معجزه قرآن

از میان معجزات و خارق عاداتى که از پیامبر (ص) صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت او است. قرآن کتابى است فوق افکار بشر، کسى تاکنون نتوانسته کتابى همانند آن را بیاورد، این کتاب یک معجزه بزرگ آسمانى است. علت اینکه قرآن به عنوان سند زنده حقانیت پیامبر (ص) و معجزه بزرگ او از میان تمام معجزاتش برگزیده شده این است که قرآن معجزه‏ اى است گویا، جاودانى، جهانى، و روحانى. پیامبران پیشین مى‏ بایست همراه معجزات خود باشند و براى اثبات اعجاز آنها مخالفان را دعوت به مقابله به مثل کنند، در حقیقت معجزات آنها خود زبان نداشت و گفتار پیامبران، آن را تکمیل مى‏ کرد، این گفته در مورد معجزات دیگر پیامبر غیر از قرآن نیز صادق است. ولى قرآن یک معجزه گویا است، نیازى به معرفى ندارد، خودش به سوى خود دعوت میکند، مخالفان را به مبارزه میخواند، محکوم میسازد، و از میدان مبارزه پیروز بیرون مى ‏آید، لذا پس از گذشت قرنها از وفات پیامبر همانند زمان حیات او، به دعوت خود ادامه می‏دهد، هم دین است و هم معجزه، هم قانون است و هم سند قانون.
قلمرو اعجاز قرآن، مرز جغرافیایی و تاریخ زمانی را در نوردیده، فراسوی زمین و زمان خیمه و هیمنه دارد؛ برخلاف معجزات پیامبران پیشین که در مقطع خاص، و تنها بر مخاطبان ویژه‌ خود کارگر افتاده است و اگر قرآن نبود، شاید در صحت تاریخی آنها با دیده‌ تردید می‌ نگریستیم. مگر امکان دارد که آتش گلستان شود: «قلنا یا نار کونی بردا و سلاما؛ گفتيم اى آتش سرد و بى‏ آسيب باش» (انبیاء/ 69). یا چوب اژدها شود: «و ألق عصاک فلما رءاها تهتز کأنها جان؛ و عصايت را بيفكن پس چون آن را همچون مارى ديد كه می‏جنبد» (نمل/ 10 و قصص/ 31). یا انسانی برای مدتی نامعلوم در شکم یک ماهی زندگی کند و سالم روی خشکی جای گیرد؟: «فالتقمه الحوت و هو ملیم* فلولا أنه کان من المسبحین* للبث فی بطنه إلی یوم یبعثون؛ [یونس را به دريا افكندند] و عنبرماهى او را بلعيد در حالى كه او نكوهشگر خويش بود* و اگر او از زمره تسبيح ‏كنندگان نبود* قطعا تا روزى كه برانگيخته میشوند در شكم آن [ماهى] میماند» (صافات/ 142-144). آیا می‌ شود با چوب به سنگ کوبید و دوازده چشمه‌ آب از آن جاری ساخت؟: «واوحینا الی موسی اذ استسقاه قومه ان اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا؛ و به موسى وقتى قومش از او آب خواستند وحى كرديم كه با عصايت بر آن تخته سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جوشيد» (اعراف/ 160)
کـم ز مـهـمـان‌ سـرای عدن مـدان *** خـوان قـرآن بـه پیـش قـرآن‌ خـوان
تـا قـیـامـت باقـی‌ اش داریـم مـا *** تـو مترس از نسخ دین ای مصطفی
تو اگـر در زیـر خـاکـی خـفتـه‌ ای *** چون عصایش دان تو آنچه گفته‌ ای
هست قرآن مر تو را همچـون عصـا *** کـفـرهـا را در کـشـد چـون اژدهـا
البته معنای مقطعی بودن معجزه انبیای پیشین، این نیست که آن امور اعجازی، در عصر کنونی معجزه نیست؛ زیرا همه آن معجزه‌ ها برای ابد معجزه است و هرگز جز پیامبر یا امام معصوم (ع) -که از ولایت الهی برخوردار است- توان آوردن مثل آنها را نخواهد داشت؛ بلکه معنای انقطاع آنها این است که آن امور، هم اکنون موجود نیست؛ مثلا ناقه‌ صالح یا طوفان نوح یا خشک شدن دریا... الآن موجود نیست، اما قرآن کریم که معجزه‌ رسول گرامی اسلام (ص) است تا ابد موجود و معجزه است.


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- تفسير نمونه- ج ‏1 صفحه 129

  2. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- ج 3 صفحه 300

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/18182