شبیه سازی از دیدگاه آیین کاتولیک (حقوق انسانی)

یکسانی حقوق جنین با انسان کامل

صرف نظر از مسائل فوق، گوهرى ترین محور استدلال بر ضد شبیه سازى درمانى از نظر آیین کاتولیک، آن است که این کار ماهیتا غیر اخلاقى است و قتل نفس به شمار مى رود. در این جا دلایل اخلاقى و دینى کلیساى کاتولیک بر ضد شبیه سازى درمانى، درست همان دلایلى است که بر ضد سقط جنین اقامه شده است. از نظر آیین کاتولیک، سقط جنین نامشروع و غیر اخلاقى است و نمى توان به دلایل مختلف به این کار دست زد. موضع کلیساى کاتولیک در قبال سقط جنین روشن، و در بیانیه هاى مختلف منعکس شده است. از دیدگاه آیین کاتولیک، سقط جنین چیزى نیست جز کشتن انسانى بى گناه. کشتن بى گناهان نیز عملى است کاملا غیر اخلاقى و ناپذیرفتنى. از این منظر، جنین هیچ تفاوتى با انسان کامل ندارد. هر حقى را که براى مادر قائل شویم، همسنگ آن را باید براى جنین (حتى جنین یک روزه) قائل شویم. در نتیجه، هر حکمى که در باب کشتن یک انسان کامل و بى گناه دادیم، باید همان را به جنین تسرى دهیم.
پاپ پیوس دوازدهم خطاب به جمع انجمن کاتولیکى ماماهاى ایتالیایى، این دیدگاه را به خوبى چنین تقریر مى کند: «نوزاد در آغوش مادر، حق زیستن خود را مستقیما از خداوند دریافت مى کند... کودک، در حالى که هنوز زاده نشده، یک انسان است به همان میزان و به همان دلیلى که مادر انسان است.» تعلیم رسمى کلیساى کاتولیک در این باره آن است که هر شخصى بر صورت خداوند و همانند او آفریده شده و حیات هر کس مقدس است و باید به طور مطلق از لحظه بارورى تا مرگ طبیعى، محترم باشد. هیچ کس و به هیچ دلیلى حق ندارد که زندگى جنینى را مستقیما نابود کند. از بین بردن عامدانه جنین، گناهى است بزرگ و بر ضد قانون طبیعى. شوراى واتیکان دو، سقط جنین و کودک کشى را جنایاتى نفرت انگیز معرفى کرد.
پاپ ژان پل دوم نیز در رساله «انجیل حیات»، گسترش سقط جنین و دفاع از آن را یکى از جلوه هاى «فرهنگ مرگ» دانسته، آن را جدى ترین جنایت بر ضد حیات نامید. پاپ در این رساله با اشاره به اقتدار دینى خود اعلام مى کند که سقط عمدى جنین گناهى بزرگ به شمار مى رود و این نظریه بر قانون طبیعى و قانون مکتوب خداوند استوار است. در اسناد متعددى، تأکید بر لحظه آغازین حیات فرد است که همان لحظه بارورى است. در نتیجه، به مجرد انعقاد نطفه، حیات مقدس و نامشروطى آغاز مى شود که هیچ کس حق گرفتن آن را ندارد. این مسئله، از چنان وضوحى برخوردار است که دیگر نیازى به بحث بیشتر ندارد. البته گفتنى است که موضع رسمى کلیسا در قبال مسئله سقط جنین همواره چنین نبوده و در گذشته برخى از رهبران فکرى آیین کاتولیک، سقط عامدانه جنین را مجاز مى شمردند.
براى مثال، توماس آکویناس، استدلال مى کرد که جنین تا مدت چهل روز و گاه تا هشتاد روز پس از بارورى، روح ندارد. در نتیجه، سقط جنین در آغاز دوران باردارى از نظر اخلاقى اشکالى ندارد. این مسئله تا اندازه اى ناشى از دیدگاه جنین شناختى ارسطویى است که بر متفکران قرون وسطى تأثیر گذاشته بود و تا حدى نیز از این واقعیت سرچشمه مى گیرد که در کتاب مقدس، چه عهد عتیق و چه عهد جدید، به طور مستقیم به سقط جنین اشاره اى نشده است. در حقیقت، احترام بى قید و شرط به حیات جنین، به تدریج با اقتدار کلیسا شکل گرفت و گسترش یافت. این موضع رسمى در قبال سقط جنین، پایه و بنیادى است براى داورى درباره مسئله شبیه سازى درمانى. پاپ ژان پل دوم در رساله انجیل حیات پس از بحث از غیر اخلاقى بودن سقط جنین، این گونه مسئله را با شبیه سازى درمانى گره مى زند: «همچنین این ارزیابى درباره اخلاقى بودن سقط جنین مى تواند در باب گونه هاى جدید دستکارى رویان انسانى اعمال مى شود که هرچند با انگیزه هاى فى نفسه مشروعى انجام مى شود، به شکلى اجتناب ناپذیر مستلزم کشتن آن رویان ها است.»
از این رو، هر حکمى که بر ضد سقط جنین روا باشد، درباره شبیه سازى درمانى نیز صادق است. افزون بر آن شبیه سازى درمانى، از این منظر وحشیانه تر از سقط جنین است؛ زیرا در سقط جنین غالبا جنین ناخواسته اى را که بر خلاف اراده ما پدید آمده، از بین مى بریم، حال آن که در شبیه سازى درمانى آگاهانه و عامدانه جنینى ایجاد و سپس براى استفاده و مصارف دیگران نابود مى شود و این عملى است که از نظر اخلاقى بسیار پلیدتر از سقط جنین است. با این حال، آیین کاتولیک مستقلا نیز به این مسئله پرداخته و دلائلى بر ضد این کار اقامه کرده است.

دلایل اخلاقى نادرستی شبیه سازى درمانى

از نظر کلیساى کاتولیک، شبیه سازى درمانى به دلایل اخلاقى نادرست است و چالش هایى برمى انگیزد. این چالش را این گونه مى توان صورت بندى کرد: «آیا تولید یا استفاده از رویان هاى انسانى زنده براى سلول بنیادى رویان اخلاقا مجاز است؟» پاسخ آیین کاتولیک به این پرسش به دلایل زیر منفى است:
1. بر اساس تحلیل زیستى کاملى مى توان نشان داد که رویان انسانى از همان لحظه یکى شدن دو گامت مذکر و مؤنث، موجودى انسانى است با هویت دقیقا قابل تعریف که از همان آغاز به گونه اى هماهنگ، مداوم و تدریجى رشد مى کند.
2. در نتیجه، این شخصیت انسانى حق حیات خاص خود را دارد.
3. از این رو، برداشتن و نابود کردن توده سلولى داخلى بلاستوسیست که به رویان آسیبى درمان ناپذیر مى زند و مانع رشد آن مى شود، عملى است شدیدا غیر اخلاقى و غیر مجاز.
4. هیچ هدفى، هرچند خوب، مانند برگرفتن سلول بنیادى رویان براى درمان بیمارى دیگران، نمى تواند وسیله نامشروع را توجیه کند و چنین دخالتى را موجه سازد. غایت خیر، عملى را که فى نفسه خطا است، صحیح نمى سازد.
سخن کوتاه، از نظر آیین کاتولیک جنین در تمام مراحل زیستى خود، از لحظه بارورى به بعد داراى هویت و شخصیت انسانى است و ما چیزى به نام پیش رویان که بر اساس آن بتوان حکم اخلاقى متفاوتى مترتب کرد، نداریم. به گفته کاردینال آلفونسو، تمایز نادرست میان به اصطلاح پیش رویان و رویان در عمل بزرگترین مانع به رسمیت شناختن موقعیت انسانى رویان به شمار مى رود. از نظر او، این اصطلاح با هدف اجتناب از چالشى اخلاقى درباره موقعیت رویان جعل شده است. بدین ترتیب، از نظر آیین کاتولیک شبیه سازى درمانى، غیر اخلاقى است و هیچ توجیهى براى آن وجود ندارد؛ زیرا نهایتا این کار مستلزم ایجاد و سپس نابودى جنین است و از این نظر گناهى مضاعف به شمار مى رود و حتى قبیح تر و غیر اخلاقى تر از شبیه سازى انسانى است؛ حال آن که از نظر کلیساى کاتولیک، «رویان، داراى کرامت انسانى است، حتى هنگامى که تنها شامل یک سلول باشد.»
با این نگرش، هنگامى که خبر شبیه سازى رویانى تا مرحله هشت سلولى از سوى دانشمندان آمریکایى در نوامبر سال 2001 منتشر شد، واتیکان این عمل را محکوم کرد و گفت که این واقعه، «ما را بر آن مى دارد تا مجددا و با قوت تأکید کنیم که آغاز حیات انسانى با قرار داد درباره مرحله خاصى از رشد جنینى تعیین نمى شود؛ در حقیقت این حیات از همان لحظه آغاز رویان، تحقق یافته است.» این نکته نیز افزودنى است که برخى بر این تصورند که یکى از شرایط حکم به جنین انسان بودن آن است که این جنین در رحم مادر شکل گرفته باشد. از این رو، اگر ایجاد رویان در خارج از رحم صورت گرفت، اساسا نمى توان آن را جنین انسانى نامید و حکم انسان را بر آن بار ساخت. آیین کاتولیک با این نگرش مخالفت کرده و چنین شرطى را ضرورى نمى شمارد. گیل کوین، مدیر اجرایى دبیرخانه اسقف هاى آمریکایى براى فعالیت هاى حافظ حیات، موضع کلیسا را در برابر ایجاد رویان برون رحمى چنین بیان مى دارد: «رویان انسانى، چه در رحم مادر آفریده شود و چه در بشقاپ پترى، در بنیاد و سرنوشت، انسان است.» بنابراین، از نظر آیین کاتولیک، حیات انسانى از لحظه بارورى آغاز مى شود و تقسیم هاى رایج علمى درباره مراحل مختلف رشد جنین به معناى ارزشگذارى متفاوت درباره حق حیات او نیست و رویان دو سلولى همانند جنین نه ماهه محترم و به همان اندازه انسان است.
در نتیجه، موجود انسانى از همان لحظه اى که ایجاد شده باید محترم دانسته شود و همه حقوق انسانیش از جمله حق حیاتش رعایت گردد. بخشى از تعلیم بلند و مفصلى که به مسائل روز اختصاص یافته، ناظر به تعیین و تعریف این حقوق اساسى است. گفتنى است نام دیگر این تعلیم، هدیه حیات است. از آن جا که شبیه سازى درمانى در نهایت نابودى جنین انسانى را در پى دارد، خلاف تعلیم فوق و مغایر آموزه هاى کلیساى کاتولیک است و به هیچ روى مجاز نیست. این موضع با تعلیمات کلیسا که در بیانیه هاى مختلف منعکس شده، منطبق و هماهنگ است.

حکم شبیه سازى انسانى در آیین کاتولیک

شبیه سازى انسانى بى تردید عملى است غیر اخلاقى و ناقض کرامت انسانى و هیچ هدفى، هرچند ارجمند و شرافتمندانه، نمى تواند آن را توجیه کند. این موضع و دیدگاه را بارها رهبران کلیساى کاتولیک بیان کرده و در بیانیه ها و اسناد مختلف بازتاب یافته است. مخالفت آیین کاتولیک با شبیه سازى انسانى ریشه در برداشت این آیین از کتاب مقدس و تفسیر داستان هاى عهد عتیق دارد. در حقیقت، عمده مخالفت با شبیه سازى انسانى در کلیساى کاتولیک بر سه داستان محورى سفر پیدایش در عهد عتیق استوار است. این سه داستان با تفسیرى که از آن ارائه مى شود، زمینه و بسترى را فراهم مى کند تا کاتولیک ها بتوانند مخالفت خود را به شبیه سازى انسانى مدلل کنند. گاه به تصریح به این داستان ها اشاره مى شود و گاه تنها پیرنگى از آنها در بحث از شبیه سازى انسانى دیده و تلمیحى به آنها یا یکى از آنها مى شود.

الف: خلقت آدم در کتاب مقدس
و خدا گفت: «آدم را به صورت ما و موافق ما بسازیم تا بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و بهایم و بر تمامى زمین و همه حشراتى که مى خزند، حکومت نماید.» پس خدا آدم را به صورت خود آفرید. او را به صورت خدا آفرید. ایشان را نر و ماده آفرید و خدا ایشان را برکت داد و خدا بدیشان گفت: «بارور شوید و کثیر شوید و زمین را پر سازید و در آن تسلط نمایید و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیواناتى که بر زمین مى خزند، حکومت کنید.» (پیدایش 1:26ـ29)

ب: قتل هابیل در کتاب مقدس
و آدم زن خود حوا را بشناخت و او حامله شده قائن را زایید و گفت: «مردى از یهوه حاصل نمودم.» بار دیگر برادر او هابیل را زایید و هابیل گله بان بود و قائن کارکن زمین بود، و بعد از مرور ایام واقع شد که قائن هدیه اى از محصول زمین براى خدا آورد، و هابیل نیز از نخست زادگان گله خویش و پیه آنها هدیه اى آورد و خداوند هدیه او را منظور داشت. اما قائن و هدیه او را منظور نداشت. پس خشم قائن به شدت افروخته شده، سر خود را به زیر افکند. آنگاه خداوند به قائن گفت: «چرا خشمناک شدى و چرا سر خود را به زیر افکندى؟ اگر نیکویى مى کردى، آیا مقبول نمى شدى؟ و اگر نیکویى نکردى، گناه بر در در کمین است و اشتیاق تو دارد؛ اما تو بر وى مسلط شوى.» و قائن با برادر خود هابیل سخن گفت و واقع شد چون در صحرا بودند، قائن بر برادر خود هابیل برخاسته او را کشت.
پس خداوند به قائن گفت: «برادرت هابیل کجاست؟» گفت: «نمى دانم، مگر پاسبان برادرم هستم؟» گفت: «چه کرده اى؟ خون برادرت از زمین نزد من فریاد بر مى آورد! و اکنون تو ملعون هستى از زمینى که دهان خود را باز کرد تا خون برادر تو را از دستت فرو برد. هر گاه کار زمین کنى همانا قوت خود را دیگر به تو ندهد و پریشان و آواره در جهان خواهى بود.» قائن به خداوند گفت: «عقوبتم از تحملم زیاده است. اینک مرا امروز بر روى زمین مطرود ساختى و از روى تو پنهان خواهم بود و پریشان و آواره در جهان خواهم بود و واقع مى شود هر که مرا یابد، مرا خواهد کشت.» خداوند به وى گفت: «پس هر که قائن را بکشد هفت چندان انتقام گرفته شود.» (پیدایش: 1ـ16)

ج: ویرانى برج بابل در کتاب مقدس
و تمام جهان را یک زبان و یک لغت بود. و واقع شد که چون از مشرق کوچ مى کردند هموارى در زمین شنعار یافتند و در آنجا سکنى گرفتند. و به یکدیگر گفتند: «بیایید خشت ها بسازیم و آنها را خوب بپزیم» و ایشان را آجر به جاى سنگ بود، و قیر به جاى گچ. و گفتند: «بیایید شهرى براى خود بنا نهیم، و برجى را که سرش به آسمان برسد، تا نامى براى خویشتن پیدا کنیم، مبادا بر روى تمام زمین پراکنده شویم.» و خداوند نزول نمود تا شهر و برجى را که بنى آدم بنا مى کردند ملاحظه نماید. و خداوند گفت: «همانا قوم یکى است و جمع ایشان را یک زبان و این کار شروع کرده اند و الان هیچ کارى که قصد آن بکنند از ایشان ممتنع نخواهد شد. اکنون نازل شویم و زبان ایشان را در آنجا مشوش سازیم تا سخن یکدیگر نفهمند.» پس خداوند ایشان را از آنجا بر روى تمام زمین پراکنده ساخت و از بناى شهر بازماندند. از آن سبب آنجا را بابل نامیدند زیرا که در آنجا خداوند لغت تمامى اهل جهان را مشوش ساخت و خداوند ایشان را از آنجا بر روى تمام زمین پراکنده نمود. (پیدایش 11:1ـ9)

تعبیر اخلاقى این داستان ها

از این سه داستان دینى، سه اصل اخلاقى اساسى به دست مى آید: یک، انسان موجودى است خداگونه و همانند او که بر صورت او آفریده شده است، پس موجودى است یکتا و داراى کرامت خاص خدایى و متفاوت از همه موجودات و مخلوقات دیگر؛ دو، حیات انسانى، والاترین شى ء ارجمند هستى و حفظ آن عالى ترین عمل اخلاقى است و در مقابل قتل نفس از کهن ترین و سنگین ترین اعمال غیر اخلاقى به شمار مى رود؛ سه، غرور و تلاش براى گذشتن از حدود انسانى خود و خدایى کردن و ندیدن محدودیت هاى نوع بشر، رفتارى است غیر اخلاقى و عامل تباهى انسان. این کار در کتاب مقدس به عنوان گزارشى از یک ماجرا نقل شده، اما نمادى است براى هر حرکتى که انسان را از حقیقت وجودى اش دور سازد؛ کارى که فرجام خوشى براى انسان نخواهد داشت.
در مکتوبات ناظر به شبیه سازى به این داستان ها اشاره و گاه ارجاع داده مى شود و مستندى براى داورى درباره این تکنیک به شمار مى رود. براى مثال در مقاله «شبیه سازى انسانى بر ضد کرامت انسانى» به هر سه داستان اشاره شده است. در بخشى از این مقاله، با تأکید بر این که ما انسان ها بر صورت و همانند خدا آفریده شده ایم، نتیجه گرفته مى شود که در حقیقت ما «محصول دستان اوییم.» نویسنده در ادامه این مقاله، از نایجل کامرون، متخصص اخلاق، از سر موافقت نقل قول مى کند که «ما در حال حرکت از "مسائل قابیل و هابیل" به "مسائل برج بابل" هستیم؛ از نابودى زندگى انسان ها، به نابودى محدودیت هاى خودمان.»
پاپ ژان پل دوم نیز بخشى از رساله انجیل حیات خود را به گزارش و شرح داستان قتل هابیل به دست قابیل داده است. وى این داستان را نه گزارشى از تاریخ گذشته، که شرح حال انسان معاصر مى داند و بر این باور است که در جهان معاصر. فرهنگ مرگ و کشتار ادامه تفکر قابیلى است. وى پس از نقل اصل داستان از سفر پیدایش چنین مى نویسد: «بیایید این گزارش کتاب مقدسى را، که بر خلاف ساختار باستانى و سادگى بسیارش، چیزهاى فراوانى براى آموختن به ما دارد، با هم بازخوانى کنیم.» آنگاه با شرح فقرات این داستان طى چندین صفحه، نتایجى بر آن بار مى کند که یکى از آنها تقدس حیات انسانى است و دیگرى مخالفت با هر چیزى که این حیات را به خطر اندازد. یکى از این مخاطرات، فن تولید مثل مصنوعى است که افزون بر غیر اخلاقى بودن، به دلیل آن که در موارد متعددى به شکست مى انجامد، خطرى براى زندگى به شمار مى رود و راه را نه تنها بر سقط جنین بلکه بر فرزندکشى نیز مى گشاید.
با این نگاه یکسان به انواع شبیه سازى که به تولید انسان منجر شود، کلیساى کاتولیک به استناد کتاب مقدس و اصول اخلاقى منعبث از آن قاطعانه به مخالفت با شبیه سازى انسانى بر مى خیزد و آن را بى هیچ قید و شرطى نادرست و غیر اخلاقى مى شمارد. پاپ ژان پل دوم، در پیامى به اجتماع رهبران کلیسا در ریمینى، ایتالیا، بر مدافعان شبیه سازى خرده گرفت و گفت که آنان این باور متکبرانه را در سر دارند که «پروژه آنان از پروژه خالق» براى بشر بهتر است و این رهیافت آمادگى آنان را براى بهره بردارى از انسان ها براى اهدافشان نشان مى دهد. از نظر پاپ، حتى اگر هدف شبیه سازى ایجاد انسان تا مرحله کمال و بلوغ باشد و در آن نابودى رویان و جنین انسانى نباشد و هیچ رویانى در این فرایند از بین نرود، «باز این فعالیت توهینى به کرامت شخص انسان به شمار مى رود.»
افزون بر آن، انجام شبیه سازى و موفقیت در آن به کسانى که اقدام به این کار کرده اند، «حسى از قدرت» مى بخشد که مى تواند استدلال اخلاقى را مشوش و کژتاب کند. این مسئله هنگامى جدى تر مى شود که در نظر داشته باشیم که در اینجا با شیوه اى بیرحمانه و «غیر انسانى» مواجه هستیم. همچنین پاپ ژان پل دوم با همسنگ شمردن سقط جنین، اوتانازى یا قتل از روى ترحم و شبیه سازى، شبیه سازى انسانى را فروکاستن انسان ها به اشیایى صرف دانست. این موضع به مناسبت هاى مختلف بیان و تأکید شده و دیگر رهبران آیین کاتولیک بر آن پاى فشرده اند. مخالفت با شبیه سازى انسانى تمامى انواع آن را با هر انگیزه اى در بر مى گیرد و حتى زوجین نابارور نیز مجاز به استفاده از آن براى درمان مشکل خود نیستند.


منابع :

  1. سیدحسن اسلامى- مقاله شبیه‏ سازى در آیین کاتولیک- فصلنامه هفت آسمان- شماره 27

  2. سیدحسن اسلامى- مقاله شبیه‏ سازى انسانى از دیدگاه کلامى اهل سنت- مجله انجمن معارف اسلامى- شماره دوم- بهار 1384

  3. سیدحسن اسلامى- مقاله سقط جنین از منظر اخلاق، فقه و قانون- مجله پیام زن- شماره 155- بهمن 1383

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/115346