمات شکوهمند قدوشای نیایش بامداد سبت و اعیاد آمده است: «ای پادشاه ما! از مقامت تابان شو و بر ما حکم فرمایی کن؛ چون ما در انتظار تو هستیم. چه زمانی بر صهیون حکومت خواهی کرد؟ بشتاب، در زمان ما بشتاب، در آنجا ساکن شو؛ تا ابدیت. همه نسلها در میان شهر تو اورشلیم تو را به بزرگی یاد کنند و تقدیس نمایند، تا ابدیت. پادشاها، بگذار چشمان ما پادشاهیت را ببیند، همان طور که داود، مسیحای عادل تو در سرودهای قدرت از آن سخن گفته است: خداوند سلطنت خواهد کرد تا ابدالآباد و خدای تو، ای صهیون! نسلا بعد نسل. هللویاه.» نکته قابل ملاحظه در دو متن گزیده بالا این است که شخص مسیحا گرچه مورد اشاره قرار گرفته، ولی برجستگی وی اندک است و گفته می شود خدا به تنهایی بر صهیون پادشاهی خواهد کرد.

انتظار مسیحا در دعای «علینو»
«علینو» که در پایان همه مراسم عبادی تلاوت می شود، باز هم جهان شمول تر است؛ زیرا در آن حتی به مسیحای شخصی، رهایی بنی اسرائیل یا نوسازی اورشلیم اشاره نشده است. این دعا به تکامل جهان در پادشاهی قادر متعال نظر دارد. در آن روزگار همه بنی آدم، حتی بزهکاران روی زمین، خدا را خواهند پرستید، نام او را گرامی خواهند داشت و به پادشاهی او گردن خواهند نهاد. در دعاهای گزینش شده پیشین عبارتی از مزامیر 10:146 آمده بود که صهیون را مورد خطاب قرار می داد، ولی در این دعا دو عبارت زیر آمده است: «خداوند سلطنت خواهد کرد تا ابدالآباد» (سفر خروج 18:15)؛ «یهوه بر تمامی زمین پادشاه خواهد بود. در آن روز یهوه واحد خواهد بود و اسم او واحد.» (زکریا 9:14) دعا برای بازگشت بنی اسرائیل به صهیون در سراسر مراسم عبادی صبح و شام، مخصوصا در برکتهای قبل از «شمع» و «عمیدا» پراکنده است. در عمیدای اضافی (موساف) برای سبت، ماه نو و اعیاد، اصل رهایی وسیله ای برای اجرای کامل و دقیق شریعت خدا تلقی شده است؛ زیرا تنها با نوسازی معبد و تجدید آیین قربانی در اورشلیم بنی اسرائیل خواهند توانست همه واجباتی را که بر عهده دارند، انجام دهند.

شخص مسیحا در دعای «قادش»
«قادش» نیز دعایی جهان شمول برای تأسیس پادشاهی خدا بر زمین است که به شخص مسیحا اشاره ای نمی کند. ولی همین دعا که آن را عزاداران در گورستان، پس از خاک سپاری اموات و در پایان مطالعه هر یک از رسالات تلمود می خوانند، به رستاخیز و نوسازی اورشلیم و معبد اشاره می کند.

اعتقاد به شخص مسیحا در دعاهای برکتی

اعتقاد به شخص مسیحا در دعاهای برکتی که پس از صرف غذا خوانده می شود، آشکارتر است. در سومین برکت از خدا برای «بنی اسرائیل قوم تو، اورشلیم شهر تو، صهیون مسکن جلال تو، پادشاهی خاندان داود مسیحای تو و خانه بزرگ و مقدسی که به نام تو نامگذاری شده است» طلب رحمت می شود. آیین عبادی «سفاردی» دعا برای احیای پادشاهی خاندان داود را حذف کرده، آن را در پایان این قسمت قرار داده است. در سبت یک دعای اضافی در این مقطع خوانده می شود که با امید به مشاهده تسلی صهیون و نوسازی اورشلیم خاتمه می یابد. در ماههای نو و اعیاد، بخش دیگری افزوده می شود که از خدا می خواهد مسیحا بن داوود، اورشلیم و قوم اسرائیل را به یاد آورد. دعاهای کوتاه (هارحمن) که در پایان چهارمین برکت قرار دارند، دعاهایی هستند برای رهایی از تبعید، احیای فلسطین و ظهور الیاس نبی «که برای ما مژده، نجات و تسلی به ارمغان خواهد آورد.»
در پایان از خدا خواسته می شود که شایستگی زیستن در روزگار مسیحا (نوسازی معبد) و بهره مندی از جهان دیگر را عطا فرماید. در دعای فیض پس از غذا که در مراسم ختنه سوران خوانده می شود، چند دعای دیگر وجود دارد که با «هارحمن» آغاز می شود. دو تای اخیر آنها چنین است: «خدای مهربان که به شایستگی افراد مقرب از طریق خون ختنه توجه می کند، مسیحای خود را برای ما بفرستد تا در وحدت او گام بردارد و به قومی که میان اقوام پراکنده و متفرق است، مژده و تسلی دهد. خدای مهربان کاهن عادل را به سوی ما بفرستد، همان که رانده شده در پس پرده غیبت خواهد ماند، تاتختی به روشنی خورشید ودرخشندگی الماس برای او آماده شود، همان پیامبر که روی خود را با ردای خود پوشانده، خویش را در آن پیچیده و پیمان الهی حیات و آسایش با او است. در دعاهای برکتی که پس از خواندن «هفطارا» [بخشهایی از کتاب عهد عتیق] تلاوت می کنند از خدای یکتا «که می گوید و انجام می دهد، سخن می گوید و تحقق می بخشد و گفتارش همه راستی و درستی است» درخواست می شود که بر صهیون «خانه زندگی ما» ترحم کند و ما را با آمدن الیاس نبی و پادشاهی خاندان داود خرسند سازد. او بی درنگ بیاید و دلهای ما را شادمان کند. نگذار کسی بر تخت او بنشیند یا از این پس شکوه او را به ارث برد؛ زیرا تو به نام مقدست برای او سوگند خورده ای که نور او هرگز خاموش نشود.

الیاس به عنوان پیش آهنگ عصر مسیحایی در «زمیروت»
در «زمیروت» [تسبیحات] مخصوصی که در شامگاه سبت، پیش از خواندن دعای «هبدالا» قرائت می شود، الیاس به عنوان پیش آهنگ عصر مسیحایی، به روشنی مورد اشاره قرار گرفته است. یک اندیشه تلمودی که الیاس در شب سبت یا اعیاد ظهور نخواهد کرد، این امید را پدید آورد که وی در شامگاه سبت ظاهر خواهد شد. سراینده این دعاها فرصت را غنیمت شمرده، این موضوع را در تسبیحاتی که پس از نماز شامگاه سبت خوانده می شود، گنجانده است. این سرودها مشتمل بر دعاهایی است برای فرا رسیدن هفته مقدس، زندگی آسوده و تندرستی خود و خانواده. دعای اصلی این است که هفته بعد یک اصلاح قومی را با ظهور مسیحا و الیاس نبی به ارمغان آورد. در مراسم عبادی سفاردی، فرشتگان میکائیل و جبرئیل به عنوان همراهان الیاس و مسیحا ذکر شده اند.

انتظار ظهور مسیحا در مراسم عید فصح

همچنین این اعتقاد که رهایی آخرالزمان، مانند نجات از بردگی در مصر در ماه نیسان خواهد بود، چند «پیوطیم مسیحایی» را برای عید فصح و برای «یوتصر» مخصوصی که در «شبات حودش» و «شبات هاگادول» خوانده می شود، فراهم کرده است. غروب فصح یا «لیل شیموریم» رمز رهایی آینده تلقی می شود. در مراسم عبادی شامگاه در کنیسه اشاراتی به این مسأله شده است، ولی چیزهای مخصوص و مؤکدتری را در مراسم عبادی «سدر» که در خانه، در دو شامگاه نخستین فصح خوانده می شود، می توان یافت. جام الیاس، جام شرابی که تا پایان مراسم، روی خوان می ماند و کسی به آن دست نمی زند، نشان دهنده شدت امید یهود به این است که الیاس در شامگاه برگزاری مراسم سالگرد نجات بنی اسرائیل بیاید و رهایی نهایی را اعلام کند. همان نخستین بخش دعای فصح که بزرگ خانواده پس از بلند کردن بشقاب «مزوت» و دعوت تمام بیگانگان برای شرکت در خوان، آن را می خواند، با عباراتی بسیار امیدوار کننده خاتمه می یابد که «امسال ما اینجا هستیم، ولی سال آینده در سرزمین اسرائیل خواهیم بود؛ امسال ما برده هستیم، ولی سال آینده آزاد خواهیم بود.»
برکتی که در پایان نخستین بخش مراسم خوانده می شود، مشتمل بر دعای شوق آمیز برای آزادی جسم وجان، بازگشت به فلسطین و برگزاری دوباره مراسم معبد است. در پایان مراسم عبادی، جمله کوتاهی که اوج و عصاره تمام امیدها و آرزوهای یهود است، خوانده می شود و برخی، از شدت علاقه، آن را سه یا چهار بار تکرار می کنند و حاضر نیستند از آن دل بکنند. جمله یاد شده فقط از سه کلمه عبری ساخته شده است: «سال آینده در اورشلیم.» این عبارت کوتاه به اندازه چندین جلد کتاب با دل دردمند یهودیان مؤمن سخن می گوید. این عبارت را تسبیحات احساس آمیز عمومی «آدیر هو» تکمیل می کند که از خدا می خواهد بی درنگ، در عصر ما، خانه اش را بسازد.
در مراسم عبادی شامگاه هفتمین روز فصح به فرمانروایی از خاندان یسی اشاره می شود که گستردگی قلمرو او از دریا تا دریاست. در «سیلوق» همان روز از خدا خواسته می شود که مژده رسان را بفرستد تا وی از ستمدیدگی بنی اسرائیل انتقام گیرد، «درخت عدالت را به شکوفه بنشاند» و عنوان «یهوه صدقینو» (یهوه عدالت ماست) را از خدا دریافت کند. عقیده سموئیل مبنی بر اینکه استقلال سیاسی مهم ترین ویژگی عصر مسیحایی است در همان روز مورد تأکید قرار می گیرد؛ گرچه سراینده آن از اشاره به اینکه چنین چیزی همراه با معجزات فراوانی خواهد بود، پرهیز می کند.

تصویر عصر مسیحا در پیوط مراسم عبادی «ملکویوت»
یک تصویر عالی عصر مسیحا در پیوط مراسم عبادی «ملکویوت» برای «موساف» اول سال نو ترسیم شده است. سراینده ای که آن را تهیه کرده، در رؤیای خود می بیند که حتی پیش از ظهور الیاس، بت پرستی جای خود را به عبادت خدای واحد خواهد داد و پس از نابودی ملتهای بت پرست، تخت خدا با شکوه و عظمت استوار خواهد شد. سراینده همچنین می بیند که تمام بزرگان زمین در خدمت به «کوچک ترین ملت» می شتابند و آن ملت را بر بازوان گرفته، به مکانی می برند که مدتها پیش به مشایخ، یعنی اجداد بنی اسرائیل، وعده داده شده است؛ پادشاهان رداهای سلطنتی خود را بر زمین افکنده، به خدای بنی اسرائیل کرنش می کنند و با صدای بلند صیت حکومت مطلقه او را به گوش جهانیان می رسانند؛ همه آفرینش، حتی بیغوله های جهان، با شادی فریاد می زنند که خداوند حکمرانی می کند.
در آن روز، راز عصر رهایی بنی اسرائیل که سالها از مردم مکتوم مانده بود، افشا می گردد و تخت مسیحا برپا می شود، به گونه ای که خورشید در فلک استوار گردیده است. همین موضوع به خوبی در یک پیوط دیگر که آن را در مراسم عبادی «موساف» روز اول سال و روز کفاره تلاوت می کنند، یافت می شود. در عصر مسیحا همه به پرستش خدا و تقدیس نام او بر خواهند خاست. عدالتش به دورترین جزائر اعلام خواهد شد؛ مردمی که هرگز او را نمی شناختند، به جستجوی او خواهند پرداخت؛ تمام زوایای زمین او را خواهند ستود؛ بت پرستان بتهای خود را به دور خواهند افکند و برای عبادت و تعظیم خدا گرد خواهند آمد؛ کوهها و جزیره ها در پادشاهی او شادی خواهند کرد؛ ملتهای دور خواهند آمد و تاج سلطنت را به او خواهند داد.

عصر مسیحا در پیوط «اقداموت»

در پیوط «اقداموت» به زبان آرامی که آن را در نخستین روز عید هفته ها، پیش از خواندن تورات، تلاوت می کنند، گفته می شود که هنگام رهایی نهایی، تمام برکات آسمانی و زمینی به سوی بنی اسرائیل سرازیر خواهند شد. در آن زمان اورشلیم در روز و شب، تحت حراست جلال خدا قرار خواهد گرفت، پارسایان بر تختهای هفت پله ای از زر ناب خواهند نشست و زیبایی سیمایشان همچون آسمان صاف و ستارگان تابان خواهد بود. یک نوع زیبایی که از هر توصیفی بالاتر است و هیچ یک از انبیا آن را نشنیده و ندیده اند. آنان همراه با حضور الهی [شخینا] در فردوس گام خواهند زد و خواهند گفت: «این همان است که ما در زمان اسیری بدان دل بسته بودیم. اکنون او سعادت ابدی را که از سالها پیش وعده داده بود، به ما عطا کرده است.» گاو صحرایی (به عبری: شور هابار) در جنگی با ماهی لویاتان، آن را تا سر حد مرگ مجروح خواهد کرد، ولی یکی از باله های این هیولای دریایی کار آن گاو را خواهد ساخت. آنگاه خدا با دست خود این دو حیوان را پاره پاره کرده، برای پذیرایی از پارسایان بر خوانی گوهرین خواهد نهاد، در حالی که نهرهایی از بهترین روغن و شراب از آن خوان جاری خواهد بود و همه اینها از آغاز آفرینش برای این مهمانی فراهم شده است.

اندوه ملی قوم یهود در مناجات «یوتصروت»
مناجات «یوتصروت» برای سبتهای ممتاز سال که در چند کنیسه خوانده می شود و تنها در کامل ترین نمازنامه ها آمده است، بهترین بیان از اندوه ملی قوم یهود را ارائه می دهد و این اندیشه تقریبا در سراسر آن وجود دارد: «رنجهای ما بزرگ و بیش از تاب و توان ماست. تو، ای خدا! وعده داده ای که ما را رهایی دهی. زمان رهایی را نزدیک کن، برخیز و به کمک ما بشتاب. مادامی که ما در تبعید هستیم، نام تو کامل نیست. دشمن قلوب ما را جریحه دار می کند؛ به ما سنگ می زند؛ بلا بر سر ما می آورد؛ ما را زیر پا خرد می کند؛ به ما و امید ما به رهایی و توکلی که بر تو داریم، نیشخند می زند. اما این اسیران بیچاره در سرزمین بیگانه، همچون غلامان و کنیزان دوره اقامت در مصر، از روزی که آنان را ترک کرده ای منتظر تو هستند. آری، ما به رهایی خود اطمینان داریم. دختر صهیون حقیقتا شادمانی خواهد کرد؛ زیرا مسیحا می آید؛ باکره اسرائیل از شادی فریاد خواهد زد؛ زیرا میکائیل فرشته به زودی از ستیغ کوه صلا در خواهد داد: یک منجی برای صهیون آمده است.» درتمام این پیوطیم که شرائط سخت و تحقیر آمیز بنی اسرائیل در عصری تاریک را منعکس می کند، یک دنیا جذابیت وجود دارد. رقت انگیزترین این مناجاتها به شکل گفتگوهایی بین خدا و قوم اسرائیل است که ایشان در طی آن از شوربختی خود نزد خدا شکایت می برند و خدا آنان را در مورد نزدیک بودن زمان رهایی مطمئن می سازد.

دعاهای فراوان برای آمدن مسیحا
در «زمیروت» [تسبیحات] هنگام صرف شام و ناهار شب و روز سبت دعاهای فراوانی برای آمدن مسیحا وجود دارد. موضوع برخی از «هوشعانوت» [دعاهای نجات] که در روز «هوشعانا ربا» [هوشعانای بزرگ] خوانده می شود و برخی از «سلیحوت» [دعاهای توبه] که در مناسبتهای مختلف تلاوت می شود مسیحایی است. این آرمان حتی در آن سلیحوت که عمدتا برای بخشایش گناهان است، به شکل ترجیع بند تکرار می شود و رنج کنونی به عنوان مجازات یا برای کفاره گناهان تلقی می گردد. به طور طبیعی رهایی موضوع اصلی «تیقون حصوت» [نماز یا نوحه های نیمه شب] است که یهودیان پارسا آن را می خوانند و موضوع اصلی «کینوت» [مرثیه] برای روز نهم ماه «آب»، سالگرد ویرانی معبد است.


منابع :

  1. جولیوس کرینستون- انتظار مسیحا در آیین یهود- ترجمه حسین توفیقى- ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- تاریخ نشر: 1377

  2. محمدمهدى کریمى ‏نیا- مقاله انتظار موعود در آیین یهود- فصلنامه معرفت- شماره 27

  3. راب ا کهن- گنجینه ای از تلمود- ترجمه امیرفریدون گرگانی- انتشارات زیبا

  4. محمد بهشتی- ادیان و مهدویت- مؤسسه مطبوعاتی حسینی- تهران بی تا

  5. جیمز هاکس- قاموس کتاب مقدس- کتابخانه طهوری- تهران 1349

  6. جلال الدین آشتیانی- تحقیقی در دین یهود

  7. محمدمهدی کریمی‌نیا- مقاله دکترین مهدویت و انتظار موعود در آیین یهود- کمیته علمی همایش بین المللی دکترین مهدویت

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/114660