واژه دین در قرآن كریم

واژه دین، واژه ‏ای عربی است و در فرهنگ‏های لغت عربی در موارد زیر به کار رفته است:
1ـ جزا و مکافات؛ 2 ـ حساب و بررسی؛ 3 ـ اطاعت و انقیاد؛ 4 ـ ملت و آیین؛ 5 ـ رویه و عادت؛ 6 ـ چیرگی و برتری؛ 7 ـ تدبیر امور؛ 8 ـ آن چه وسیله پرستش خداوند است. به گمان برخی واژه دین از ریشه فارسی میانه «دن» به معنی کیش و آیین، یا از ریشه عبری به معنی داوری گرفته شده است، ولی با مطالعه در ادبیات عرب جاهلی نادرستی این گمان روشن می‏ شود. زیرا این واژه در فرهنگ جاهلیت به معانی اطاعت، آیین و طریقه و مکافات و جزا به کار رفته است. این واژه، در زبان فارسی، به معنای کیش و آیین (و مذهب) است و به معنای روز بیست و چهارم هر ماه خورشیدی و نام فرشته‏ ای نیز به کار رفته است.

واژه دین در قرآن کریم
واژه دین در قرآن کریم به صورت‏های مختلف در 86 نوبت به کار رفته است. برخی از معانیی که این واژه در آن‏ها به کار رفته است عبارتند از:

1 ـ مکافات و جزا
در آیاتی که دین بر قیامت اطلاق گردیده، مقصود جزا و مکافات است، مانند: «مالک یوم الدین؛ صاحب روز جزا.» (حمد/ 4) «أرأیت الذی یکذب بالدین؛ آیا آن کس را که دین را تکذیب مى‏ کند دیدى؟» (ماعون/ 1) «والذی أطمع أن یغفرلی خطیئتی یوم الدین؛ و کسى که امید دارم روز جزا خطایم را بر من ببخشاید.» (شعراء/ 82) «الذین یکذبون بیوم الدین؛ همانان که روز جزا را دروغ مى‏ پندارند.» (مطففین/ 11) «و الذین یصدقون بیوم الدین؛ و کسانى که روز جزا را باور دارند.» (معارج/ 26) «و کنا نکذب بیوم الدین؛ و همواره روز جزا را تکذیب مى‏ کردیم.» (مدثر/ 46) و آیات دیگر.

تسلیم و انقیاد
در آیات زیر و نظایر آن‏ها، دین به معنای تسلیم و انقیاد است: «إن الدین عندالله الإسلام؛ در حقیقت، دین در نزد خدا همان اسلام است.» (آل ‏عمران/ 19) «یا بنی إن الله اصطفی لکم الدین فلا تموتن إلا و أنتم مسلمون؛ و ابراهیم و یعقوب آیین توحید را به پسران خود سفارش نمودند [و گفتند:] اى پسران من! خدا این آیین پاک را براى شما برگزیده است، پس زنهار که بمیرید و مسلمان نباشید.» (بقره/ 132) «أفغیر دین الله یبغون وله أسلم من فی السموات والاءرض طوعا و کرها وإلیه یرجعون؛ پس آیا آنها دینى جز دین الهى مى‏ جویند؟ حال آن که هر که در آسمان‏ها و زمین است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى ‏شوند.» (آل‏ عمران/ 83) «و من یبتغ غیر الإسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین؛ و هر که دینى غیر از اسلام برگزیند، هرگز از او پذیرفته نشود و او در آخرت از زیانکاران است.» (آل ‏عمران/ 85) و نامیده شدن شریعت محمدی (ص) به اسلام، به خاطر این است که اهل کتاب با انکار نبوت پیامبر اکرم (ص) که آخرین پیامبر الهی است، در حقیقت از فرمان خداوند، سرپیچی کرده و تسلیم خداوند نیستند. بنابراین، مسلمان کسی است که نبوت پیامبر خاتم و شریعت او را پذیرا باشد.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه 19 آل‏ عمران می ‏گوید: «مراد از اسلام معنای لغوی آن است، و معنای آیه چنین است: دین نزد خداوند یکی پیش نیست و بندگان خود را جز به آن، فرمان نداده است. و در کتاب‏هایی که بر پیامبران خود فرو فرستاده، جز آن را بیان نکرده است و آن، همانا اسلام است؛ یعنی، تسلیم حق شدن، حق در اعتقاد و حق در عمل. به عبارت دیگر، حقیقت دین، تسلیم شدن در برابر بیانی است که از مقام ربوبیت در زمینه معارف و احکام، نازل شده است.»

3 ـ توحید و یگانه ‏پرستی
«الا لله‏ الدین الخالص و الذین إتخذوا من دونه أولیآء ما نعبدهم إلا لیقربونا إلی الله زلفی؛ و هر که دینى غیر از اسلام برگزیند، هرگز از او پذیرفته نشود و او در آخرت از زیانکاران است.» (زمر/ 3) مفاد این آیه کریمه، این است که خداوند، عبادت آنان که تنها خدا را عبادت نمی‏ کنند، نمی ‏پذیرد؛ خواه تنها غیر خدا را عبادت کنند و یا علاوه بر عبادت خدا، موجود دیگری را هم عبادت کند. «قل الله‏ اعبد مخلصا له دینی* فاعبدوا ماشئتم من دونه؛ تنها خدا را مى ‏پرستم در حالى که دین خود را براى او خالص ساخته ‏ام. پس هر چه را غیر از او مى‏ خواهید بپرستید.» (زمر/ 14- 15) دین در این آیه به معنای «پرستش خدای یکتا» است. واژه عبادت که قبل و بعد از واژه دین به کار رفته، گواه بر این معناست. «و قاتلوهم حتی لاتکون فتنة و یکون الدین لله‏؛ و با آنها بجنگید تا دیگر فتنه ‏اى نباشد و دین ویژه خداى یکتا گردد، و اگر دست برداشتند، دشمنى جز بر ضد ستمگران [روا] نیست.» (بقره/ 193) یعنی، با مشرکان و بت ‏پرستان جهاد کنید تا فتنه شرک از میان برداشته شود، و همگان به توحید اقرار کنید. «و قاتلوهم حتى لا تکون فتنة و یکون الدین کله لله فإن انتهوا فإن الله بما یعملون بصیر؛ و با آنها بجنگید تا دیگر فتنه‏ اى نباشد و دین یکسره از آن خدا گردد. پس اگر [از کفر] باز ایستادند، بى‏ تردید خداوند به آنچه انجام مى ‏دهند بیناست.» (انفال/ 39)

4 ـ مجموعه معارف و احکام الهی
خداوند می فرماید: «فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین؛ پس چرا از هر گروهى از آنان، طایفه ‏اى کوچ نمى ‏کنند تا در دین دانا شوند و چون بازگشتند قوم خود را انذار کنند شاید آنها از معاصى بر حذر باشند.» (توبه/ 122) این آیه کریمه، مؤمنان را به تفقه در دین تشویق می ‏کند، و مقصود فهمیدن معارف دینی اعم از اصول و فروع است، و مختص احکام عملی اسلام (فقه اصطلاحی) نیست. «ما جعل علیکم فی الدین من حرج؛ و بر شما در این دین سختى قرار نداد که آیین پدرتان ابراهیم است.» (حج/ 78) یعنی قانونی که مایه کلفت و مشقت بیش از حد باشد، از جانب خداوند وضع نشده است. اطلاق آن، اصول و فروع دین را شامل می‏ شود. «و لا تأخذکم بهما رأفة فی دین الله؛ و اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارید مبادا در دین خدا نسبت به آن دو دستخوش ترحم گردید.» (نور/ 2) این آیه، گرچه مربوط به اجرای حد زناکار است، ولی مدلول آن اعم است و هر حکم و قانون الهی را شامل می‏ شود؛ مثلا حد ارتداد را هم که مربوط به عقیده است نه عمل، دربرمی‏ گیرد.

5 ـ حقوق اجتماعی اسلام
خداوند می فرماید: «فإن تابوا و أقاموا الصلوة و آتوا الزکوة فإخوانکم فی الدین؛ پس اگر توبه کردند و نماز به پا داشتند و زکات دادند، برادران دینى شما هستند، و ما آیات [خود] را براى قومى که مى‏ فهمند توضیح مى‏ دهیم.» (توبه/ 11) یعنی، اگر مشرکان توبه کنند و پس از ایمان به آیین اسلام، نماز برپا دارند و زکات بپردازند، با سایر مؤمنان از نظر حقوق اجتماعی اسلام برابرند. «ادعوهم لآبائهم هو أقسط عند الله فإن لم تعلموا آباءهم فإخوانکم فی الدین‏؛ آنها (پسر خواندگان) را به [نام‏] پدرانشان بخوانید، که این نزد خدا منصفانه ‏تر است، و اگر پدرانشان را نمى‏ شناسید، پس برادران دینى و دوستان شمایند.» (احزاب/ 5)

6 ـ هرگونه قانون و دستورالعمل
قرآن می فرماید: «ما کان لیأخذ أخاه فی دین الملک؛ این گونه یوسف را تدبیر آموختیم، زیرا در آیین شاه نمى ‏توانست برادرش را بازداشت کند.» (یوسف/ 76) یعنی، در آیین زمامدار مصر جایز نبود که یوسف برادر خود را به جرم سرقت، گروگان بگیرد.

7 ـ شرک و بت ‏پرستی
خداوند می فرماید: «لکم دینکم ولی دین؛ شما را دین خودتان و مرا دین خویش.» (کافرون/ 6) به قرینه آیات قبل که خداوند به پیامبر اکرم (ص) دستور می ‏دهد تا به کافران بگوید که «من، آن چه را که شما پرستش می ‏کنید، نمی ‏پرستم و شما نیز خدای مرا پرستش نمی ‏کنید.» پس، در مسأله پرستش میان ما توافقی وجود ندارد. در این صورت، من دین خود را دارم (که همان توحید و یکتاپرستی است) و شما نیز دین خود را که همان شرک و بت‏ پرستی است.

8 ـ آیین اسلام
در قرآن آمده: «الیوم اکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الإسلام دینا؛ امروز دین شما را براى شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را براى شما پسندیدم.» (مائده/ 3) یعنی، امروز روز غدیر خم با نصب علی بن ابی‏طالب (ع) به عنوان رهبر جامعه اسلامی پس از پیامبر (ص) دین شما را کامل کرده، نعمت خود را به اتمام رساندم و از آیین اسلام به عنوان دین و برنامه زندگی خشنودم. یعنی، نبوت و شریعت الهی بدون ولایت، ناقص است و از آن‏جا که شریعت، نعمتی است از خداوند برای مکلفان، بدون ولایت، نعمت خداوند نیز ناتمام خواهد بود و در نتیجه، چنین دینی مورد رضایت خداوند نخواهد بود.


منابع :

  1. ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏1 صفحه 24

  2. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 3 ص 120؛ جلد 2 ص 62 و 342؛ جلد 17 ص 233؛ جلد 9 ص 158

  3. سید محمدحسین طباطبایی- شيعه در اسلام- مقدمه كتاب

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/19386