تأثیر ایمان به خدا در پیروزی مسلمین در جنگ بدر

خداوند در قرآن کریم در آیه 49 از سوره انفال می فرماید: «اذ یقول المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض غر هؤلاء دینهم و من یتوکل علی الله فان الله عزیز حکیم؛ آنگاه که منافقان و بیمار دلان می گفتند: این (مومنان) را دینشان فریفته است و حال آن که هر که بر خدا توکل کند، به یقین خداوند شکست ناپذیر است.»
منافقان و دورویان و بیمار دلان که فقط ظاهر را می بینند و عوامل معنوی را نمی بینند می گفتند این بیچاره ها را ببین که دینشان اینها را مغرور کرده است. باید گفت که جنگ های صدر اسلام بالخصوص جنگ بدر حکم یک معجزه را داشته است یعنی از نظر عوامل مادی و نیروهای جسمانی هیچ کس پیش بینی نمی کرد که مسلمین فاتح بشوند. در جنگ بدر پیش بینی ها همه این بود که مسلمین مغلوب و منکوب شده و شکست خواهند خورد. یک عده که خودشان را عاقل حساب می کردند و منافق و دورو بودند پوزخند می زدند و می گفتند: این بیچاره ها را ببینید! وعده های قرآن، وعده های دینشان اینها را مغرور کرده، دیوانه اند، دارند خودکشی می کنند. کجا دارند می روند؟! با چه عده ای! با چه عده ای! با چه قدرتی! یک لقمه اند در مقابل دشمن. فریب خورده اند، دینشان اینها را فریب داده است. قرآن می گوید اینها نمی دانند که اگر کسی با خدا باشد، تکیه اش به خدا باشد، چگونه عوامل الهی به نصرت او می آیند و او را در هدفش تأیید می کنند و قوت می دهند. نباشید از کسانی که از شهرشان بیرون شدند در حالی که چنان بودند و در حالی که منافقین و بیمار دلان چنین می گفتند. قرآن هر جا می گوید «فی قلوبهم مرض» مقصود مرض های روانی و اخلاقی است. منافقین و آنها که در دلشان بیماری های روانی و اخلاقی است، می گفتند که دین اینان، اینها را مغرور کرده است. بیچاره ها! کجا می روید و با کدام قدرت؟! ولی اینها غافل بودند که هر که اتکایش به خدا باشد، خدا برای او کافی است. شما واقعا توکل را در کارهای پیدا بکنید، آن وقت می بینید چطور دست خدا به همراهتان می آید. توکل یعنی انسان وظیفه خودش را با اعتماد به خدا انجام بدهد. خدا غالب و قاهر است، اگر بخواهد، هیچ قدرتی در مقابل او نیست و حکیم است یعنی کارهایش حکیمانه و بر اساس مصلحت است و بی جهت کسی را تأیید نمی کند.
در آیه 41 سوره انفال آمده: «ان کنتم امنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی کل شیء قدیر؛ اگر شما به خدا ایمان دارید و به آنچه که بر بنده خودمان نازل کردیم در روز بدر، آن روز عظیم که در آن، میان حق و باطل جدایی واقع شد؛ باطل، باطل شناخته شد و حق، حق، خدا بر هر کاری تواناست» اشاره به آیاتی است که در روز بدر نازل شد، چون شأن نزول این آیات بعد از جنگ بدر است. قرآن برای جنگ بدر که از نظر نظامی و اقتصادی و تعداد نفرات، بسیار جنگ کوچکی بوده است ولی از نظر اجتماعی و معنوی یکی از چهارراه های تاریخ دنیاست، اهمیت فوق العاده قائل است. در اینجا آن روز را «یوم الفرقان» نامیده، آن روزی که حق و باطل از یکدیگر جدا شدند یعنی باطل، باطل شناخته شد و حق، حق؛ روزی که جریان امر نشان داد که یک دستی در کار است که نیروی حق را اگر در راه حق و صحیح گام بردارد، هر چند نیروی باطل نیرومندتر باشد، پیروز می گرداند. «و لله علی کل شیء قدیر؛ خدا بر هر کاری تواناست». خدا می تواند صحنه را به گونه ای نشان دهد که در نتیجه، یک نیروی مادی، ضعیف ولی بر اساس حق را که خالص و مخلص در راه خدا قدم بر می دارد بر یک نیروی مادی قوی که در راه باطل گام بر می دارد پیروز کند.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 3- صفحه 111-110 و 86-87

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/21895