بهشتیان و نعمتهای بهشتی

خداوند در قرآن در سوره دخان می فرماید: «فی جنات و عیون؛ در باغها، در بهشتها و در میان چشمه ها» (دخان/52)، «یلبسون من سندس و استبرق متقابلین؛ از انواع جامه های دیبا، نازک و ستبر می پوشند، روبروی هم می نشینند و از مجالست با یکدیگر لذت می برند» (دخان/53). «کذلک و زوجناهم بحور عین؛ اینچنین و جفت و قرین قرار می دهیم آنها را به سیاه چشمان خوش چشمی، که ممکن است مقصود همان زوجات دنیاشان باشد که شامل حورالعین آخرت هم می شود» (دخان/54). «یدعون فیها بکل فاکهة آمنین؛ می خواهند و می خوانند هر نوع میوه ای را» (دخان/55). باز تکرار می کند در نهایت امن و امان و آرامش به سر می برند.
«لا یذوقون فیها الموت الا الموتة الاولی ووقاهم عذاب الجحیم» (دخان/56)، در آنجا دیگر مرگ وجود ندارد، دیگر مرگی نمی چشند. برای اهل بهشت تصور اینکه مرگی وجود داشته باشد نهایت ناراحتی است، برای اهل جهنم تصور اینکه مرگی وجود داشته باشد نهایت بشارت است. به اینها وقتی می گویند مرگی نیست، این بزرگترین عذابهاست، به آنها وقتی می گویند دیگر مرگی نیست بزرگترین بشارتهاست. «و وقاهم عذاب الجحیم» خدای آنها آنان را از عذاب جحیم نگهداری کرده است. (از متقین شروع شد که از ماده 'تقوا' و 'وقوا' و 'وقی' و نگهداری است و تقریبا به اینجا ختم می شود که «و وقاهم» خدا هم آنها را نگهداری کرده است).
انسان تا در دنیا خودش را از آنچه که موجب جهنم است نگه ندارد در آخرت از جهنم نگهداری نمی شود. «فضلا من ربک؛ همه اینها تفضلات پروردگار توست». اهل بهشت هر چه را که دارند فضل پروردگار می بینند «ذلک هو الفوز العظیم؛ و رستگاری بزرگ این است» (دخان/57).
نکته ای را عرض می کنم و آن این است: برای آن گروه از اهل بهشت که اهل معرفت هستند نعمتهای بهشتی از دو جهت نعمت است: یک جهت خود همین نعمت بودن این نعمت، که نعمت برای انسان نعمت است، همین طور که در دنیا هم، قطع نظر از هر چیزی، میوه خوب، غذای خوب، لباس خوب برای انسان نعمت است. چیزی که برای یک شخص صاحبدل بالاتر است، جنبه کرامت بودن و تفضل بودن آن است، یعنی اگر شما یک شخص فوق العاده مورد احترام و محبوبی داشته باشید چنانچه او هدیه ای برای شما بفرستد، اینجا شما دو لذت دارید که یکی از آن دو صد درجه بیشتر از دیگری است، یکی اینکه این مثلا سیبی که او فرستاده است سیب است مثل همه سیبهای دیگر، دیگر اینکه می گویید این سیبی است که فلان کس فرستاده. این دیگر لذت روحی مطلب است. اهل حقیقت نعمتهای بهشتی را که از خدا می خواهند توجهشان به هدیه بودن و فضل بودن آنهاست، به تفضل بودن و کرامت بودن آنهاست، یعنی از این جهت که احساس می کنند آنچه که دارند هدیه محبوبشان است، هدیه خداست، برای آنها هزاران درجه بیشتر لذت بخش است از خود میوه از آن جهت که میوه میوه است. این است که در آخر به این نکته اشاره می کند: «فضلا من ربک» در حالی که این تفضل پروردگار است، و آنها این «فضلا من ربک» را احساس می کنند، درک می کنند که این فضل اوست، استفاده کنید که فضل اوست.
یک جامه، یک مداد، یک کتاب و هر چیزی را اگر یک شخص مورد احترام و محبوب به انسان داده باشد، اصلا آدم به چشم دیگری به آن نگاه می کند، افتخار دیگری برای او دارد و برای آنها این جهتش مورد نظر است نه آن جهت های ظاهری و جسمانی.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 5- صفحه 153-151

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/21984