مؤمن و پایبندی به آداب در روابط اجتماعی

در قرآن در سوره نور آیه 27 آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید در خانه هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید، این برای شما بهتر است شاید متذکر شود».

پیام آیه
1- ایمان حقیقتی است که جایگاهش در دل است و اقرار به آن بر زبان جاری می شود و در رفتار و اعمال انسان باایمان جلوه گر می شود. هر کار خوبی که مورد امضای عقل و شرع است و زیبایی و فضیلت و کمال آن را خردمندان پیرو عقل و دین مداران پیرو آیین آسمانی تأیید می کنند بخشی از وظایف ایمانی انسان باایمان است.
2- پایبندی به اصول و موازین اخلاقی در روابط متنوع اجتماعی خود گوشه ای از رفتار ایمانی است که باید در زندگی مؤمن تبلور داشته باشد.
3- رعایت حریم اختصاصی و خانوادگی انسان ها و پاسداری از مرزهایی که در روابط اجتماعی برایشان مقدس و مورد احترام است از اصول اخلاقی در زندگی انسان باایمان است. ورود به خانه دیگران باید با تحصیل رضایت و کسب اجازه آنان باشد تا این که روابط اجتماعی سالم و کنترل شده بر زندگی حکمفرما شود.
4- سلام بر آنانی که در خانه اند نشانه و پیام امنیت و صلح و دوستی است که انسان باایمان حتی در عمل باید به این جزئیات دقیقا پایبند باشد.
5- آنچه برای انسان باایمان از سوی خدای متعال به عنوان تکلیف و وظیفه و ارشاد ارائه می شود، فرجامی جز راهیابی به خیر و نیکی ندارد زیرا انسان باایمان به خداوندی ایمان آورده که چیز مطلق و نامتناهی است و از چنین موجودی جز خیر و صلاح صادر نمی شود. مراعات دستورات اخلاقی اجتماعی نیز جز بر محور دستیابی به خیر و سعادت نیست.
6- روشن است که آنچه را که خداوند به عنوان خیر و خوبی معرفی می کند یک خوبی قراردادی و تشریفاتی نیست که تنها محدوده و قلمرو آن در مرزهای اعتبار باشد و تأثیری در زندگی نداشته باشد بلکه خیری را که ذات اقدس خداوندی خیر می داند خیری است حقیقی و تکوینی یعنی تنظیم زندگی اجتماعی بر محور این دستوری که صادر شده است، تنظیمی است حکیمانه و عاقلانه و بر اساس حق و مصلحت و انحراف از این محور نقطه مقابل خیر را ایجاد می کند یعنی پایبند نبودن به دستورات الهی هر چند ظاهرش رهایی و بی قیدی و نوعی راحتی است.
اما در دلش محدودیت و هلاکت و سقوط و بدی نهفته است و از آنجا که انسان باایمان می خواهد با کمک ایمان خویش رنگ و بوی خدا را در شئون زندگی بگستراند اگر پایبند به دستورات الهی حتی در جزئی ترین موضوع نباشد به همان اندازه از هدف و مقصد مقدسی که دارد دور می شود و به همان اندازه غیر خدا در زندگی حضور پیدا می کند زیرا هر جا خیر نبود باید پیامدهای سنگین این نبودن را پذیرفت که چیزی جز سقوط و هلاکت معنوی و روحی نیست.

جمع بندی پیام ها
خیر تنها بر محور تسلیم بودن در برابر دین خدا قابل دستیابی است و دستورات دینی تنها نماز و روزه و خمس و جهاد و حج نیست بلکه هر جا که سخنی از خداست همان دین است و التزام به آن رمز در آغوش کشیدن خیر و سعادت است.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبائی- تفسیر المیزان

  2. شیخ حویزی- تفسیر نور الثقلین

  3. شیخ صدوق- امالی

  4. شیخ صدوق- معانی الاخبار

  5. شیخ کلینی- اصول کافی

  6. راغب اصفهانی- مفردات

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/2173