نظر عالمان درباره مناظرات شرف الدین

شرف الدین در کتابهایش از آموزگاران فن مناظره صحیح است. در کتاب «المراجعات»، می نگریم که طرف بحث وی، یعنی رئیس اسبق جامع الازهر، شیخ سلیم بشری نیز، با کمال متانت، آداب مناظره را رعایت کرده است، و هرجا حق روشن گشته است، به صراحت، به آن اعتراف کرده است. و همین است که علامه شیخ آقابزرگ تهرانی او را «نصیر الحق» خوانده است. و همین مراجعات و نامه ها را، و موضعگیری موافق حق از سوی شیخ سلیم بشری را، باید از مقدمات عمده اعتراف به حق دانست، در فتوای مشهور عالم آزاده، شیخ محمود شلتوت.
باری، سید محمدتقی حکیم، در مقدمه فاضلانه خویش، بر کتاب «النص و الاجتهاد»، چنین می گوید:
«آثار مبارزات و کشمکشهای فکری شرف الدین را با دیگران، که به منظور رسیدن به حق از کوتاهترین راه (و نشان دادن آن)، انجام یافته است، در کتابهای ارجمند او می توان دید، یعنی در «الفصول المهمه»، «المرالجعات»، «کلمه حول الرویه»، «إلی المجمع العلمی»، «أجوبه مسائل موسی جارالله»، و دیگر آثار او.
این کتابها همه پیرامون مسائل اعتقادی و ایدئولوژیکی بحث می کند، بحثی تطبیقی، همراه با جدل علمی و نقد آراء، آمیخته با اصالت و عمقی که مؤلف در میان نویسندگان این نسل بدان شهره است. دلپسندترین چیزی که در کتابهای وی، علاوه بر مطالب علمی، تلألو دارد، آموزشهایی است که در مورد آداب بحث و مناظره به خواننده می دهد. چون آثار او سرشار است از فروتنی، فروتنیی که، به حسب معمول، تنها در عالمان بزرگ دیده می شود، یعنی کسانی که عقده حقارت ندارند تا بخواهند آن را از بزرگی فروشی و تعصب ورزی جبران کنند، و سپس این کار را به حساب دفاع از حق بگذارند.
بهترین نمونه، برای آموزشهای یاد شده، کتاب «المراجعات» اوست. این کتاب، مجموعه نامه هایی است که مضامین آنها، میان شرف الدین و رئیس جامع الازهر، علامه شیخ سلیم بشری، رد و بدل شده است. موضوع نامه ها، بحثهای عقیدتی و ایدئولوژیکی است که همواره باعث درگیری و مناقشه میان دو فرقه بزرگ اسلام، یعنی شیعه و سنی بوده است. در این کتاب، شرف الدین با امضای «ش»
به نمایندگی از شیعه، و سلیم بشری با امضای «س»، به نمایندگی از اهل سنت، سخن گفته اند.
در این نامه ها، از سویی، گسترش دامنه شناخت، ژرفایی اندیشه، دل انگیزی تعبیرها، همه جا، به چشم می خورد، و از سوی دیگر، قدرت بحث و مناظره فکری، بحث و مناظره ای به دور از هرگونه تعصب و جانبداری. چقدر دلپذیر است وقتی می نگرید که یکی از دو طرف، در برابر دلیل استوار آن دیگری سر تسلیم فرود می آورد، بی آنکه خود را به این در و آن در زند، یا بخواهد با جنجال و ذکر مطالب خطابی شلوغ کند و موضوع را بی اهمیت جلوه دهد، چنانکه برخی دیگر می کنند، یعنی کسانی که می خواهند، به اصطلاح، غرور علمی خود را حفظ کنند، یا اعتباری که نزد پیروان خود دارند از دست ندهند. من معتقدم که در مباحث این کتاب، غنی ترین آموزشها و تعلیمات درباره آداب مباحثه وجود دارد. و اگر کسانی از این نسل اسلام، که به اهمیت این تعالیم غنی توجه دارند، بخواهند از این بحثها (که با آیین یاد شده انجام یافته است)، بهره برداری صحیح بکنند، من تصور می کنم بتوانند بیشتر اختلافات دو فرقه اسلامی (شیعه و سنی) را از میان بردارند، و اتحادی را که امروزه بیشتر مصلحان اسلام در جستجوی آنند پدید آورند.»
یکی از آفات مناظره و بحث، عقده های روحی است. یکی دیگر ملاحظه دوستان و مریدان و مردم است. اینها همه باعث می شود تا انسان از گفتن حق، یا پذیرفتن حق، محروم بماند.
درباره کیفیت خوب مناظرات صحیح اسلامی و آموزنده کتاب «المراجعات»، استاد مصری، دکتر حامد حفنی داود نیز بیانی دارد که قابل توجه است:
«دو تن که درباره امر مناظره و مباحثه می کنند، جزء عادت است که هر یک می خواهد بر دیگری غلبه نماید، و دلیلهای او را با دلیلهایی محکم تر رد کند، و هر طور شده است فرصت غلبه را از طرف خویش بگیرد. لیکن ما در کار مناظره این دو مناظر (شیخ سلیم بشری و شرف الدین)، چیز تازه ای می بینیم، چیزی که هیچ جا از آن سراغی نداریم، جز در مناظره و بحث به روش اسلامی. این روش آن است که هریک از دو طرف بحث، اصرار دارند تا به حقیقت برسند، در سخن هر کدام که باشد. این است که هیچکدام نمی کوشد تا درباره طرف خویش حیله ای اعمال کنند، یا اطلاعات او را مخدوش جلوه دهند، یا حتی تفوق خویش را در گفتگو به ثبوت برسانند، بلکه قصدشان رسیدن به حقیقت است، اگر چه آن حقیقت است، اگرچه آن حقیقت در گفتار طرف مقابل باشد. و این همان آرمانی است که این دو عالم را وا می دارد تا به گفتکوی علمی منظم بپردازند، گفتگویی که به حق راهبر شود و دست آنان را و دیگر خوانندگان را بگیرد، تا به منهج سالم اسلامی برساند....»


منابع :

  1. محمدرضا حکیمی- شرف الدین- صفحه 103-106

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211168