زن فرعون نمونه ای از یک انسان نیکوکار

قرآن کریم دو نمونه خوب از زنان را به عنوان الگو ذکر می کند، زنان با فضیلتی که ذات اقدس اله آنها را نمونه مردم مؤمن می شمارد و درباره آنها چنین می فرماید: «و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امراة فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین؛ برای کسانی که ایمان آوردند خداوند همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت برای من خانه ای بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات بخش و مرا از دست مردم ستمگر برهان.» (تحریم/ 11)
تعبیر قرآن در این آیه این نیست که همسر فرعون نمونه زنان خوب است بلکه زن خوب نمونه جامعه اسلامی است و جامعه برین از این الگو می گیرد، نه این که فقط زنان باید از او درس بگیرند بلکه جامعه اسلامی باید از او درس بگیرد. ذات اقدس اله در این آیه نیز نمی فرماید: «و ضرب الله مثلا للاتی آمن امراة فرعون؛ » بلکه می فرماید: نمونه مردم خوب، زن فرعون است: «و ضرب الله مثلا للذین آمنوا امراة فرعون» یک چنین زنی در خانه ای زندگی می کرد که صاحب آن خانه ادعای: «انا ربکم الاعلی؛ پروردگارا بزرگتر شما منم» (نازعات/ 24) داشت شعار: «ماعلمت لکم من اله غیری؛ برای شما خدایی غیر از خودم نمی شناسم» (قصص/ 38) در سر می پروراند و ادعای انحصار می نمود. یک وقت ذات اقدس اله به صورت حصر می فرماید: «سبح اسم ر بک الاعلی؛ تسبیح کن نام پروردگار والای خود را.» (اعلی/ 1)
کلمه «اعلی» مفهومی است که حصر را همراه دارد، بنابراین، دو نفر به عنوان «اعلی» نمی توانند یافت شوند، ولی فرعون داعیه انحصار داشت و این «اعلی» بودن را ادعا می کرد. او همانطوری که ادعای ربوبیت را داشت، مدعی توحید ربوبی هم بود. سخن از ارباب متفرقه بعدها پیدا شد. او می گفت: نه تنها من خدایم، بلکه من، تنها خدا هستم، به جای «لااله الا الله» شعار «لااله الا أنا» را سر می داد و در چنین خانه ای بانویی نشأت گرفت که نمونه مردم متین است.
قرآن فضائلی را برای این بانو ذکر می کند و مهمترین آنها را در بعد دعا می داند که در این دعا شش نکته مهم اخذ شده است.
علت این که بانو نمونه مردم خوب است به خاطر آن است که در نیایشش به ذات اقدس اله عرض می کند: «اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه» این زن در کنار خدا، بهشت را می طلبد. دیگران بهشت را می طلبند، و در دعاهایشان از خداوند: «جنات تجری من تحتها الانهار؛ بهشت هایی که از زیر آنها نهرها جاری است» (فرقان/ 10) درخواست می کنند، اما این بانو اول خدا را می خواهد و بعد در کنار خدا، خانه طلب می کند. نمی گوید «رب ابن لی بیتا فی الجنه» و نمی گوید «رب ابن لی بیتا عندک فی الجنه» بلکه می گوید: «رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه» اول عندالله را ذکر می کند بعد سخن از بهشت را به میان می آورد. یعنی اگر سخن از: «الجار ثم الدار؛ اول همسایه، بعد منزل خود.» است، این بانو هم می گوید: «الله ثم الجنه» البته جنتی که عندالله باشد، با جنتی که «تجری من تحتها الانهار» است تفاوت فراوان دارد.
در این نیایش ششگانه یا دعای شش خواسته ای دو در خواست به تولی برمی گردد یکی لقاء الله و دیگری بهشت. یعنی یکی «جنة للقاء» و دیگری «جنات تجری من تحتها الانهار». و چهار خواسته دیگر هم به تبری برمی گردند:
1- «و نجنی من فرعون»
2- «و عمله»
3- «نجنی من القوم الظالمین»
4- و «أعمالهم» که محذوف است.
آنجا که می فرماید «و نجنی من فرعون و عمله» خواسته او این نیست که: خدایا مرا از عذاب فرعون نجات بده. ممکن است کسی بگوید خدایا مرا از دست ظالم نجات بده ولی وقتی خود به قدرت رسید، دست به ظلم بیالاید. اما این بانو عرض می کند: نه تنها مرا از فرعون نجات بده بلکه مرا از کار او که شرک است رهایی بخش. نه تنها از ستم او نجات بده، بلکه از ستمکاری هم مرا برهان و نجات بده از این که مظلوم یا ظالم باشم، مرا نجات بده که زیر بار شرک او نروم و داعیه ربوبیت در سر نپرورانم «رب نجنی من فرعون و عمله» سپس می گوید «نجنی من القوم الظالمین» چون ممکن است کسی از فرعون برهد ولی به دام آل فرعون یا سایر ستمکاران بیفتد. لذا درخواست پنجم را عرض می کند «و نجنی من القوم الظالمین» و «أعمالهم» به قرینه «نجنی من فرعون و عمله» حذف شده است و حذف در این گونه موارد جایز است.
بنابراین بانویی که تا به این حد عالی می فهمد و درخواسته هایش تبری و تولی داشته و مسائل اجتماعی و فردی را از ذات اقدس اله مسألت می کند، آیا این زن نمونه، تنها نمونه زنان است؟ یا به تعبیر قرآن کریم نمونه مردم جامعه است؟


منابع :

  1. آیت الله عبدالله جوادی آملی- زن در آئینه جلال و جمال- صفحه 155-158

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/211866