تفسیری بر صلوات

جهان بینی کامل، و شناخت جامع، و اعتقاد عظیم، و ایدئولوژی عمیق، در ذکر مبارک «صلوات» متجلی است. شما در ذکر صلوات، توحید و نبوت و امامت و عدالت و معاد را، همه را، یکجا فریاد می کنید، و اعلام می دارید. این مطلب را اکنون به طور مختصر شرح می دهیم.
«اللهم» این کلمه، توحید محض است، توجه به خدای متعال است، و همچنین طلب توجه است از درگاه خداوند به خود و حاجات خود. وقتی می گویید: «اللهم»، خدا را می خوانید، آن هم با کلمه جلاله «الله» (که در میان اسمای ظاهره، اسم اعظم است) و بدون واسطه «یا» ی ندا. نمی گویید ای خدا، می گویید: خدایا. از خود نام مبارک خدا آغاز می کنید، و از اول، با همه وجودتان به خدای متعال توجه می یابید. «اللهم»، یعنی خدا، به من توجه کن؛ خدایا روی به سوی من آر. این محض توحید و توحید محض است.
«صل» این کلمه درخواست است از خداوند که خدایا تو خود درود فرست؛ و این، جنبه توحید فعلی است. در «اللهم»، توحید ذاتی بود، بود، به ذات یگانه خدا متوجه شدید و گفتید: «اللهم»، در «صل» اقرار و اظهار «توحید فعلی» است، یعنی: خدایا تو درود فرست، تو، که همه کارها به دست توست، درود فرستادن هم در واقع از توست.
«علی محمد» اینجا اقرار به نبوت است و یاد مقام معظم پیامبر اکرم و نبی معظم. «صل علی محمد» دعا برای پیامبر اکرم (ص) است، و یا حقهایی که او بر گردن ما دارد، و زحمات طاقت فرسایی که در راه هدایت ما کشیده است، و ما را با خدا و کتاب و دین خدا و اولیای خدا آشنا کرده است. ما از درگاه خدا می خواهیم که بر او برکت و درود فرستد. و بدینگونه، پس از توجه به خدا، متوجه مقام معظم پیامبر خدا شده ایم، و از خداوند برای پیامبر (ص) طلب برکت و درجات بالاتر کرده ایم، و فقط خدا را موثر در این کار دانسته ایم. یعنی این خداست که بر پیامبر درود می فرستد، و او را در هر لحظه، بیش از پیش، در لطفها و عنایتها، و نورها و رحمتها و نعمتهای بی پایان خویش غرق
می سازد.
«و آل محمد»- اینجا توجه به مقام امامت و پیشوایی، و فلسفه ولایت دینی و سیاست حقه الهی است. با ذکر «آل محمد» که مقصود ائمه طاهرین هستند. هم حق شناسی خود را ابراز می داریم، هم به سخن قرآن کریم عمل می کنیم که فرمود است: «اجر رسالت، دوستی نزدیکان (آل) پیامبر است»، و هم رکن اعتقادی خویش را اعلام می داریم؛ و آن رکن، فلسفه سیاسی و امر امامت است. دین بدون مقام امام و نقطه مرکزی ناقص است. باید کسی باشد که دین را درست بشناسد و عملی کند و ناظر بر درست عمل کردن همه به دین باشد.
پس ملاحظه می کنید که ذکر صلوات، جامع فلسفه الهی و فلسفه سیاسی (حاکمیت حق و عدل) است در آن واحد. در این ذکر و شعار، ما به توحید ذاتی و توحید فعلی و نبوت و امامت به صراحت اعتراف می کنیم. همچنین سپاسداری و حق شناسی و وظیفه اخلاقی را به جا می آوریم: به خداوند متوجه می شویم و برای اولیای خدا طلب عنایت و درود می کنیم. چه تعلیمی از آن جامع تر؟ و در این اصل، به طور ضمنی، اعتراف به عدل و معاد نیز هست؛ زیرا سخن از درود فرستادن است که اقتضای عدل الهی است، تا به پیامبر اکرم (ص) به عنوان عامل هدایت، پاداش خیر عنایت کند. همچنین این ذکر، دلیل است بر حیات واقعی پیامبر و آل او، و همین مبنای بقا و معاد است. باری، پس در مذهب حق ما، فلسفه سیاسی همان فلسفه الهی است، و فلسفه الهی همان فلسفه سیاسی: حاکم خداست و خدا حاکم است. و شعار «صلوات» نیز شامل این ابعاد بزرگ معنوی و اعتقای و سیاسی است.
اصل «صلوات» و مشروعیت آن، مبتنی است بر آیه 56 از سوره احزاب آیه این است: «إن الله و ملائکته یصلون علی النبی، یا أیها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما؛ خدا و فرشتگان او به روح مقدس پیامبر درود می فرستند. شما هم ای مومنان! بر او درود فرستید، و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید.»
این آیه مبارک، در میان مسلمین معروف است، و در کتابهای حدیث و تفسیر علمای سنی و شیعه، در این باره احادیث بسیار رسیده است، و چون امری شرعی بوده است، برخی از اصحاب از پیامبر اکرم سوال کردند که چگونه بر شما صلوات بفرستیم. پیامبر (ص) در پاسخ آنان دستور صلوات را ذکر فرمود، که از جمله، همین صورت معروف است: «اللهم صل علی محمد و آل محمد». در برخی از احادیث حتی نهی شده است از فرستادن صلوات ناقص، یعنی صلواتی که در آن، ذکر «آل محمد» نباشد. این احادیث از طریق برادران اهل سنت نیز روایت شده است. و برخی از علمای اهل سنت، در این باره رساله ای مستقل نوشته اند. اینها همه حاکی است از قوام و غنای فلسفه عالی دینی و مذهبی و سیاسی اسلام.
بدینگونه، می نگریم که توحید بی امامت ناقص است. چنانکه دین بدون حاکمیت عادل ناقص است. و برای همین است که پس از نصب حضرت علی (ع) به امامت در غدیر خم، آیه «الیوم أکملت لکم دینکم؛ امروز دینتان را کامل کردم.» (مائده/ 3) نازل می شود، و کامل شدن دین را اعلام می دارد. نزول آیه مذکور را در غدیر خم، جمعی از مفسران سنی نیز روایت کرده اند.
در نماز نیز در تشهد (دعای زانو) ذکر صلوات به همین صورت لازم است. در مذاهب سنی نیز در پاره ای واجب، و در پاره ای از مذاهب، ذکر صلوات در نماز مستحب است. فقیه محقق سنی، شیخ عبدالرحمان الجزایری، درکتاب معروف «الفقه علی المذهب الأربعه» می گوید: از جمله سنن نماز، صلوات فرستادن است بر پیامبر، در تشهد اخیر، و افضل انواع آن، این است که بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد». و این درود در مذهب مالکی و حنفی سنت (مستحب) است، و در مذهب شافعی و حنبلی فرض (واجب) است.
نیز الجزایری می گوید: «در مذهب حنفی، تشهد اخیر واجب است». و چون صیغه تحیت، بنابر آیه مذکور و روایات ذیل آن، لازم است که پس از ذکر نام پیامبر (محمد) آورده شود، بنابراین، در مذهب حنفی نیز ذکر صلوات واجب خواهد بود. و حداقل این است که احتیاط واجب باشد.
درباره ذکر صلوات نکته دیگری نیز گفته اند؛ و آن نکته این است: «صلوات فرستادن بر پیامبر و آل پیامبر، دعا برای همه مخلوقات نیز هست». و سر این نکته که صلوات فرستادن، به منزله دعا کردن برای همه مخلوقات است، این است که چون محمد و آل محمد (ص)، اصل فیض و وسایط عمده رحمت و کرامت و «نعم الهیند» و هر مخلوقی و هر فیض دیگری از آنان است و مترتب بر وجود آنان، از این جهت ذکر آنان و دعا برای آنان، به منزله ذکر همه مخلوقات و دعا برای همه مخلوقات است.
در واقع، از سه جهت باید به هنگام ذکر صلوات، مراتب حضور قلب و توجه و ادب را رعایت کرد:
1- اینکه ذکر مستقیم خدای متعال است و درخواست از درگاه خدا که بر پیامبر و آل درود فرستد.
2- اینکه ذکر نام بزرگ پیامبر اکرم (ص) است.
3- اینکه ذکر آل محمد (ص) است، یعنی حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و دیگر امامان، تا حضرت حجة بن الحسن (ع) آری، ما به هنگام صلوات، از جمله باید توجه داشته باشیم که در ضمن «آل»، حضرت حجت (ع) را نیز قصد داریم، و بدینگونه، باید توجه و تأدب بیشتری داشته باشیم.


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- عقل سرخ- صفحه 319-326

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211148