گردنه صعب العبور

آیا از کوه بالا رفته اى، و آیا تصادف تو را با راهى دشوار و تنگ در میان صخره ها رو به رو کرده است که در این سختى دره هولناک گود را در زیر پاى خود ببینى؟ حالت روانى چنین کوهنورد شجاع همان حالت مطلوب در رو به رو شدن با دشواریها در زندگى و تحمل مسئولیتها است، نیازمند نهایت درجه از فهم و برندگى در عزم و تصمیم، و شیردلى و شجاعت در اقدام است. هر وسوسه یا تردید یا لرزیدن قدم، یا هر غفلت و سهل انگارى سبب فرو افتادن در پرتگاه ژرف هولناک خواهد شد! در قرآن آمده است که: «فلا اقتحم العقبة* و ما أدرئک ما العقبة؛ پس شتابان و با شدت به آن گردنه سخت وارد نشد* و تو چه مى دانى آن گردنه سخت چیست؟» (بلد/ 11-12).

به این ترتیب این گردنه صعب العبور را که انسانهاى ناسپاس هرگز خود را براى گذشتن از آن آماده نکرده اند، مجموعه اى است از اعمال خیر که عمدتا بر محور خدمت به خلق و کمک به ضعیفان و ناتوانها دور مى زند، و نیز مجموعه اى از عقائد صحیح و خالص است که در آیات بعد به آن اشاره شده. و به راستى گذشتن از این گردنه با توجه به علاقه شدیدى که غالب مردم به مال و ثروت دارند کار آسانى نیست. اسلام و ایمان با ادعا و گفتار حاصل نمى شود، بلکه در برابر هر فرد مسلمان و مؤمن گردنه هاى صعب العبورى است که باید از آنها، یکى بعد از دیگرى. بحول و قوه الهى، و با استمداد از روح ایمان و اخلاص بگذرد. بعضى «عقبه» را در اینجا به معنى هواى نفس تفسیر کرده اند که جهاد با آن را پیغمبر اکرم (ص) طبق حدیث معروف جهاد اکبر نامید. البته با توجه به اینکه خود آیات، «عقبه» را در اینجا تفسیر کرده، باید مراد از این تفسیر چنین باشد که گردنه اصلى گردنه هواى نفس است، و اما آزاد کردن بردگان، و اطعام مسکینان مصداقهاى روشنى از مبارزه با آن محسوب مى شود.

بعضی دیگر از مفسران گفته اند مقصود صراط است که روى جهنم است به تیزى شمشیر و سه هزار مسافت درازى آن است که همگى سر بالائى و سرازیرى است و هموارى و در دو سوى آن سگها و سر نیزه هاى آهن است که هر کس به اندازه اى گرفتار مى شود و دیگرى مى گذرد و دیگرى سرنگون آتش می شود. بهرى از او به سلامت برهند و بهرى برهند مخدوش و مجروح و بهرى در دوزخ افتند منکوس. مردم بر او بهرى چون برق جهنده مى روند و بهرى چون باد بزنده، و بهرى چون سوارى نیکرو، و بهرى مانند مردى که به تاختن تازد، و بهرى چون کسى که آسان رود، و بهرى افتان و خیزان روند، و بهرى به قدم اول که پاى بر صراط نهند، پاى ایشان بر جاى نایستد، در دوزخ افتند. و اقتحام او بر مؤمنان چندان باشد که از نماز دیگر تا نماز شام. و گفته اند منظور از این «عقبه» گردنه صعب العبورى است در قیامت، همانطور که در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) آمده است: «ان امامکم عقبة کؤدا لا یجوزها المثقلون، و انا ارید ان اخفف عنکم لتلک العقبة!؛ پیش روى شما گردنه صعب العبورى است که سنگین باران از آن نمى گذرند، و من مى خواهم بار شما را براى عبور از این گردنه سبک کنم!» البته این حدیث که از پیامبر (ص) نقل شده به عنوان تفسیر آیه مورد بحث نیست، ولى مفسران از آن چنین برداشتى کرده اند، و این برداشت با توجه به تفسیرى که صریحا در خود آیات آمده مناسب به نظر نمى رسد، مگر اینکه منظور این باشد که گردنه هاى صعب العبور قیامت تجسمى است از طاعات سخت و سنگین این جهان و گذشتن از آنها فرع بر گذشتن از اینها است (دقت کنید). قابل توجه در اینجا تعبیر به «اقتحم» از ماده اقتحام است که در اصل به معنى ورود در کار سخت و خوفناک است (مفردات راغب) یا دخول و گذشتن از چیزى با شدت و مشقت است (تفسیر کشاف) و این نشان مى دهد که گذشتن از این گردنه کار آسانى نیست، و تاکیدى است بر آنچه در آغاز سوره آمده که فرمود «لقد خلقنا الانسان فی کبد؛ ما انسان را در درد و رنج آفریدیم» (بلد/ 4)، هم زندگى او توأم با رنج است و هم اطاعت فرمان پروردگار توأم با مشکلات مى باشد. در سخنى از امیر مؤمنان على (ع) مى خوانیم: «ان الجنة حفت بالمکاره و ان النار حفت بالشهوات؛ بهشت در میان ناملائمات پیچیده شده و دوزخ در لابلاى شهوات». چنین تفسیری از مجاهد و ضحاک هم گفته شده است که مقصود از عقبه صراط یا عقبه جهنم، یا بین بهشت و جهنم است.

امیر المؤمنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: «الا ان امامکم عقبة کئود؛ آگاه باشید اى مردم پیش روى شما عقبه سخت و دشواری است». رسول خدا فرمود: «لا یجوزها المثقلون و انى ارید ان اخفف عنکم لتلک العقبة؛ عبور نمیکند از آن عقبه کسیکه بارش سنگین است و من مى خواهم بامر طاعت و عبادت شما را سبک گردانم براى آن عقبه». در کافى از یونس روایت کرده که سؤال نمودم معناى آیه را از حضرت صادق (ع) فرمود: «ولایت امیر المؤمنین (ع) آزاد می کند گردنها را از آتش جهنم و نیز فرمود هر کس را خدا احسان و اکرام بفرماید به ولایت ما ائمه، عبور کند او از عقبه قیامت و ما عقبه هستیم هر که ولایت ما را قبول کرد نجات یابد از آن عقبه. و گذر می کند از عقبه به اطعام کردن در روز قحطى به فقیران و بینوایان یا احسان کردن به یتیمى که از خویشاوند خود باشد یا دستگیرى کردن به فقیر خاک نشین و تهى دست». ابن بابویه از حضرت صادق (ع) روایت کرده فرمود: «هر کس احسان کند به فقیرى از شیعیان ما خداوند آن قدر اجر و پاداش به او عطا کند که جز پروردگار کسى نداند و نیز فرمود به واسطه معرفت و ولایت ما آل محمد (ص) مردم از عذاب جهنم رهائى یابند و ما هستیم که در روز گرسنگى به مردم اطعام میکنیم» و همچنین در قرآن آمده است: «ثم کان من الذین آمنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة* أولئک أصحاب المیمنة؛ و از گذر کنندگان باشند آنهائیکه بخدا ایمان آورده و دیگران را به صبر در واجبات و مهربانى با خلق سفارش میکنند* و ایشان از اصحاب یمین و دست راست هستند (یعنى از طرف راست به بهشت می روند و آنها دوستان امیر المؤمنین (ع) باشند)» (بلد/ 17-18).

مردم بر روی پل صراط حالتهای مختلفی دارند: «فمن الناس من یمر علیه کالبرق الخاطف و منهم من یمر علیه کالریح العاصف، و منهم من یمر علیه کالفارس، و منهم من یمر علیه کالرجل یعدو، و منهم من یمر کالرجل یسیر، و منهم من یزحف زحفا، و منهم الزالون و الزالات و منهم من یکردس فی النار؛ برخی از مردم مثل برقی به سرعت عبور می کنند و بعضی از مردم بسان بادى تند و سخت از آن می گذرند برخی بسان اسب دونده از آن عبور خواهند کرد و عده ای هم می دوند. عده ای دیگر سهل و آسان از آن می گذرند و بعضی از مردم بر روی آن راه می روند، برخی افتان و خیزان و با پای لغزن و به سختی با زانوها بر روی آن حرکت می کنند و از صراط عبور می کنند. اما عده ای از آنها با گامهاى نزدیک به هم راه می روند اما بسان شخص دست و پاى بسته راه در داخل آتش سقوط می کنند».


منابع :

  1. ابوالفتوح رازی- روض الجنان و روح الجنان- ج‏ 20 صفحه 287

  2. ابوالفضل رشیدالدین میبدی- کشف الأسرار و عدة الأبرار- ج‏ 10 صفحه 499

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏ 27 صفحه 28

  4. محمحدتقی مدرسی- تفسیر هدایت- ج‏ 18 صفحه 117

  5. سید محمود طالقانی- پرتوى از قرآن- ج‏ 4 صفحه 98

  6. محمدابراهیم بروجردی- تفسیر جامع- ج‏ 7 صفحه 419

  7. ابراهیم عاملی- تفسیر عاملی- ج‏ 8 صفحه 579

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/119150