تجسم اعمال از نظر دانش امروزین

تجسم اعمال و دانش امروزین بشر
در عین حال که دلائل نقلی متضافر بر وقوع آن گواهی می دهد، ولی در اینجا می توان برای اثبات امکان تجسم اعمال از علوم تجربی امروز بشر نیز بهره جست و این مساله دقیق عقلی و دینی را به گونه ای تقریب به ذهن نمود. توضیح آنکه: آخرین نظریه درباره «ماده» و «انرژی» این است که ماده و نیرو دو مظهر از یک حقیقت است، و ماده انرژیهای متراکم و فرده است که در شرایط معینی به نیرو تبدیل می گردند، گاهی انرژی متراکم در یک گرم ماده، معادل با قدرت انفجار متجاوز از سی هزار تن دینامیت است و در یک گرم خاک به قدری انرژی ذخیره شده که از محصول یکسال کارخانه بزرگ برق تجاوز می کند، این همان ماده است که در صورت انبساط به صورت انرژی جلوه می کند که اگر حالت انبساط آن از میان برود و به حالت متراکم و فشردگی برگردد باز حالت جرمیت و جسمیت به خود می گیرد.
در سال 1905 انیشتین فرضیه نسبیت را اعلام و رابطه بین جرم انرژی را که تا آن موقع فکر می کردند از هم تمایز می باشند مطرح نمود و نشان داد که جرم و انرژی قابل تبدیل به یکدیگرند. «مفهوم بقای انرژی» یک قانون بنیادی است که بنابر مشاهده برای تمام پدیده های طبیعی برقرار است بقای انرژی را برای آنها الزامی می کند یعنی اینکه طی تمام تغییراتی که در طبیعت رخ می دهد انرژی کل، تغییر نمی کند. انرژی می تواند به صورتهای مختلفی وجود داشته باشد، این صورتهای مختلف شامل انرژی ثقلی، جنبشی، گرما، الکتریکی، شیمیائی، تابشی، هسته ای و جرم می باشند.

حقیقت کار در انسان چیست؟
اکنون باید دید حقیقت کار در انسان چیست؟ پاسخ این است که حقیقت کار در انسان که خود جزئی از جهان ماده است این است که در انجام هر کار خوب یا بد، ذخائر بدنی خویش را به صورت انرژی خرج می کند، اگر نماز می خواند، در حقیقت در تمام لحظه ةا و حالات نماز مقداری از ماده حیات او به صورت انرژی درمی آید و اگر انسان بی گناهی را زیر ضربات خود قرار می دهد، نیز به وسیله شلاق زدن مواد بدن را در این طریق صرف می کند و از این قبیل است تمام کارهای خوب و بد انسان خواه کارهای عضوی و بیرونی او و خواه کارهای نفسانی و فکری و درونی او. از مطالب مزبور نکات یاد شده در زیر به دست می آید:
1- حقیقت کار در انسان عبارت است از تبدیل ماده به انرژی.
2- مقدار انرژی از نظر علم امروز ثابت و پابرجا است.
3- ماده و انرژی دو چهره از یک واقعیت می باشند.
4- همان گونه که ماده به انرژی تبدیل می شود انرژی هم در شرائط خاص به ماده مبدل می گردد.
نتیجه طبیعی و منطقی مقدمات مزبور این است که تبدیل شدن اعمال انسان (که مواد تبدیل یافته به انرژی می باشند) در شرائط خاص قیامت امری ممکن و شدنی است همانگونه که در جهان کنونی امری ممکن و بلکه از نظر علم از واقعیات عالم طبیعت به شمار می رود. بنابراین مساله «تجسم اعمال» یکی از معارف عمیق و بلند قرآن است که اگرچه درک آن برای اندیشه های ظاهربین دشوار و یا غیر ممکن است ولی اندیشمندانی چون صدرالمتالهین از طریق مطالعه عمیق در حالات نفس انسانی و بر پایه اصول مسلم فلسفی به درک آن نائل آمده اند همان گونه که دانش امروز بشر نیز به نوبه خود می تواند در تصور و درک آن بشر را یاری نماید. البته نباید فراموش کرد که حوادث و حقائق مربوط به جهان آخرت از حقائق غیبی بوده و درک درست و کامل آن برای بشر محبوس و محصور در حصار طبیعت و ماده ممکن نیست مگر آنان که پیوند مستحکمی با جهان غیب داشته و حقائق آن جهان را از نزدیک مشاهده می نمایند که تعدادشان بس اندک و نادر است.

تجسم اعمال از نظر عقل
در اینجا پرسش دقیقی مطرح می شود و آن اینکه اگرچه مساله تجسم اعمال، از نظر عقلی و علمی کاملا امکان پذیر است، ولی در مقابل آیات و روایاتی که به نوعی (ظاهر، نص) دلالت بر این دارند که واقعیت پاداش و کیفر، در حقیقت همان تجسم اعمال و تمثل ملکات و اندیشه ها است، آیات و روایات بسیاری نیز ظاهر یا صریح در این مطلب می باشند که کیفر و پاداش اخروی به صورت «وضعی» و «جعلی» است و خداوند بر پایه علم و حکمت بری گناهان مجازاتهای گوناگون، و از روی تفضل و رحمت خود برای طاعات و عبادات پاداشهایی را مقرر نموده است.
ما نباید در مساله قیامت و حقائق مربوط به آن مطالبی را در ذهن خود ترسیم نموده، و آن را ملاک تفسیر آیات و روایات وارده درباره آن قرار دهیم، بلکه راه صحیح در فهم آیات قرآن و چگونگی وقایع مربوط به عالم قیامت است که مجموع آیات را در کنار هم مطالعه کنیم و به حکم این که قرآن از هرگونه اختلاف گویی پیراسته است و نیز به حکم این که آیات قرآن برخی گواه و بیانگر برخی دیگر می باشند قطعا نتیجه ای که به دست می آید، بیانگر یک واقعیت بوده و اختلافاتی که به چشم می خورد ناظر به ابعاد و جوانب گوناگون آن واقعیت می باشند. بر این اساس باید گفت: ما از این آیات و روایات الهام گرفته و درباره خصوصیات مربوط به آن که جز از طریق وحی نمی توان درباره آن اظهارنظر قطعی کرد، نظر می دهیم و می گوییم هر دو نوع از پاداش و کیفر تحقق خواهد یافت زیرا هیچ مانعی ندارد که در کنار پاداش ها و کیفرهایی که نتیجه طبیعی خود اعمال است، (به صورت تولیدی یا به صورت تجسم و تمثل) پاداشها و کیفرهای قراردادی و جعلی هم باشد که خداوند بر اساس علم و حکمت، و فضل و رحمت خود مقرر نموده است.
هرگاه عقوبت های اخروی تجسم گناهان باشد، عوامل تکفیر گناهان مانند شفاعت و نظائر آن چگونه قابل توجیه است، زیرا تجسم اعمال در حقیقت بر پایه اصل علیت و معلولیت و رابطه کار و نتیجه آن استوار است، ولی عوامل تکفیر در صورتی قابل توجیه است که کیفرها اموری قراردادی و جعلی باشند همان گونه که در این جهان آنچه قابل عفو و گذشت است، احکام تکلیفی و آثار قراردادی جرائم است ولی آثار وضعی آنها قابل بخشش نیست، انسانی که باده مست کننده می نوشد، می توان از مجازات مقرر برای او چشم پوشی کرد ولی اثر مستی و دیگر عوارض تکوینی آن در بدن شرابخوار، قابل بخشش نیست.
آنچه از آیات و روایات مربوط به تجسم اعمال به دست می آید این است که اعمال خوب یا بد انسان در شرایط خاص جهان دیگر، به صورتی غیر از صورت دنیایی آن تجسم یافته و مایه سرور و شادمانی یا رنج و عذاب فاعل آن می گردد و این قانون است که آفریدگار انسان و جهان آن را استوار نموده است، ولی در کنار این قانون قوانین دیگری نیز دارد، و آن این که تجسم یاد شده فقط در شرائط معینی تحقق خواهد پذیرفت و نه به طور مطلق و در هر شرائطی و این دو قانون هیچگونه منافاتی با یکدیگر ندارند. و به عبارت دیگر هر دو اصل، امکان ذاتی دارند و تنها چیزی که لازم است این است که بر موازین عدل و حکمت استوار باشد، که با توجه به اینکه هر دو قانون را خداوند حکیم و عادل استوار و برپا نموده است، شراط مزبور محقق و قطعی است. و به عبارت دیگر: همه آنچه در این جهان و جهان دیگر تحقق می یابد از مشیت حکیمانه خداوند سرچشمه می گیرد، و همان گونه که در نظام این جهان قانون علیت و معلولیت بر پایه شرائط خاصی استوار است، در نظام دیگر نیز چنین است، و همان گونه که توبه، قبل از فرا رسیدن مرگ مانع از تجسم و تمثل گناه در سرای دیگر است، شفاعت و مانند آن نیز در جهان دیگر از موانع آن به شمار می روند، و این خود یک قانون استوار از جانب آفریدگار دانا و حکیم است.


منابع :

  1. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 9 صفحه 421

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117390