ابی بن کعب

صحابه

از اصحاب بزرگ پیامبر اسلام و از کاتبان وحی!
پدرش: کعب بن قیس بن عبید... مالک بن نجار
مادرش: صهیله، دختر اسود بن حرام بن عمرو، از خاندان مالک بن نجار.
نام دو تن از فرزندانش، «طفیل» و «محمد» بود.
کنیه اش «ابومنذر» که پیامبر او را صدا می زد و می فرمود: «علم بر تو گوارا باد ای ابامنذر.» و دیگر «ابوالطفیل».
از زندگی قبل از اسلام او، این را می دانیم که کتابت می دانست و خط می نوشت و با اینکه در اعراب، نگارش اندک بود، ولی او نوشتن را تعلیم دیده و از «احبار» و دانشمندان زمانش به شمار می رفت و به «تورات و عهد عتیق» (کتب مذهبی یهودیان) کاملا احاطه داشت و بشارتی را که در کتاب تورات درباره پیامبر آخرالزمان و رسول گرامی اسلام داده شده بود می دانست. از این رو، زمانیکه اولین مبلغ اسلام یعنی «مصعب بن عمیر» به شهر مدینه وارد شد و مردم را به آئین اسلام دعوت کرد او با بصیرت و بینش کامل، آن را پذیرفت، بی آنکه حتی پیغمبر را دیده باشد.

کنار پیامبر

ابی همین که مسلمان شد و با پیامبر (ص) بیعت کرد، در پیمان عقبه دوم همراه هفتاد نفر از انصار، حضور داشت. پیامبر نیز بعد از هجرت، در عقد اخوت و برادری میان مهاجر و انصار، بین او و «طلحه بن عبیدالله» و به قولی با «سعید بن زید بن عمرو بن نفیل»، برقرار کرد.
در جنگ های بدر، احد، خندق و دیگر غزوات، در رکاب آن حضرت شمشیر زد.
در اولین سریه که هفت ماه بعد از هجرت پیغمبر، به فرماندهی حضرت حمزة بن عبدالمطلب روی داد، شرکت و در حوادث دیگر صدر اسلام، حضور فعال داشت.

ابی بن کعب و قرآن

پیامبر اسلام (ص) از طرف خدا فرمان گرفت تا او را با قرائت صحیح قرآن آشنا کند و به او فرمود: «خداوند امر کرد که بر تو قرآن بخوانم.» ابی از این که مورد عنایت پروردگارش واقع شد، اشک از چشمانش جاری گشت. پیامبر این آیه را تلاوت کرد: «قل بفضل الله و برحمته فبذالک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون؛ بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند که این از آنچه گرد آورده اند، بهتر است.» (یونس/ 58)
آن چنانکه در روایت آمده، ابی تمام قرآن را بر رسول خدا (ص) عرض نمود و از همان تاریخ به دستور آن حضرت، به افرادی قرآن آموخت و بنابر حدیثی مشهور یکی از چهار نفری است که پیغمبر، یادگیری قرآن از او را، توصیه نمود و از جانب پیامبر، به نومسلمانان که به مدینه می آمدند، احکام اسلام و قرآن را تعلیم می داد. او همیشه به عنوان کسی که قرائت صحیح را از زبان خود پیغمبر شنیده، مواظب بود کوچکترین تغییری در کیفیت قرائت (که ممکن است گاهی با تعبیر معنی همراه باشد) رخ ندهد و از هرگونه تحریف و تغییر احتمالی بوسیله افرادی خائن با مقاصد مادی و سیاسی، در امان باشد.
البته نه تنها در قرائت، بلکه در درک مفاهیم بلند و عمیق قرآن نیز، از قرائت کامل و ذهن روشن برخوردار بود، آیات را به دقت مطالعه و بررسی و پیوسته در زندگی از آن الهام گرفته و به دیگر مسلمانان گوشزد می نمود.
لذا او در نوشتن، قرائت، تعلیم، تفسیر و فقه، و جمع آوری قرآن، مقام والایی دارد، و یکی از ده صحابی نامدار در تفسیر قرآن است. لذا در آثار مختلف تفسیری چون «مجمع البیان» و «کشف الاسرار میبدی» روایاتی در فضیلت سوره های مختلف به نقل از او آمده است.
نیز از 4 نفر صحابی انصاری بود که در زمان حیات پیامبر، به جمع آوری قرآن پرداخت. (صحیح بخاری و مسلم) اولین نفر از انصار بود که وحی الهی را نوشت و از نویسندگان مشهور وحی شد.

بعد از وفات رسول اکرم (ص)

همواره به تعلیم قرآن در مدینه، اشتغال داشت و عده ای از اصحاب صدر اسلام چون: ابن عباس، ابوهریره و عبدالله بن سائب و گروهی از تابعین مانند ابوعبدالرحمان سلمی، ابوالعالیه ریاحی و عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه، از شاگردان او در قرائت بودند.
ابوبکر عده ای از کاتبان را گرد آورد و ابی، قرآن را بر آنها املا می کرد و اینگونه مصحفی فراهم شد.
عثمان در زمان خودش، گروه 12 نفری را برای جمع آوری قرآن معین کرد که ابی و زید بن ثابت، برجسته ترین اعضای این گروه بودند و بر پایه روایتی، این گروه از روی مصحف ابی و با املای خود او نوشتند و به مصحف عثمان، معروف شد.

قرائات

قرائت او، قبل از مصحف عثمان، یکی از قرائات متداول بود.
گاهی این قرائت، خشم عمر بن الخطاب را برمی انگیخت و او می گفت: «ابی داناترین فرد امت به قرائت است ولی ما بعضی از قرائات او را ترک می کنیم.»
بعد از تدوین مصحف عثمان، این قرائت همچنان مورد توجه بوده و پایه اصلی قرائات واقع شد و به طور مداوم به آیندگان منتقل گردید.
بعضی از منابع شیعه چون: ابن بابویه و شیخ طوسی، قرائت او را در نظرات اعتقاده یا فقهی خود تایید و مورد استفاده قرار داده اند و فراتر از آن، در روایتی از امام صادق (ع)، تصریح شده که قرائت او مورد تایید اهل بیت (ع) بوده است و «ابن جزری»، او را علی الاطلاق، برجسته ترین قاری امت دانسته است. با تمام این مطلب، باید گفته شود که این قرائت، به طور مستقل حتی در سده های نخستین، ثبت نشده، بطوری که در منابع سده های 2-4 تنها قرائاتی پراکنده منسوب به او در تاریخ است.

دیدگاه او در خلافت بعد از پیامبر

ابی بعد از پیامبر شاهد انحراف مردم از نقطه اصلی رهبری حضرت علی (ع) بود و از این موضوع رنج می برد، هرگز با ابوبکر بیعت نکرد و شورای سقیفه را بی ارزش خواند. بنابر نقل روایات شیعه، در جریان استیضاح ابوبکر توسط 12 نفر از مهاجرین و انصار، ابی بن کعب یکی از کسانی بود که به ابوبکر اعتراض کرد و گفت: «حقی را که خدا آن را به دیگری داده انکار مکن، اولین کسی مباش که پیغمبر را در امر وصی و جانشین او سرپیچی و مخالفت کنی، دست از گمراهی بکش و حق را به صاحبش واگذار تا اعمالت تباه نشود. از عاقبت گناهی که مرتکب شده ای بترس.»
در این رابطه حدیثی بدین مضمون آمده است. یا ابی علیک به علی فانه الهادی المهدی، الناصح لامتی. (طبری، 1/157- 153) مورخین این صحابه بزرگ را جزء راویان معتبر می دانند و بسیاری از اصحاب دیگر رسول خدا، از او حدیث نقل کرده اند.
تاریخ مرگ او را به اقوال گوناگون بین سالهای 19 تا 33 آورده اند، هرچند که به دلیل جمع آوری قرآن در زمان عثمان، اکثر مورخین، آن را در سال 30 زمان خلافت عثمان ذکر کرده ولی برخی، در زمان عمر می دانند.


منابع :

  1. ابن سعد- طبقات ابن سعد- جلد 4

  2. گزیده‌ای از دانشنامه رشد

  3. محمد بن عمر واقدی- طبقات واقدی

  4. محمد بن اسماعیل بخاری- صحیح بخاری

  5. دائره المعارف بزرگ اسلامی به نقل از: الاتقان سیوطی، الخصال ابن بابویه، الاحتجاج، سنن ابی داود، التاریخ الصغیر، و دهها منبع دیگر.

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117758