صبر و استقامت در حکمت ها و نصایح لقمان

لقمان

لقمان در ششمین نصیحت خود به پسرش چنین می فرماید: «واصبر علی ما اصابک ان ذلک من عزم الامور؛ با استقامت و صبور باش، که این از کارهای مهم و اساسی است.» (لقمان/ 17)
آخرین اندرز لقمان در این آیه، مسأله صبر و استقامت است که یکى از اساسى ترین مسائل اخلاقى و اجتماعى و در حقیقت، پایه و اساس تمام صفات نیک و فضایل اخلاقى به شمار مى رود که اگر موضوع صبر و استقامت از میان برود، تحصیل همه گونه کمال و فضایل اخلاقى با بن بست عجیبى روبرو مى گردد.

استقامت، رمز ترقى و پایه تکامل است

هر کسى در این جهان براى خود آرزو و آمالى دارد و مى کوشد که به مقصد و مرام نهایى خود برسد: یکى عاشق علم و دانش، دیگرى خواهان مال و ثروت، سومى دلباخته مقام و منصب است و... نیل به این مقاصد معنوى و مادى در گرو صبر و شکیبایى و بهره گیرى از نیروى استقامت و بردبارى است. تا دانشجو شب و روز، رنج تحصیل را بر خود هموار نکند، و با نیروى استقامت، مشکلات فراگرفتن علم و دانش را حل ننماید، هرگز به آرزوى خود نخواهد رسید.
مى گویند «ادیسون» به قدرى در تحصیل علم و گشودن رازهاى جهان طبیعت، استقامت داشت که گاهى غذا خوردن را فراموش مى کرد. دانشمندان بزرگ جهان، پایه گذاران علوم از اسلامى و غیر اسلامى در سایه استقامت و بردبارى به مقامات بلندى از علم و دانش رسیده اند وگرنه با خیابان گردى، شب نشینى، هرگز به مقام بلندى از علم و دانش نمى توان رسید. بازرگان ثروت اندوز براى یک هدف بزرگ، براى بالا بردن سطح زندگى، تا رنج سفر را بر خود هموار نکند و مسافرت هاى دریایى و هوایى را ناچیز نشمرد، هرگز به آرمان خود نخواهد رسید. یک فرد با ایمان که راستى خواهان رضاى خدا و تحصیل خشنودى اوست، بدون نیروى استقامت، هیچ معصیتى را نمى تواند ترک کند و مشقت هیچ طاعت و عبادتى را مانند نماز و روزه و... نمى تواند متحمل شود.
از این صبر و استقامت، پایه و اساس هر کمال و شالوده هر آرمان و آرزویى است که انسان در مغز خود مى پروراند. در همه کتاب های آسمانی، و گفتار همه پیامبران و اولیاء خدا و امامان (ع) با تاکیدهای فراوانی، به صبر و استقامت سفارش شده است، به طوری که آن را اکسیر اعظم و کیمیای کلیدی مشکلات دانسته اند، و ضد آن عجز و ضعف و سست عنصری را موجب انحرافات و بدبختی های ویرانگر می دانند به قول مولانا:
صد هزاران کیمیا حق آفرید *** کیمیایی همچو صبر آدم ندید
صبر و استقامت از واژه هایی است که در قرآن با تعبیرات گوناگون، بیش از دویست بار آمده است، و از مفاهیم بسیار مهمی است که در سرلوحه دستورهای سرنوشت ساز قرآن قرار گرفته است، در حدی که پاداش صابران، صلوات و درودهای پی در پی خداوند معرفی شده، و آنها به عنوان هدایت یافتگان نامیده شده اند، خداوند پس از آن که به پیامبر (ص) می فرماید: «به صابران مژده بده» پاداش آنها را چنین بیان می کند: «اولئک علیهم صلوات من ربهم ورحمة واولئک هم المهتدون؛ آنها کسانی هستند که الطاف و درودها و رحمت پروردگارشان، شامل حالشان شد، و آنها هدایت یافتگان هستند.» (بقره/ 157)
لقمان (ع) در بسیاری از حکمت هایش، مساله صبر و استقامت را مطرح کرده، و از انسان ها خواسته که از این نیروی استوار و پرتوان معنوی کمال استفاده را بکنند، و در پرتو آن به کمالات عالی در همه عرصه ها و جنبه ها نایل شوند، از جمله در آیه مورد بحث، فرزندش را به استقامت در برابر حوادث تلخ روزگار و مصایب شکننده، دعوت نموده و تذکر می دهد که مساله صبر و استقامت، بسیار بسیار مهم است که هرگز نباید آن را در زندگی فراموش کرد. و ممکن است جمله «من عزم الامور» اشاره به این باشد که صبر و استقامت نیاز به عزم و جزم، و اراده قاطع و محکم دارد، و بدون آن، انسان نمی تواند به موهبت صبر و ستقامت برسد، چنان که اهل لغت، صبر را به مفهوم عزم و اراده و تصمیم قوی برای انجام کار معنی کرده اند.

تجزیه و تحلیل

همان گونه که تجربه و تاریخ نشان داده، و ما هر روز و شب می بینیم، مشکلات و دشواری ها و آزارها بسیار است، گاهی بر اثر اختلاف خانوادگی، گاهی از ناحیه همسایه ها نسبت به همدیگر، زمانی در کوچه و خیابان، زمانی در صف نانوایی ها و صف های دیگر، و وقتی در میان تاکسی ها و اتومبیل ها و شنیدن زخم زبان ها، و وقت دیگر بر اثر بیماری ها ودر بیمارستان ها، و مساله فقر و افزایش تشکیلات و تشریفات در مسایلی مانند ازدواج، و گاهی بر اثر بحث های سیاسی، و جنگ های زورمندان دنیا، و به استضعاف کشیدن مستضعفان و... در همه جا عوامل مصائب و رنج هابه صورت های گوناگون دیده می شود و گاهی از نتایج بلاهای آسمانی و زمینی، مانند زلزله ها، طوفان ها، سیل ها، و صاعقه ها و خلاصه به فرموده حضرت علی (ع) «الدنیا دار بالبلاء محفوفة؛ دنیا خانه ای است که به رنج و بلا پیچیده شده است.» (نهج البلاغه، خطبه 236)
در این شرایط برای حفظ آرامش فردی و اجتماعی، و داشتن اعصاب آرام و زدودن هرگونه تنش، باید از خصلت صبر و استقامت استمداد کرد و در پناه آن خود را آرامش بخشید، وگرنه بی صبری نیز مزید بر علت شده، و باعث تنش ها و استرس و دغدغه های خاطر مضاعف خواهد شد، و زندگی سالم را به زندگی تیره و تار و آزار دهنده تبدیل خواهد کرد، و روشن است که آثار و بازتاب های چنین وضع روحی، ناهنجاری های مختلف در ابعاد گوناگون خواهد شد، از این جهت می توان گفت این نصیحت لقمان، عمیق ترین و پر ارزش ترین نصیحت ها است که باید در راس نصایح سازنده قرار گیرد، چرا که اگر صبر و حوصله نباشد، هر روز با دعوا و نزاع و کشمکش روبرو خواهیم شد. البته باید توجه داشت که این قانون استثنائاتی دارد، و در مواردی باید به عنوان دفاع از حق قفل صبر و سکوت را شکست.

صبر یا کیمیای اعظم

لقمان به زیارت حضرت داود (ع) آمد دید او به درست کردن و بافتن زره مشغول است، لقمان که قبلا چنین چیزی ندیده بود نمی دانست او چه می سازد، سکوت و صبر کرد و همچنان به تماشای خود ادامه داد، تا اینکه داود (ع) یک زره را به طور کامل بافت، سپس برخاست و آن را پوشید و به لقمان گفت: «به راستی چه وسیله دفاعی خوبی برای جنگ با دشمنان است.» لقمان گفت: «صبر نیز یار و پناه خوب و برطرف کننده اندوه است.» سعدی می گوید:
چو لقمان دید کاندر دست داود *** همی آهن به معجز موم گردد
نپرسیدش چه می سازی که دانست *** که بی پرسیدنش معلوم گردد
مولانا در دیوان مثنوی پس از ذکر ماجرای فوق گوید:
گفت لقمان صبر هم نیکو دمی است *** کو پناه و دافع هرجا غمی است
صد هزاران کیمیا حق آفرید *** کیمیایی همچو صبر آدم ندید
صبر گنج است ای برادر صبر کن *** تا شفا یابی تو زین رنج کهن
به راستی صبر و مقاومت کیمیایی اعظم و خمیرمایه پیروزی ها و رشد و پیشرفت ها است. باید توجه داشت که صبر به معنی تحمل در برابر ظالم، و دست روی دست نهادن در برابر شکست ها نیست، بلکه واژه صبر در لغت به معنی عزم و جزم برای انجام عمل است. بنابراین معنی درست بر ضد تحمل عجزآمیز است، و معنی حقیقی آن مقاومت و استقامت در کوران های حوادث و در برابر گناهان و شداید بوده و باعث ایجاد روحیه قوی در راه اهداف عالیه انسانی و انجام وظیفه می شود. بر همین اساس قرآن می فرماید: «و ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا مأتین؛ و هرگاه بیست نفر از شما با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه کنند.» (انفال/ 65) بنابراین اگر صبر در اسلام به معنی تحمل عجز آمیز بود، موجب ضعف می شد نه این که روحیه انسان را ده برابر نیرومندتر و مقاوم تر کند.

ارزش صبر در گفتار پیشوایان

رسول خدا (ص) فرمود: «الصبر خیر مرکب، ما رزق الله عبدا خیرا له و لا اوسع من الصبر؛ صبر و استقامت، مرکب نیکی است، خداوند به بنده اش چیزی که بهتر و نیرومندتر از صبر و استقامت باشد نداده است.» (بحارالانوار، ج 82، ص 139) حضرت علی (ع) می فرماید: «الصبر احسن حلل الایمان، و اشرف خلائق الانسان؛ صبر و استقامت برترین زیور ایمان، و شریف ترین خوی های انسان است.»
امام صادق (ع) در ضمن گفتاری فرمود: «لا ینبغی لمن لم یکن صبورا ان یعد کاملا؛ کسی که صبور و استوار نباشد، شایسته آن نیست که در شمار افراد کامل شمرده شود.» و از سخنان علی (ع) است: «بالصبر تدرک معالی الامور؛ ارزش ها و مقام های عالی در پرتو صبر و مقاومت، به دست می آید.»
امام صادق (ع) فرمود: «هرگاه شخصی از مؤمنان به بلایی گرفتار شود، و در این راستا صبر و استقامت کند، پاداشی همچون پاداش هزار شهید را دارد.»
نظیر این مطلب نیز از آن حضرت نقل شده است. از گفتار پیشوایان فهمیده می شود که صبر و استقامت سه گونه است:
1ـ صبر در برابر ناگواری ها.
2ـ صبر در راه اطاعت.
3ـ صبر در برابر گناه.
چنان که این مطلب از پیامبر (ص) روایت شده است. و از حضرت علی (ع) نقل شده فرمود: «صبر در برابر گناه، بهتر و ارزشمندتر از صبر در راه اطاعت و صبر در گرفتاری است.» و نیز از اقسام صبر، و برترین صبر، صبر جمیل است، چنان که یعقوب (ع) در برابر عمل بی رحمانه فرزندانش نسبت به فرزند دیگرش یوسف (ع) فرمود: «فصبر جمیل؛ صبر زیبا و نیک می نمایم.» (یوسف/ 18) و خداوند خطاب به پیامبر اسلام (ص) می فرماید: «فاصبر صبرا جمیلا؛ پس صبر جمیل پیشه کن.» (معارج/ 5) از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده؛ «صبر جمیل، صبری است که در آن شکایت به مردم نباشد.»

 


منابع :

  1. جعفر سبحانی- مربی نمونه؛ تفسیر سوره لقمان- انتشارات موسسه امام صادق (ع)

  2. حسین انصاریان- لقمان حکیم

  3. مقاله دستورالعمل قرآنی: سفارش های لقمان- مجله بشارت- فروردین و اردیبهشت 1384- شماره 46

  4. محمد محمدی اشتهاردی- حکمت های دهگانه لقمان در قرآن (6)- مجله پاسدار اسلام- اسفند 1380 و فروردین 1381- شماره 243 و 244

  5. مقاله صبر و مقاومت در سیره پیشوایان- پاسدار اسلام- مهر1383- شماره 274

  6. عبدعلی بن جمعه العروسی الحویزی- نور الثقلین- جلد 3 صفحه 447- 448

  7. محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- جلد 22 صفحه 152

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/116444