اندیشه های الهیاتی سعدیا گائون

فلسفه یهود

فلاسفه یهودى قرون وسطا متأثر از تعالیم مکاتب کلامى اسلامى قرن هشتم تا یازدهم بوده اند، به خصوص تلاش هاى یکى از مکاتب تفکر اسلامى (کلام معتزلى) تأثیر زیادى در بالندگى تفکر یهود داشت. به عقیده متکلمان معتزلى، اقامه برهان عقلى در موضوعات اعتقاد دینى ضرورى است و فلسفه یونانى مى تواند به عنوان خادم اعتقاد دینى مورد استفاده قرار گیرد. مراجع حاخامى براى دفاع از یهودیت در برابر اتهامات درونى و بیرونى اغلب تلاش مى کردند از کلام معتزله همچون سپر دفاعى مهمى اقتباس کنند. سعدیا گائون (سعدیا بن یوسف فیومى) در میان چنین متفکرانى از برجستگى خاصى برخوردار بود.
سعدیا گائون در سال ۸۸۲ میلادی در پیتوم در مصر زاده شد. در بیست سالگی یک واژه نامه زبان عبری را به چاپ رسانید. سه سال بعد، نوشته ای بر ضد گروه قرائیم چاپ کرد. جریان اصلى تفکر فلسفى یهودیت، در جهان اسلام و در میان یهودیانى شروع شد که با آثار فلسفى یونانیان از طریق ترجمه هاى عربى آنها آشنا شدند. در همان حال که الهیات اسلامى تأثیرات یونانیان را جذب مى کرد متفکران یهود که تا آن زمان در چارچوبى اگادایى باقى مانده بودند شروع به گسترش دادن افق هاى الهیاتى خویش کردند. اولین فیلسوف- الهیدان عمده یهودى سعدیا گائون (852-942) بود که بر خلاف فیلون در آثار و روش های فکری یهودیت تلمودی تبحر کامل داشت. سعدیا علاوه بر نوشته های الهیاتی، در باب موضوعات مورد علاقه ربیان نیز مطالب بسیار زیادی نوشته است، او در مقام رئیس مدرسه سورا در بابل از موقعیت بلندپایه اى برخوردار بود.

سعدیا به عنوان گائون مدرسه بابلى سورا

او پس از زندگى در فلسطین و آلپو، از شهرهاى سوریه، در شهر بابل سکنا گزید. در آنجا بود که سعدیا به سبب تعیین تاریخ روزهاى مقدس با گائون فلسطینى هارون بنمئیر وارد مشاجره اى تند شد. پس از آن او به مقام گائون مدرسه بابلى سورا که در حال انحطاط بود، منصوب شد. سورا تحت نظر سعدیا دستخوش تحول و احیایى بزرگ شد و از سراسر عالم یهودى دانشجو جذب کرد. اما به زودى سعدیا با راو بزرگ بابل، داود بن زکاى، که او را منصوب کرده بود، به مخالفت برخاست. هنگامى که داود بن زکاى مى خواست به جاى سعدیا شخص دیگرى را به عنوان گائون قرار دهد، سعدیا راو اعظم دیگرى را منصوب کرد. نزاع میان این دو رهبر باعث شکاف در جامعه یهود بغداد شد، اما هفت سال بعد بزرگان جامعه آن دو را آشتى دادند و سعدیا دوباره منصوب شد. سعدیا به عنوان گائون مدرسه بابل رساله هایى در موضوعات مختلف نوشت. او در مورد دستور زبان و فرهنگ زبان عبری، به تحقیقات گسترده ای دست زد. تقریبا تمام کتاب مقدس را به عربى ترجمه کرد، یک کتاب دعا و همچنین اشعارى براى نیایش هاى دسته جمعى تدوین کرد. نوعى روش شناسى علمى و تفسیر جدیدى از تحقیقات هاگادا و تلمود ارائه داد. سؤالات زیادى در مورد شریعت یهود بیان و تدوین کرد، در پاسخ به سؤالات جوامع پراکنده یهود احکام مهمى را صادر کرد و بر تلمود و میشنا شرح نوشت; آثارى در زمینه سالنامه و تاریخ نگارى هاى مبتنى بر داده هاى کتاب مقدس و نوشته هاى حاخام ها نگاشت و الهیاتى عقلى به وجود آورد.

رابطه فلسفه با شریعت یهودی قرون وسطی

در قرون نهم و دهم، پس از یک وقفه بسیار طولانی، فلسفه و ایدئولوژی نظام مند از نو در میان یهود ظهور کرد، پدیده ای که علامت دست یابی آن ها به تمدن اسلامی بود. بدون تردید رابطه ای بین تولد جدید فلسفه و الهیات با گرایش های اجتماعی آن دوره وجود داشت که موجب پیدایش سرمایه گذاران یهود (برخی از آنها مشوق تعلیم بودند که عملا، و شاید نه به لحاظ نظری، از اعضای طبقه حاکمه حکومت اسلامی بودند) و اطبای یهودی شد که در شرایط مساوی با اندیشمندان مسلمان و مسیحی، همکاری می نمودند. پیشرفت اسلام در قرون نهم و دهم نشان داد که دانش فلسفی و علمی یونانی می تواند حد اقل تا حدی از پیوندهای شرک آمیز آن منفک شود و می تواند به زبان و فرهنگ دیگر تغییر یابد.
این امر هم چنین نشان می داد (و بسیاری از متفکران یهودی این درس را آموختند) فرهنگی که علم و فلسفه و یا کلام از اجزای حیاتی و ضروری آن است، می تواند بر دینی توحیدی و پیامبرانه مبتنی باشد که در همه مبانی مربوط شباهتی تنگاتنگ با یهودیت دارد. این سؤال که آیا فلسفه با شریعت هماهنگ است یا خیر (که جوابش گاهی منفی است) دل مشغولی اصلی مشهورترین متفکران یهودی قرون وسطی بود. تقریبا از قرن نهم تا سیزدهم، اندیشه فلسفی و کلامی یهود در تکامل فلسفه و الهیات اسلامی مشارکت جست و فقط در یک جهت محدود، استمرار و استقلال خویش را نشان داد. فیلسوفان یهودی هیچ ترجیح خاصی را برای متون فلسفی نوشته شده به قلم نویسندگان یهود نسبت به آثار مسلمانان نشان ندادند و در بسیاری موارد آثار مهم متفکران یهودی، پاسخ و یا بازتابی به عقاید اسلام غیر یهودیشان بود. زبان عربی، زبان اصلی نوشتارهای فلسفی و علمی یهود بود.
عراق مرکز بسیار مهم تفکر یهود در قرون نهم و دهم بود که در میان اندیشوران آن تعدادی یهودی نیز به چشم می خوردند که در فلسفه یونانی غوطه ور بودند. ولی فعال ترین و بانفوذترین متفکران یهودی این دوره تا حد زیادی گرایشی بسیار متفاوت از خود نشان دادند؛ گرایش به کلام معتزلی.

تأثیر الهیات معتزلی بر اندیشه های سعدیا

مکتب معتزلی که در قرن هشتم شکل گرفت، به نظر می رسد که در برخی ادوار نمایندگانی داشته است که با یک انگیزه نظری اصیل به حرکت درمی آمده اند. الهیات این مکتب که در مجالات با زرتشتیات، مانویان و مسیحیان، شکل گرفت، مدعی آن بود که متکی بر عقل است. سعدیا بن یوسف (882-942) اعتقاد به عقل و همین طور بیشتر اصول کلام معتزلی را اقتباس کرد. او ترجمه ای عربی از کتب عهد عتیق فراهم ساخت که با تفسیر همراه بود. هم چنین تعدادی رساله حقوقی و جدلی تألیف کرد. اثر عمده سعدیا در کلام که عنوان عربی آن «کتاب الامانات و الاعتقادات» است و می توان آن را کتاب عقاید و مسالک نام نهاد، در حد قابل توجهی از رساله های مشابه معتزلی و دیدگاه آنان در طبقه بندی موضوعات کلامی (که به عنوان پنج اصل مشهور است) الگو گرفته است. سعدیا همانند بسیاری از نویسندگان معتزلی، کتاب خود را با یک فهرست و نظریه ای در باب منابع مختلف شناخت، آغاز می کند.

رابطه دین یهود و تحقیقات فلسفى در نظر سعدیا
سعدیا اقدامات جسورانه خویش در زمینه الهیات را با این ادعا شروع کرد که دین یهود و تحقیقات فلسفى دو راهند اما روى سوى یک هدف دارند; و اگر چه از طریق تأملات فلسفى نیز به حقیقت مى توان رسید اما براى افرادى که ذهنیت فلسفى ندارند سنت دینى از ضروریات است. از این روى، اثر عمده فلسفى او، کتاب عقاید و آراء، تعالیم یهودى را به روشى عقلى عرضه مى کند و آنها را از پیرایه هاى اگادایى شان در آورده، تبیین منسجم و نظام وار بدانها داده است. از لحن جدلى بسیارى از مباحث سعدیا چنین به نظر مى آید که هدف اصلى و اولیه او در مقام یک الهیدان دفاع از یهودیت در مقابل مدعیات مسیحیت و اسلام، و نیز دفاع از سنت مخصوص یهودیت حاخامى در قبال جنبش هاى فرقه گراى درون یهودیت بوده است.

شقاق فرقه اى در دوره سعدیا
شقاق فرقه اى عمده اى که یهودیت را در دوره اى که سعدیا قلم مى زند تهدید مى کرد از جانب فرقه قرائیم بود. این جدایی در سال 767 و زمانی آغاز شد که پس از آنکه در میان جماعت یهود بابل مباحثی در باب رهبری و مقام ریاست یهودیان آواره در گرفته بود. نامزد بازنده این قضیه، عانان بن داوید از یهودیت حاخامى انشعاب کرد. او فرقه اى به وجود آورد که بعدها به یهودیت قرائیمى مشهور شد. این نام در عبرى به معناى «اصحاب کتاب (مقدس)» است. عانان افرادى از گروه هاى فرقه گراى کوچک را که در مخالفت با تفسیر تلمودى کتاب مقدس با او اشتراک نظر داشتند به خویشتن جذب کرد. عانانیان، و نهضت قرائیم که از آنان به وجود آمد، در فهم متن کتاب مقدس بیشتر از یهودیت حاخامى از روش لفظ گرا بهره مى گرفتند و در بسیارى از اعمال دینى خویش سخت گیرتر بودند.

دلایل روش هاى سنت حاخامى در تفسیر کتاب مقدس

سعدیا نه تنها با این مشکل مواجه بود که نشان دهد تعالیم یهودى در باب ذات خدا و سرشت انسان نسبت به نظریه هاى مسیحى و اسلامى مربوط به این موضوعات بهتر و برتر است بلکه نیز مى بایست دلایل روش هاى سنت حاخامى در تفسیر کتاب مقدس را خاطر نشان سازد. سعدیا فقط به دفاع از یهودیت حاخامى در مقابل انتقادات قرائیان اکتفا نمى کند بلکه حمله به آموزه هاى قرائى در مواردى که از سنت تلمود فاصله مى گیرند نیز در دستور کار او قرار دارد. مثلا وى اعتقاد به تناسخ ارواح را که چه بسا عانان یا کسانى از قرائى ها از آن دفاع کرده بودند به بحث کشیده، نشان مى دهد که نه عقل و نه کتاب مقدس بر آن دلیل قانع کننده اى ارائه نمى دهند. اما على رغم انکارهاى سعدیا آن عقیده از پایه هاى عرفان یهودى قرون وسطا شد.

اندیشه تعارض میان شناخت فلسفى و تعالیم سنتى
نکات تازه اى که بتوان آنها را در رشد فلسفه محض سهیم دانست بسیار کم در آثار سعدیا یافت مى شوند. اما شاهکار آثار سعدیا، که به الهیات یهودى پرداخته است، یک دستاورد علمى مهم است. او تحقیق عقلى را بدیل وحى و سنت در جستجوى حقیقت دینى معرفى مى کند و اگرچه معتقد است که هیچ گونه تعارضى میان آنها نیست ولى در واقع وى سنت یهودى را تفسیرى تازه کرده تا آن را با تحلیل عقلى هماهنگ گرداند. بذر اندیشه تعارض میان شناخت فلسفى و تعالیم سنتى، که الهیدانان مشهور یهودى قرن هاى بعد از آن را به خود مشغول داشت، به دست سعدیا پاشیده شد. اما سرانجام سعدیا جاى خویش را به متفکرانى عالى مقام تر سپرد و در جلوه آنان از فروغ افتاد. با این حال کتابش در میان متدینان یهود که فلسفه را در کل لعن و طرد مى کردند طرفداران بسیار داشت.

اسطوره خبرگى سعدیا در جادوى قبالایى
اسطوره خبرگى سعدیا در جادوى قبالایى، که مشهور است وى به مدد آن گولم یا آدمى مصنوعى خلق کرده است، شهرت او را افزایش داد. این افسانه گویا از آنجا ناشى شده است که یکى از شروح کتاب عرفانى سفر یصیرا را به او نسبت داده اند. اما شرح اصلى خود سعدیا بر این کتاب از سنخى بسیار متفاوت است. در قرن سیزدهم در اوج مشاجرات مربوط به مجاز دانستن یهودیان در مطالعه و استفاده از فلسفه بیگانگان براى صورت بندى الهیات یهودى، شمارى از متفکران از سعدیا و تلاش هاى پیشگامانه وى به شدت انتقاد مى کردند و حتى یکى از تلمودیان که معمولا وسعت مشرب نشان مى داد ادعا کرد که متدینان نباید از اندیشه هاى کتاب عقاید و آراء پیروى کنند; زیرا آن مسائل براى یهودیت پذیرفتنى نیستند.

رد دعاوى دینى مسیحیان، مسلمانان و زرتشتیان

سعدیا در اثر اصلى فلسفى اش کتاب عقاید و آرا در صدد رد دعاوى دینى مسیحیان، مسلمانان و زرتشتیان برآمد. او با مبتنى ساختن رویکردش بر آموزه هاى کلام (اسلامى) قائل به چهار منبع شناخت شده است: تجربه حسى، شهود حقایق بدیهى، استنتاج منطقى و سنت موثق و معتبر. این مقوله چهارم که از سه منبع نخست نتیجه مى شود سنت معتبر است که زیربناى تمدن و فرهنگ مى باشد. این سنت را خدا به انسان ها داده است تا در برابر شک و تردید آنها را راهنمایى و حمایت کند; زیرا اکثر انسان ها نمى توانند درگیر تفکر فلسفى شوند.

رابطه عقل و دین از نظر سعدیا
سعدیا اظهار مى دارد که تنها تورات منشأ الهى دارد. تورات توسط خدا به پیامبران وحى شد و به صورت کتبى و شفاهى به دیگران انتقال یافت. سعدیا با اقتباس از آموزه معتزلیان استدلال مى کند که اعتقاد دینى و عقل کاملا با هم سازگارند. بر این مبنا او سعى مى کند وجود خدا را اثبات کند، زیرا جهان مى بایست نقطه آغازى داشته باشد. او معتقد است که زمان تنها در صورتى معقول است که آغازى داشته باشد، زیرا عبور از یک گذشته نامتناهى به زمان حاضر غیر ممکن است. او بیان مى کند که خالق الهى موجودى غیر مادى و بى نظیر است که عالم را از هیچ خلق کرده است.


منابع :

  1. دن کوهن شرباک- فلسفه یهودی در قرون وسطا- مترجم علیرضا نقدعلی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383

  2. نینیان اسمارت، وینگ زای چان، شلوموپینز- کتاب سه سنت فلسفی، گزارشی از فلسفه های هندی، چینی و یهودی- ترجمه ابوالفضل محمودی- صفحه 218-210

  3. آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1385- صفحه 94- 96

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/115224