بررسی دو نوع فعالیت عقلی در اسلام

یکی از منابع اولیه اسلام، عقل است که بر اساس کتاب خدا و سنت رسول الله حکم کند، بنابراین دو نوع فعالیت عقلی عبارتند از:
1- عقل نظری معمولی که مواد خام کار خود را از محسوسات و عوامل ادامه حیاتی که برای انسان به عنوان «هدف» تلقی شده و هم چنین از تجرید و تحصیل کلیات و تنظیم روابط وسایل و اهداف می گیرد و به جریان می اندازد. این نوع عقل یا فعالیت عقلی، ذاتا یک وسیله بسیار با اهمیت در امور یاد شده است. از این رو، از نظر ارزش وسیله ای، در حد اعلا قرار می گیرد. اما این فعالیت، با عینکی که انسان برای شناخت هستی و وجود خویشتن به چشمانش زده و نگرش با آن عینک را هم برای خود ضروری تشخیص داده است، کاری ندارد. هم چنین، این فعالیت عقلانی هیچ توجهی به این ندارد که انسان از وجود خویشتن و از دنیا چه می خواهد. بر این اساس، می گوییم: قضایایی که با این نوع فعالیت عقلانی ساخته می شود، همگی مشروط به این است که حقیقت یا حقایقی را که انسان به عنوان مبدأ یا مسیر یا هدف برگزیده است، چیست؟ انسان اگر بخواهد یکی از آن سه موضوع را نیز مورد تحقیق و رسیدگی قرار بدهد، حتما با یک موضع گیری معین که برای او پذیرفته شده و قابل تردید نیست، تحقیق و رسیدگی خواهد کرد. به عنوان مثال، یک انسان مبدأ حرکت خود را در برهه ای از زندگی، تلاش مفید برای جامعه انتخاب کرده است. قطعی است عقل برای حرکت صحیح از این مبدأ، قضایایی را برای آن انسان ارائه خواهد کرد و اگر او برای حرکت از آن مبدأ نیاز به درک صدها مسایل انسانی داشته باشد، عقل به صورت قاطع درباره راه و روش های وصول به آن مسایل، به فعالیت خواهد افتاد. در همین فرض، اگر انسان تلاش گر در رسیدن به هدف خود -که رفاه مادی و معنوی جامعه است- احتیاج به تعیین مسیر خاصی نداشته باشد، یعنی راه های مختلفی را برای مسیر انتخاب کند که از نظر ارزش و هدف تفاوتی با یکدیگر ندارند، عقل حکم به تخییر می نماید و بس، اگر چه پس از انتخاب و پذیرش یکی از راه و روش ها برای مسیر، ممکن است نیاز به دخالت عقل در پدیده ها و روابط و خصوصیات آن مسیر به وجود بیاید. در این زمان هم عقل قضایای مشروط به انتخاب مسیر مفروض را که انسان پذیرفته و انتخاب نموده، ارائه خواهد داد. هم چنین، پس از آن که انسان هدف از تلاش مفید برای جامعه را -که وصول جامعه به رفاه مادی و کمالات معنوی است- انتخاب نمود، عقل ممکن است صدها قضیه پیرامون هدف مزبور، چه درباره وسایل و چه درباره مسیر و چه در فعالیت های فکری و تنظیم و تعدیل خواسته ها بسازد، ولی همان گونه که گفتیم، آن مشروط به موضع گیری انسان در برابر هدف پذیرفته شده است. فعالیت عقلی ذاتا دارای وسیله ای است و هرگز هیچ انسانی بی نیاز از آن نخواهد بود. از همین جاست که می توانیم بدبینی بعضی از شعرا و عارفان معمولی را که عقل نظری را به باد انتقاد گرفته اند، مردود بدانیم و بگوییم: عقل نظری که تنها جنبه وسیله ای دارد، کم ترین تقصیری در کار اختصاصی خود مرتکب نمی شود، (منظور این است که: عقل نظری در حوزه فعالیت خویش کارش را انجام می دهد. برخی از شعرا و عرفا نیز که عقل نظری را مورد انتقاد قرار داده اند، آن را در حوزه ای دیگر مورد توجه و بررسی قرار داده اند که مربوط به حوزه فعالیت عقل نظری نیست.) بلکه این، شخصیت فاسد انسانی که پذیرفته شده های نابکارانه خود را به عنوان مواد خام یا هدف های مطلوب، تحویل عقل می دهد و عقل کار اختصاصی خود را درباره آن ها انجام می دهد، مانند آسیابی که هر نوع دانه ای را که در آن بریزند، آن را آرد کرده، به شما تحویل می دهد.
مولوی در ارزیابی عقل نظری معمولی می گوید:
او ز شـــر عامه اندر خانه شد *** او ز ننـــگ عـــاقلان دیــوانه شد
او ز عار عقل کند تن پرست *** قاصدا رفته ست و دیوانه شده ست
نتیجه فعالیت عقل نظری: بنابراین، ارزش فعالیت این عقل به شخصیتی وابسته است که مدیریت حیات آدمی را به عهده دارد. اگر مدیریت درونی به وسیله «شخصیت یا من وارسته و متعالی» باشد، قطعا فعالیت های آن در مسیر تعالی و وارستگی ها خواهد بود و اگر مدیریت درونی به وسیله «شخصیت یا من پلید» باشد، این عقل که در استخدام آن مدیریت قرار گرفته است، بدون تردید جز در مسیر کثافت ها و وقاحت ها حرکت نخواهد کرد.
2- عقل سلیم (عقل کامل). نوع دوم از عقل یا فعالیت عقلی، همان است که در مرحله طبیعی اش «خرد» نامیده می شود و در مرحله عالی تر، «عقل سلیم» و یا «عقل کامل» معرفی می شود. این، همان عقلی است که همه پیامبران و حکما و اولیای خدا و هر کسی که رسالتی را درباره تعالی یافتن انسان ها پذیرفته است، به فعلیت رسیدن این عقل را هدف برنامه و تلاش های خود قرار داده است.


منابع :

  1. محمد تقی جعفری- ارکان تعلیم و تربیت- صفحه 26-30

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211629