مقامات و درجات در بهشت

عدالت خداوندی در این جهان به خوبی آشکار است و از بارزترین دلایل این عدالت یکی این است که خدا به هر یک از مردم مقداری علم و مال و جاه به تناسب کارش داده است و از همین رو در روز قیامت بندگانش را در برابر اعمالشان و به قدر آن اعمال نیز پاداش نیک و بد خواهد داد. «و لکل درجات مما عملوا و ما ربک بغافل عما یعملون؛ برای هر یک برابر اعمالی که انجام داده اند درجاتی است و پروردگار تو از آنچه می کنند غافل نیست.» (انعام/ 132) درجات جمع درجه از ماده دروج به معنی حرکت کردن صعودی تدریجی به دقت و احتیاط است، و اعم است از حرکت مکانی و یا در عمل و یا معنوی باشد، و به هر مرتبه ای از این حرکت را درجه گویند. می فرماید: برای هر کسی به لحاظ اعمالش مراتب و درجاتی هست، و پروردگار تو هرگز از اعمال و حرکات مردم غافل نیست، و اعمال و درجات آنها نزد خداوند متعال محفوظ است. و هر عملی از لحاظ کمیت و کیفیت و نیت فرق می کند، یعنی خصوصیات و مراتب اعتقادات، و خصوصیات صفات و اخلاق باطنی، و خصوصیات نیت و مقصدی که در به جا آوردن آن عمل منظور می شود، همه این امور در جهت ارزش و میزان آن عملی که صورت می گیرد، موجب اختلاف خواهد شد. مانند عبادت که توام باشد با حقیقت توحید و اخلاص و اعتقادات سالم، و همچنین با صفات نفسانی پاک که آلوده نباشد و با روحانیت و نورانیت قلب، و باز با دقت در عمل از لحاظ شرائط، و خداوند متعال به همه این خصوصیات جزئی و کلی آگاه بوده و متوجه است.
هر کس چه اطاعت کند، چه معصیت، بر حسب عملی که انجام داده، به مرتبه اش از پاداش و کیفر نائل می شود. کار نیکو پاداش نیکو و کار بد، کیفر بد: اینکه برای پاداش و کیفر، درجاتی قائل می شود، به خاطر این است که همه پاداشها و کیفرها در یک مرتبه نیستند، بلکه شدت و ضعف دارند. هر گاه بخواهند مراتب پاداش را بیان کنند، می گویند: درجات و هر گاه بخواهند مراتب کیفر را بیان کنند می گویند: درک. لکن در اینجا چون کیفر و پاداش را یک جا آورده است، همه را درجات خوانده و جانب اهل بهشت را غلبه داده است.
نفوس بشر در پاک سرشتی و تیره بختی مختلف است، و تفاوت آنان را به شماره افراد بشر معرفی نموده است نیکان در اثر فضیلت که مورد خشنودی پروردگارند، به شماره افراد آنان درجات از قرب به خدای تعالی هستند. بدیهی است مرتبه و درجه کمال هر فردی عین همان شخص است، و جدا و بیگانه از آن فرد نیست با توجه به این نکته در آیه سیرت نفوس سعادتمند را، درجه نزدیک به آفریدگار معرفی نموده، و همواره نیز رو به افزایش است، و مانند مناصب عاریتی این جهان نیست. می فرماید که: «هم درجات عند الله و الله بصیر بما یعملون؛ همه آنان را [چه مؤمن، چه کافر] نزد خدا درجات و منزلت هایی [متفاوت] است، و خدا به آنچه انجام می دهند، بیناست.» (آل عمران/ 163) «بصیر» صفت فعل پروردگار است، که در نتیجه احاطه به سیرت افراد، و منویات و رازهای مردم هر یک را، به همان هدف که خود برگزیده، و بدان سو با شتاب رهسپار بوده، به مقصدش می رساند. در آیه توجهی به درکات تیره بختان نشده است. به همین قیاس هر یک از نفوس آنها نیز در قطب مخالف بوده، و مورد غضب پروردگار قرار گرفته عین شقاوت و ظهور عقوبت هستند. زیرا اندیشه کفر و کردار تباه آنان شقاوت و غضب را کسب نموده، و در صحنه رستاخیز نیز هر یک امتیاز خواهند یافت.
درباره معنی این جمله دو قولست:
1- مراد اختلاف و تفاوت مرتبه اهل ثواب و اهل عقاب است که برای دسته اول نعمتهای بهشتی و مقامات پر ارج و عالی معنوی است و برای دسته دوم درکات جهنم و عقاب و خواری است و از اینها مجازا درجات تعبیر شده.
2- مراد اختلاف مراتب این دو فرقه است با یکدیگر زیرا بهشت طبقات مختلفی دارد که بعضی بالاتر از بعض دیگر است.
چنان که در خبر آمده است که اهل بهشت اهل علیین را همچون ستارگان در آسمان می بینند و نیز دوزخ را درکاتی است که بعضی پست تر و سخت تر از دیگری است و حذف مضاف (ذوو) در عرب زیاد است.
جالب توجه اینکه: در روایتی از امام علی بن موسی الرضا (ع) نقل شده که فرمود: هر درجه ای به اندازه فاصله میان آسمان و زمین است و در حدیث دیگری وارد شده که بهشتیان، کسانی را که در درجات علیین (بالا) قرار دارند آن چنان می بینند که ستاره ای در آسمان دیده می شود منتها باید توجه داشت که درجه معمولا به پله هایی گفته می شود که انسان به وسیله آنها به نقطه مرتفعی صعود می کند و اما پله هایی که از آن برای پائین رفتن به نقطه گودی استفاده می شود "درک" (بر وزن مرگ) می گویند و لذا درباره پیامبران در سوره بقره آیه 253 می خوانیم «و رفع بعضهم درجات؛ درجات بعضی از آنان را بالا برد.» و درباره منافقان در سوره نساء آیه 145 می خوانیم: «ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار؛ آری، منافقان در فروترين درجات دوزخند، و هرگز برای آنان ياوری نخواهی يافت.» ولی در آیه مورد بحث، چون سخن از هر دو طایفه در میان بوده، جانب طایفه مؤمنان، گرفته شده و تعبیر به درجه شده است (این طرز بیان را در اصطلاح ادبی تغلیب می گویند).
گروهی که در سیر و سلوک آنان در زندگی عالم طبع و برزخ پایان می یابد و به پیشگاه آفریدگار حضور یابند در حالی که متصف به شعار ایمان و اعمال صالحه باشد درجات عالی از قرب رحمت و نعمت جاودان خواهند بود. «و من یاته مؤمنا قد عمل الصالحات فاولئک لهم الدرجات العلی؛ و هر کس در آن محضر بزرگ، با ایمان و عمل صالح، وارد شود، درجات عالی در انتظار او است.» (طه/ 75) «جنات عدن تجری من تحتها الانهار خالدین فیها؛ بهشتهای جاویدانی که نهرها از زیر درختانش جاری است، و جاودانه در آن خواهند ماند.» «و ذلک جزاء من تزکی؛ و این است پاداش کسی که با ایمان و اطاعت پروردگار خود را پاک و پاکیزه کند.» (طه/ 76) کلمه ی "درجه" به طوری که راغب گفته به معنای منزلت است، لیکن در این ماده صعود نیز باید باشد، مانند درجات نردبان، و در مقابل آن "درکه" است که به معنای منزلت رو به پائین است، لذا گفته می شود: درجات بهشت، و درکات جهنم، و کلمه ی "تزکی" به معنای رشد و نمو به نمای صالح است، و در انسان به این است که با اعتقاد حق و عمل صالح زندگی کند.
این دو آیه آثار ایمان و عمل صالح را وصف می کند، هم چنان که آیه قبلی آثار جرم را که دنبال کفر گناه بروز می کند بیان می کرد و هر سه آیه که یکی آثار جرائم و دو تای دیگر آثار ایمان و عمل صالح را بیان می کند، ناظر به وعده و وعید فرعون به مؤمنان است، چون او ایشان را وعید داده بود که اگر به موسی ایمان آورند دست و پایشان را قطع نموده به دارشان بیاویزد، و ادعا کرده بود که او از هر کس دیگر شدید العذاب تر است و عذابش باقی تر است مؤمنان در مقابلش گفتند: خدا برای مجرمان جهنمی دارد که در آن کسی نه می میرد و نه زنده می شود، چون در آن چیزی که مایه خوشی زندگی باشد نیست، و خیری که امید آن برود ندارد، تا آدمی به انتظار رسیدن به آن، تلخی عذاب را تحمل کند.
اما وعده او به ایشان آن بود که قبلا داده و گفته بود از مقربانتان می کنم و اجرتان می دهم. و قرآن چنین حکایت کرد: «قالوا ان لنا لاجرا ان کنا نحن الغالبین* قال نعم و انکم لمن المقربین؛ (ساحران) گفتند: آیا اگر ما پیروز گردیم اجر و پاداش مهمی خواهیم داشت؟ (فرعون) گفت: آری، و شما از مقربان خواهید بود.» (اعراف/ 113114) ایشان هم در پاسخش گفتند: «من یاته مؤمنا قد عمل الصالحات فاولئک لهم الدرجات العلی» و اشاره با کلمه (اولئک) به منظور تعظیم شان چنین کسانی بوده و منظورشان از "درجات عالی و بلند" مقابله با وعده ای است که فرعون داده بود، که شما را از مقربین قرار می دهیم و در جمله «جنات عدن تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک جزاء من تزکی» با وعده ای که فرعون به اجر داده بود مقابله کردند و پاسخ دادند.
درجات بسیاری در بهشت و مقام قرب الهی داریم که از حد و حصر خارج است هر چه ایمان کاملتر باشد و اعمال صالحه بهتر باشد و تقوی زیادتر درجات عالیتر می شود تا برسد به درجه اعلی که خصیصه خاندان محمد (ص) او است.
سؤال: اگر ایمان دارد ولی عمل صالح ندارد چه دارد؟ جواب: اولا این فرض محال است، زیرا ایمان بدون عمل صالح ممکن نیست. و ثانیا بر فرض به واسطه ایمانش عاقبت نجات پیدا می کند به عفو و مغفرت الهی و به شفاعت شفعاء لکن آن درجات عالی تر را ندارد.
سؤال: اگر ایمان دارد ولی عمل صالح ندارد چه دارد؟ جواب: اولا ممکن نیست، زیرا شرط صحت کلیه اعمال صالحه ایمان است. و ثانیا باعث تخفیف در عذاب او است، زیرا درکات جهنم هم بسیار است.


منابع :

  1. سيد محمدحسين‏ حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 3 صفحه 249

  2. سيد محمدحسين‏ حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد ‏10 صفحه 489

  3. ابوعلی فضل بن حسن طبرسی- ترجمه مجمع البیان- جلد 4 صفحه 325

  4. ابوعلی فضل بن حسن طبرسی- ترجمه مجمع البیان- جلد ‏8 صفحه 279

  5. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 14 صفحه 256

  6. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 3 صفحه 156

  7. میرزا حسن مصطفوی- تفسیر روشن- جلد 8 صفحه 185

  8. محمدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- جلد 3 صفحه 172

  9. سید عبدالحسین طیب- أطیب البیان- جلد 9 صفحه 67

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/116893