معنای فطرت از نظر ابن عباس

حدیث عجیبی از ابن عباس نقل شده که دلالت می کند بر اینکه لغت "فطرت" از لغاتی است که قرآن برای اول بار به کار برده است. ابن عباس که پسر عموی پیغمبر و مردی قرشی و عالم است او یک عجمی نبوده که بگوییم از لغت عرب نا آگاه بوده است می گوید من معنی کلمه "فطرت" را که در قرآن آمده است آن وقتی فهمیدم که با یک اعرابی بادیه نشین روبرو شدم که این کلمه را در موردی به کار برد.
وقتی این کلمه را در آن مورد به کار برد مفهوم آیه برای من روشن شد. می گوید: ما کنت ادری ما فاطر السموات والارض حتی احتکم الی اعرابیان فی بئر؛ لغت "فاطر" را که در قرآن آمده است درست نفهمیده بودم تا اینکه دو نفر اعرابی آمدند که درباره یک چاه آب با یکدیگر اختلاف داشتند، یکی از آنها گفت: انا فطرتها. می خواست بگوید چاه مال من است. مقصودش این بود که من ابتدا آن را حفر کردم. (می دانید وقتی چاه را می کنند پس از مدتی آب، خود را پایین می کشد لذا دو مرتبه آن را حفر می کنند و چند متر پایین تر می روند) می خواست بگوید من صاحب اولش هستم، یعنی آن کسی که اول بار این چاه را حفر کرد من بودم.
ابن عباس می گوید از اینجا فهمیدم که لغت "فطرت" در قرآن چه معنایی می دهد: یک خلقت صد در صد ابتدایی در انسان که حتی در غیر انسان هم سابقه ندارد. در موارد دیگری هم که لغت فطر در زبان عربی به کار برده شده است مفهوم ابتدایی بودن و سابقه نداشتن در آن هست.
مثلا عرب می گوید: "فطر ناب البعیر فطرا" اذا شق اللحم و طلع. وقتی که دندان شتر در می آید و برای اولین بار گوشت را می شکافد این ابتدای طلوعش را با "فطر" بیان می کنند. همچنین اولین شیری را که از پستان حیوان گرفته می شود به اعتبار اینکه برای اولین بار گرفته شده است "فطر" می گویند.
راغب اصفهانی هم این لغت را در همین حدودی که ابن اثیر در النهایه شکافته است، شکافته است.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- فطرت- صفحه 14-13

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/22105