جهان بینی توحید و استفاده درست از امکانات هستی در قرآن

یکی از نتایج بینش قرآنی در این مورد آن است که در استفاده از جهان و نعمت های نمی توان به گونه ای عمل کرد که با صلح و مسالمت ناسازگار باشد. فرآیند صنعتی سازی هرگز نباید به تخریب جهان منتهی شود. قرآن از نیکانی یاد می کند که در عین برخورداری از موهبت های فراوان و شکوهمند، هرگز در اندیشه تهاجم و تخریب نبودند. سلیمان (ع) و داود (ع) و ذوالقرنین نمونه های همین نیکانند. مثلا داود (ع) وارث سلیمان (ع) بود و از رهگذر تسلط بر آهن و برخورداری از شخصیت انقلابی و رهبری ملی، قدرت والایی داشت. اما او این قدرت اعجازگر را در راه تهاجم و تخریب و ساخت سلاح های هجومی به کار نگرفت، بلکه آن را صرف ساختن زره کرد: «و علمناه صنعه لبوس لکم؛ و به او صنعت زره سازی برای شما آموختیم.» (انبیاء/ 80)
پس وی از این توان بی نظیر خدا داد در راه دفاع بهره برد، نه در مسیر هجوم. او رهبر یک انقلاب پیروز بود و از جنگ با «طالوت» سرافرازانه بیرون آمده بود، اما راه تهاجم و تخریب را در پیش نگرفت. ذوالقرنین نیز چنین بود. بنا به گفته قرآن کریم، وی از همه توانمندی های روزگار خویش، طبق افاضه الهی، بهره داشت: «و اتیناه من کل شیء سببا؛ و از هر چیز رشته ای بدو دادیم.» (کهف/ 84)
با این حال، او برای مقابله با یاجوج و ماجوج فسادگر، پیشنهاد سدسازی را پذیرفت و راه تخریب و تهاجم را انتخاب نکرد. پس از پایان سدسازی نیز از قدرت و اراده پروردگار غافل نماند و طریق ناسپاسی پیشه نساخت؛ بلکه گفت: «هذا رحمه من ربی؛ این رحمتی است از سوی پروردگارم.» (کهف/ 98)
پس قرآن کریم به ما می آموزد که در استفاده از نعمت های هستی راه درست را برگزینیم. در تحقیق و پژوهش، به دنبال اصلاح و نجات باشیم، همانگونه که در ساخت سلاح نیز باید در پی دفاع و امنیت باشیم.
مرحوم کلینی در بحث فروش سلاح به کافر آورده است که کسی نزد امام کاظم (ع) رفت و از وی پرسید: مردم دو سرزمین که هر دو کافرند، در حال ستیز با یکدیگرند. آیا ما مجازیم که تجارت سودآور فروش سلاح به آنان را برگزینیم؟ امام (ع) پاسخ فرمود: «بعهما ما یکنهما؛ به آنها سلاح های دفاعی بفروش.»
از این پاسخ ارزنده سه نتیجه حاصل می شود: نخست این که اصل فروش سلاح به کافرانی که با یکدیگر در ستیزند جایز است. دوم آن که در فروش سلاح نباید از بیطرفی عدول کرد و تنها جانب یک طرف را گرفت؛ بلکه باید به هر دو طرف سلاح فروخت. سوم آن که این سلاح ها باید دفاعی باشند و نه تهاجمی. این روایت یکی از بهترین نمونه های تبیین رابطه انسان با جهان و نشانگر عنایت جهان بینی توحدیی به استفاده مسالمت جویانه و صلح مدارانه از امکانات هستی است.
توجه به این دیدگاه قرآنی می تواند در زمینه تربیت انسانها نیز آثار ارزنده ای به بار آورد. مثلا بر اساس بینش مادی، به تناسب رشد امکانات صنعتی، توان استفاده از بازیچه ها و سرگرمی ها نیز رشد می یابد. امروز بشر برای هر گروهی از افراد جامعه، بازیچه ای ساخته است. نوسالان، کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان و پیران، هر یک وسایلی برای سرگرمی و بازی دارند. به این ترتیب، زندگی سراسر بازی و لهو است. اما بر پایه بینش قرآنی در مورد ارتباط انسان و جهان، یک فرد پس از نوجوانی پا به دنیای تحقیق و حق جویی می گذارد و از مرز سرگرمی و بازی در می گذرد. روزی از امام صادق (ع) پرسیده شد: پس از شما، امامت از آن کیست؟ آن امام همام (ع) فرمود: «من لا یلهو و لا یلعب؛ از آن کسی است که اهل بازیچه نیست.»
ناگاه فرزند گرامی آن امام، یعنی موسی بن جعفر (ع) به درون آمد، در حالی که گوسفندی به همراه داشت. آنگاه به گوسفند فرمود: برای پروردگار خود سجده کن! در این هنگام، امام صادق فرزندش را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم فدای آن کسی که اهل بازیچه نیست.


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- فلسفه حقوق بشر- صفحه 142-144

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/210600