نمونه هایی از تأثیر قرآن و حدیث در آثار سعدی

تاثیر آیات و روایات بر اشعار سعدی
در ادب فارسی کمتر شاعری را می توان پیدا کرد که شعرش به اندازه سعدی از قرآن و روایات تاثیر گرفته باشد و از همان ابتدای بوستان و گلستان و غزلیات تسلط بی نظیر خود را به کلام الله و احادیث نشان می دهد. هر چند شعر جوششی است از دل برخاسته و به قول خود استاد شیرین سخن شیراز: «از کوزه همان برون تراود که در اوست».
اینک نمونه هایی از تأثیر آیات قرآنی و احادیث در اشعار سعدی:
چو کنعان را طبیعت بی هنر بود *** پیمبرزادگی قدرش نیفزود
هنر بنمای اگر داری نه گوهر *** گل از خار است و ابراهیم از آزر
که تلمیح به آیات 7-46 از سوره هود است که در آن اشاره به کنعان فرزند کافر نوح کرده که پدر او را گفت: با ما در کشتی نشین و با کافران مباش. کنعان گفت: به سر کوه می روم و بدینسان آب به من نمی رسد. ولی آب آمد و او را غرق کرد و نوح گفت: خدایا این پسر من است و تو وعده فرموده بودی که دودمان مرا هلاک نکنی. خدای تعالی فرمود: ای نوح، این پسر از دودمان تو نیست که او کارهای ناشایست کرد؛ و نیز تلمیح به آیه 74 سوره انعام است که ابراهیم به پدر خویش آزر می گوید: آیا بتان را خدا می گیری؟ ولی پدر پس از بحثی طولانی به پسر می گوید: اگر از بدگویی از بتان دست بر نداری تو را سنگسار کنم...
اول دفتر به نام ایزد دانا *** صانع پروردگار حی توانا
از در بخشندگی و بنده نوازی *** مرغ هوا را نصیب ماهی دریا
از همگان بی نیاز و بر همه مشفق *** از همه عالم نهان و برهمه پیدا
پرتو نور سرادقات جلالش *** از عظمت ماورای فکرت دانا
که تلمیح است به آیات زیادی از جمله: «صنع الله الذی اتقن کل شیء؛ [بنگرید] صنع و قدرت الهی را که هر چه کرد محکم و استوار کرد» (نحل/ 88)؛ پروردگار ترجمه رب است و آن متجاوز از 697 بار در قرآن مجید آمده و از صفات الهی است که پروردگار جهانیان است؛ حی از صفات خداست به معنی زنده که نوزده بار در قرآن مجید آمده؛ و توانا ترجمه قادر و قدیر است که هر دو از صفات الهی است اولی 10 بار و دومی 39 بار در قرآن مجید یاد شده. همین طور بخشندگی یا عفو و بنده نوازی ترجمه رحمت؛ و بی نیاز ترجمه غنی؛ و نهان به معنی باطن و پیدا به معنی ظاهر است و در قرآن از صفات خداست «هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن» (حدید/ 3) و سرادق به معنی سراپرده و خیمه و بارگاه لغت قرآنی: «وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا؛ هر كه بخواهد انكار كند كه ما براى ستمگران آتشى آماده كرده‏ ايم كه سراپرده‏ هايش آنان را در بر میگیرد» (کهف/ 29) و سرادقات جلال کنایه از بارگاه شکوه و جلال خداست.
هزار سختی اگر بر من آید آسان است *** که دوستی و ارادت هزار چندان است
سفر دراز نباشد به چشم طالب دوست *** که خار دشت محبت گل است و ریحان است...
جماعتی که ندانند حظ روحانی *** تفاوتی که میان دواب و انسان است...
گمان برند که در باغ حسن سعدی را *** نظر به سیب زنخدان و نار پستان است...
مرا هرآینه خاموش بودن اولیتر *** که جهل پیش خردمند عذر نادان است
و ما ابری نفسی و ما ازکیها *** که هر چه نقل کنند از بشر در امکان است
که اقتباس از آیه 53 سوره یوسف قرآن مجید است: «و ما ابرئ نفسی ان النفس لأمارة بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم؛ و من نفس خود را مبرا نمی کنم، چه نفس به بدی فرماینده است مگر آن که خدای من رحم کند، بی گمان پروردگار من آمرزگار مهربان است».
مرا شکیب نمی باشد ای مسلمانان *** ز روی خوب، لکم دینکم و لی دینی
که اقتباس از آیه 6 سوره کافرون است که می فرماید: بگو ای کافران، نمی پرستم آنچه را شما می پرستید و شما نمی پرستید آنچه را که من می پرستم... شما را باد دین شما و مرا باد دین من. معمولا در اصطلاح شاعران و عامه مردم دین در این آیه به من آیین و راه و رسم عبادت به کار می رود و آنچه نخستین بار از خواندن آیه به ذهن متبادر می شود نیز همین است؛ ولی مفسران زیادی دین را در آیه به معنی عقوبت گرفته اند.
خری را ابلهی تعلیم می داد *** بر او بر صرف کرده سعی دائم
حکیمی گفتش ای نادان چه کوشی *** در این سودا بترس از لوم لائم
نیاموزد بهائم از تو گفتار *** تو خاموشی بیاموز از بهائم
که تعبیر لوم لائم را با اندک تغییری از آیه 54 سوره مائده گرفته است: «یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبونه اذلة علی المؤمنین اعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما از دین خود باز گردد زود باشد که خدا قومی آرد که آنها را دوست دارد و آنان او را دوست دارند (قومی) که نزد مؤمنان فروتن باشند و نزد کافران سخت، در راه خدا جهاد کنند و از نکوهش (هیچ) نکوهشگری نهراسند».
اگر بنده کوشش کند بنده وار *** عزیزش بدارد خداوندگار
که ترجمه دقیقی است از آیه 96 سوره مریم که می فرماید: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا؛ هر کس ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد خدا برایش دوستی (در بین مردم) قرار می دهد».
تو هم طفل راهی به سعی ای فقیر *** برو دامن راه دانان بگیر
این بیت نیز دریافتی لطیف است از آیه معروف: «فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون؛ از دانایان بپرسید اگر نمی دانید» (نحل/ 43).
فضل خدای را که تواند شمار کرد *** یا کیست که شکر یکی از هزار کرد
بحر آفرید و بر و درختان و آدمی *** خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد
توحیدگوی او نه بنی آدمند و بس *** هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
در این ابیات اوج تسلط و انس شیخ اجل سعدی شیرازی با کلام الله نمودار است و هر اندیشه سلیمی معترف است که خاستگاه این جوشش زیبا جایی جز قرآن نیست:
بیت اول اشاره به آیه معروف: «و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها؛ اگر بخواهید نعمات خدا را بشمارید نمی توانید آنرا شماره کنید» (نحل/ 18). بیت دوم دریافتی از آیه: «یولج الیل فی النهار و یولج النهار فی الیل و سخر الشمس و القمر؛ شب را در روز درمى‏ آورد و روز را [نيز] در شب درمى ‏آورد و آفتاب و ماه را تسخير كرده است» (لقمان/ 29) و بیت سوم یادآور آیه زیبای: «یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض الملک القدوس العزیز الحکیم؛  هر آنچه در آسمان و زمین است ستایش پروردگار منزه و فرزانه گوید» (جمعه/ 1).


منابع :

  1. دکتر علی اصغر حلبی- تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی- انتشارات اساطیر 1374

  2. امام محمد غزالی- احیاءالعلوم

  3. ابوالفتح رازی- تفسیر روض الجنان و روح الجنان

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117800