یهودیت در تاریخ اسلام

بشارت یهود

بشر برای تکامل خود نیاز به راهنما دارد، لذا خداوند متعال پیامبرانی را برای هدایت بشر در طول تاریخ برگزیده است، تا آنان را به سعادت برسانند. حضرت موسی (ع) هم به همین دلیل مبعوث شد.
یهودیان، قبل از مبعوث شدن پیامبر اکرم (ص) از طریق بشارت هاى تورات به آمدن چنین پیامبرى آگاهى داشتند و هنگام فشار و سخت گیرى مشرکان یثرب (اوس و خزرج) در ایامى که با هم نزاع داشتند با تهدید به آنان مى گفتند که به زودى پیامبر جدیدى ظهور خواهد کرد و ما به او ایمان مى آوریم و به کمک وى از شما انتقام گرفته، شما را همچون قوم عاد و ارم از بین خواهیم برد. اما با هجرت پیامبر (ص) به این شهر (که به همین مناسبت به مدینةالنبى و سپس مدینه شهرت یافت) نه تنها بدو ایمان نیاوردند بلکه به مخالفت و ناسازگارى نیز پرداختند.
یهودیان از همان روزهاى ورود پیامبر به مدینه از او متنفر بودند و از نفوذ و پیشرفت دین وى بیم داشتند. وقتى دیدند مردم دسته دسته به دین اسلام مى گروند حسدشان شدت گرفت و ترسشان افزون شد و بر ضد اسلام و مسلمانان به وسایل مختلف توطئه آغاز کردند. علماى یهود، پیامبر (ص) را تصدیق نکردند و به تحریف آیات پرداختند. درباره تحریف آیات توسط یهودیان می توان به سوره هاى: مائده آیه 13، 41 و نساء آیه 46 و بقره آیه 75 تا 79 و آل عمران آیه 78 رجوع نمود.
آنان آیات الهى را به ثمن قلیل فروختند و پیروان خود را از دریافت حق بازداشتند و موجب گمراهى آنها شدند. سوره هاى مائده آیه 41، 62 و آل عمران آیه 69، 70 به این موضوع اشاره دارند. علما و رؤساى طوایف یهود، علاوه بر کتمان حق، مشرکان را نیز در مخالفت با پیامبر اسلام ترغیب و تشویق مى کردند و به دروغ مى گفتند. خداوند می فرماید: «یا اهل الکتاب لم تلبسون الحق بالباطل و تکتمون الحق و انتم تعلمون؛ اى اهل کتاب! چرا حق را به باطل در مى آمیزید و حقیقت را با این که مى دانید پنهان مى کنید؟» (آل عمران/ 71) محمد (ص) آن پیغمبرى نیست که ما انتظارش را مى کشیدیم، زیرا پیامبر از بنى اسرائیل نبود. یهودیان در داخل مدینه علیه مسلمانان به فساد و توطئه و دشمنى دست یازیدند. با این که پیامبر (ص) در آغاز ورود به مدینه پیمان نامه اى عمومى تنظیم نمود که حقوق یهودیان در آن رعایت مى شد و آنان را در دین و دارایى خویش آزاد گذاشت و یهودیان نیز پیمان بستند که علیه مسلمانان دسیسه نکنند، اما بنا به دلایل گوناگون از پیمان با پیامبر (ص) خارج شدند و کارشکنى و توطئه آغاز نمودند، مواد عمده این پیمان بدین قرار است:
1- مسلمانان و یهودیان مانند یک ملت در مدینه زندگى خواهند کرد.
2- مسلمانان و یهودیان در انجام مراسم دینى خود آزاد خواهند بود.
3- در موقع پیش آمد جنگ، هر کدام از این دو، دیگرى را در صورتى که متجاوز نباشد، علیه دشمن کمک خواهد داد.
4- هر گاه مدینه مورد حمله و تاخت و تاز دشمن قرار گیرد، هر دو با هم در دفاع از آن، تشریک مساعى خواهند کرد.
5- قرارداد صلح با دشمن، با مشورت هر دو به انجام خواهد رسید.
6- چون مدینه شهر مقدسى است، از هر دو ناحیه مورد احترام، و هر نوع خونریزى در آن حرام خواهد بود.
7- در موقع بروز اختلاف و نزاع، آخرین داور براى رفع اختلاف، شخص رسول خدا خواهد بود.
8- امضاکنندگان این پیمان با همدیگر به خیرخواهى و نیکوکارى رفتار خواهند کرد.
پیروان حضرت موسی (ع) در طول تاریخ برای سود دنیوی خود این دین را تغییر داده و تحریف کردند، حتی یهودیان با آنکه نشانه های پیامبر اکرم (ص) را در تورات خوانده بودند و منتظر ظهور او بودند، ولی بعد از بعثت دست به کارشکنی زدند، چون آرمانها و دستورات اسلام با منافع دنیوی آنها مخالف بود. با مروری بر عملکرد یهود در عصر نبوی، می توان به حوزه های کارشکنی یهود علیه پیامبر اکرم (ص)، علل و پیامدهای این کارشکنی پی برد.

روایات مغشوش در مورد یهودیان مدینه

در مورد اینکه یهود مدینه بومی هستند یا اصیل، روایات مغشوش و پراکنده است، اما به نظر می رسد از هر دو گروه بومی (عرب یهودی شده) و اصیل (از نژاد بنی اسرائیل) در مدینه ساکن بوده اند. گروهی عقیده دارند؛ یهودیان مدینه به این طریق یهودی شده اند که زنان جاهلی برای فرزنددار شدن نذر می کردند، فرزندانشان را یهودی کنند، البته این گروه پس از بعثت بعد از مسلمان شدن، فرزندانشان را مجبور می کردند مسلمان شوند، در این هنگام آیه: «فی الدین قد تبین الرشد من الغی؛ در دین اجبارى نیست چرا که راه از بیراهه آشکار شده است.» (بقره/ 256) نازل شد و به آنها تذکر داد که در دین هیچ اجباری نیست.

اوضاع سیاسی و اجتماعی یهود در مدینه
البته اوضاع سیاسی و اجتماعی یهود در مدینه به این صورت بود که قبل از اینکه قبایل اوس و خزرج از سرزمین سبا وارد مدینه شوند، یهودیان به تنهایی کنترل اوضاع سیاسی و اقتصادی مدینه را در دست داشتند، اما بعد از آمدن قبایل اوس و خزرج به مدینه، یهودیان موقعیت خود را در خطر دیدند، ناچار با این قبایل پیمان بستند، البته یهود در این پیمان از موقعیت پایین تری نسبت به اوس و خزرج برخوردار بودند. از نظر فرهنگی یهودیان شبیه اعراب بودند. افراد باسواد آنها از علمای مذهبی بودند. یهودیان برای اینکه کنترل اقتصادی را در دست بگیرند بین دو قبیله اوس و خزرج تفرقه می افکندند. رسول خدا (ص) هم که وارد مدینه شد، از موضع سیاسی یهود اطلاع داشت، به همین علت با یهودیان داخل و خارج مدینه پیمان صلح بست تا برای مبارزه با مشرکین نیروی خود را متمرکز کند. بر اساس پیمان نامه یهودیان در دین خود آزاد بودند، اما موظف به پرداخت جزیه بودند، هم چنین یهودیان و مسلمانان موقع حمله دشمن باید با هم متحد می شدند.

حوزه های کارشکنی یهود علیه پیامبر اسلام (ص)

حوزه ها و قلمروهای کارشکنی یهود را می توان در ابعاد زیر بررسی کرد.

کارشکنی های یهود علیه پیامبر در عرصه نظامی
مهمترین عرصه کارشکنی های یهود علیه پیامبر، در عرصه نظامی است. به بیان عمیق تر بر اساس مدارک و اسناد معتبر یهودیان در طول تاریخ، پیامبران زیادی را آزار رسانده و کشته اند، حتی آنان پیمان خود با پیامبر (ص) را شکستند و برای حفظ منافع دنیوی خود به کارشکنی پرداختند، عده ای ظاهرا مسلمان شدند ولی به جاسوسی پرداختند و از کمک رساندن مسلمین به پیامبر جلوگیری کردند. در این موقع آیه ۱۱۸ سوره آل عمران نازل شد. «ایها الذین امنوا لاتتخذوا بطانهٔ من دونکم لا یألونکم خبالا ودوا ما عنتم. قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الأیات ان کنتم تعقلون؛ اى مؤمنان! بیگانگان را همراز خود مگیرید، چه آنها از هیچ گونه آسیب رسانى در حق شما کوتاهى نمى کنند. دوست دارند شما در رنج باشید. همانا دشمنى از گفتارشان پیداست، و کینه اى که دلشان نهان مى دارد بزرگ تر است. به راستى ما آیات را براى شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید.» خداوند در این آیه دستور می دهد مسلمانان راز خود را در بین بیگانگان افشا نکنند، خداوند در این آیه از باطن دشمنان خبر می دهد و یادآوری می کند که آنها شایسته دوستی نیستند، و به این صورت نقشه یهود بر هم ریخت.

اختلال در وحدت مسلمانان
پیامبر اسلام با پیمان مؤاخات و برادرى بین مهاجر و انصار، هم دشمنى دیرینه بین عرب قحطانى و عدنانى را از بین برد و هم دشمنى اوس و خزرج را به الفت و برادرى تبدیل کرد. از آن پس یاران پیامبر اسلام از مهاجر و انصار (از هر دو قبیله اوس و خزرج) خود را برادر و از یک امت واحده مى پنداشتند. این امر بر یهودیان گران آمد و سعى کردند با یادآورى کینه ها و دشمنى هاى قدیمى در وحدت آنها اختلال ایجاد کنند. «شاس بن قیس» یهودى سالخورده اى بود که از مسلمانان کینه اى شدید داشت و سخت بر آنان حسد مى ورزید. بر انجمنى متشکل از یاران پیامبر که از دو قبیله اوس و خزرج بودند گذر کرد. وقتى الفت و مهربانى و وحدت آنها را در سایه اسلام دید به خشم آمد. سپس جوانى یهودى را فرستاد تا در میان مسلمانان با یادآورى داستان «جنگ بعاث» تفرقه و دشمنى ایجاد کنند. بر اثر این توطئه افراد اوس و خزرج در مقابل هم صف کشیدند تا این که پیامبر (ص) آنها را آرام نمود. قرآن کریم درباره این توطئه مى فرماید: «یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقا من الذین اوتوا الکتاب یردوکم بعد ایمانکم کافرین؛ اى کسانى که ایمان آوردید، اگر دسته اى از کسانى را که کتاب (آسمانى) دریافت کرده اند پیروى کنید شما را پس از ایمانتان به صورت جمعى کافر برمى گردانند.» (آل عمران/ 100)

جاسوسی یهودیان در جنگ احزاب
نمونه ای از جاسوسی یهودیان، در جنگ احزاب است. آنها با وجود داشتن پیمان با مسلمانان به صورت ستون پنجم، سپاه ده هزار نفری احزاب (قبایل چندگانه عرب و یهود) را یاری کردند. وقتی احزاب شکست خوردند، پیامبر (ص) بر اساس مفاد پیمان نامه با آنها رفتار نمودند. رفع اختلافات بین دو قبیله اوس و خزرج (اختلافات ۲۰ ساله) از مشکلات رسول خدا (ص) بعد از هجرت به مدینه بود. بعد از صلح این دو، یهود شروع به تفرقه افکنی کردند، اما پیامبر مردم را هوشیار نمودند و دوباره صلح را برقرار کرد. آیه ۱۰۰ سوره آل عمران در این باره است و مسلمانان را از اطاعت از اهل کتاب منع می کند. این آیه خطاب به تمام مسلمانان در همه زمان هاست و آنها را از توطئه دشمن آگاه می کند، اما مصداق این آیه در اوایل هجرت مسلمانان به مدینه، مشرکان و یهودند. آنها از راه های مختلف به پیامبر فشار می آوردند، از جمله جنگهای بدر و احد با مشرکین و درگیری با قبایل بنی قینقاع و بنی قریظه و یهود خیبر، مقاومت در برابر این فشارها فقط با الطاف الهی و کمکهای غیبی ممکن شد.

طرح اتحاد قبایل عرب بر ضد مسلمانان
یهودیان علاوه بر تحریک مشرکان علیه مسلمانان به ویژه در جنگ احد، در جریان جنگ احزاب (خندق) در سال پنجم هجرى نیز قبایل عرب را بر ضد مسلمانان متحد کردند و هنگامى که کار بر مسلمانان سخت بود پیمان خود را شکستند و با دشمنان براى ریشه کن ساختن مسلمانان، یار شدند. در جنگ احزاب، یهود بنى نضیر از بیرون مدینه و یهود بنى قریظه نیز از داخل شهر با مشرکان همراه شدند. (انفال/ 56- 58 و احزاب/ 9- 27) اگرچه توطئه آنان با ناکامى مواجه شد و مسلمانان پس از پیروزى در این جنگ با یهود بنى قریظه به نبرد پرداختند و آنها را نیز شکست دادند.

ایجاد ناامنی و فتنه

از جمله کارهای که یهود برای کارشکنی انجام دادند، ایجاد ناامنی و فتنه بود. بعد از پیروزی مسلمانان در جنگ بدر یهود بنی قینقاع از شدت ناراحتی شروع به فتنه انگیزی و گفتن شعارهای توهین آمیز کردند. رسول خدا (ص) در پاسخ، نشانه های پیامبری خود در تورات را گوشزد نموده و آنها را بیم داد، بنی قینقاع به جای عبرت گرفتن، قدرت نظامی خود را به رخ پیامبر کشیدند و او را تشویق به جنگ کردند، پیامبر (ص) سکوت کرد، اما مسلمین منتظر فرصت انتقام بودند. آیات ۱۲ و ۱۳ سوره آل عمران نازل شد و شکست زود هنگام یهودیان و محشور شدن آنها در جهنم را خبر داد. یهودیان بنی قینقاع به فتنه انگیزی ادامه دادند چنانکه در شوال سال دوم هجری جوانی از بنی قینقاع به زنی مسلمان توهین کرد، زن مسلمان تقاضای کمک نمود. مردی مسلمان آن جوان یهودی را کشت، در عوض یهودیان نیز او را به قتل رساندند، در ادامه یهودیان به قلعه های خود رفته و آماده جنگ شدند.
پیامبر (ص) پس از فتح قلعه دستور داد آنها از مدینه خارج شوند. قبیله دیگر یهودیان بنی نضیر با طرح نقشه قتل پیامبر پیمان را شکستند. خداوند پیامبر را از نقشه آنان آگاه کرد و توطئه آنها بی نتیجه ماند. یکی از یهودیان به نام کنانهٔ بن صویرا گفت: «قسم به تورات او پیامبر خداست که نشانه هایش در تورات آمده است.» یهودیان به سخنان او توجهی نکردند، به این صورت قبیله ای دیگر از یهودیان دشمنی خود را با پیامبر آشکار کرد. پیامبر (ص) در پاسخ به این خیانت قصد جنگ با آنها را داشت، در نتیجه آنها یا باید مسلمان می شدند و یا وطن خود را ترک می کردند، آنها از شدت تعصب ترک وطن را انتخاب کردند. بعضی از مفسرین شأن نزول سوره حشر را این اتفاق می دانند. خداوند در این سوره مجازات این عده را ترک وطن معرفی می کند و می فرماید: «اگر خداوند این مجازات را تعیین نکرده بود علاوه بر عذاب دنیا در آخرت هم مجازات می شدند.» در ادامه کارشکنی های سران یهود با قبایل دیگر و بت پرستان، احزابی را تشکیل دادند و در مقابل مسلمانان قرار گرفتند و مخالفان را از نظر نظامی و اقتصادی یاری کردند. سران یهود مردم عادی یهودی را با حیله تحریک به مخالفت و کارشکنی کردند.


منابع :

  1. مرتضی شیرودی- مقاله یهود و پیامبر- سایت پیامبر اعظم

  2. حسن ابراهیم حسن- تاریخ سیاسى اسلام- ترجمه ابوالقاسم پاینده- صفحه ‏147- 149 و ‏122- 120

  3. محمدابراهیم آیتى- تاریخ پیامبر اسلام- صفحه ‏234- 236، ‏368- 364

  4. جلال‏ الدین فارسى- پیامبرى و جهاد- صفحه ‏26-24، ‏28-27، ‏509-508

  5. محمدبن جریر طبری- تاریخ طبرى- ترجمه ابوالقاسم پاینده- جلد 3 ص ‏1006-1003 و 1014-1008، جلد ‏4 ص ‏1296

  6. نشریه مکتب اسلام- شماره 3- سال 9- صفحه ‏162

  7. رسول جعفریان- تاریخ سیاسى اسلام- جلد 1 صفحه ‏152- ‏154

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/114906