تجدد گرایی افراطی در نهضت های اسلامی

پرهیز از افراط و تفریط و گرایش به اعتدال در هر کاری خالی از دشواری نیست. گویی همیشه راه اعتدال یک خط باریک است که اندک بی توجهی موجب خروج از آن است. اینکه در آثار دینی وارد شده که "صراط" از "مو" باریکتر است اشاره به همین نکته است که رعایت اعتدال در هر کاری سخت و دشوار است.
بدیهی است که مشکلات جامعه بشری نو می شود و مشکلات نو راه حل نو می خواهد. "الحوادث الواقعه" چیزی جز پدیده های نو ظهور نیست که حل آنها بر عهده حاملان معارف اسلامی است. سر ضرورت وجود مجتهد در هر دوره و ضرورت تقلید و رجوع به مجتهد زنده همین است و الا در یک سلسله مسائل استاندارد شده، میان تقلید از زنده و مرده فرقی نیست. اگر مجتهدی به مسائل و مشکلات روز توجه نکند او را باید در صف مردگان به شمار آورد. افراط و تفریط در همین جا پیدا می شود.
اجاره و مضاربه و مزارعه یادگار عهد فئودالیسم است و فلان حکم دیگر یادگار عهد دیگر. اسلام دین عقل و اجتهاد است. اجتهاد چنین و چنان حکم می کند. باید توجه داشته باشیم که حتی معیارهایی که دانشمندان روشنفکر و مترقی اهل تسنن نظیر عبده و اقبال لاهوری برای حل مشکلات جدید ارائه کرده اند از قبیل تمایز قائل شدن میان عبادات و معاملات و تعبیرهای خاصی که آنها از اجماع، اجتهاد، شورا و غیره کرده اند و همچنین جهان بینی اسلامی که آنها عرضه کرده اند به هیچ وجه برای ما که پرورده فرهنگ اسلامی پیشرفته شیعی هستیم قابل قبول نیست و نمی تواند الگو قرار گیرد.
فقه شیعه، حدیث شیعه، کلام شیعه، فلسفه شیعه، تفسیر شیعه، فلسفه اجتماعی شیعه از آنچه در جهان تسنن رشد کرده بسی رشد یافته تر و جواب گوتر است. هر چند جهان تسنن به علل جغرافیایی و غیر جغرافیایی پیش از جهان تشیع با تمدن جدید و مشکلات و مسائلی که این تمدن به وجود آورده آشنا شده و در جستجوی کشف راه حل آن بر آمده است و شیعه دیرتر نظریات خود را عرضه داشته است، ولی مقایسه میان آنچه در سنوات اخیر از جهان شیعه عرضه شده و آنچه از جهان تسنن عرضه شده است می رساند که نظریات شیعی از برکت پیروی از مکتب اهل بیت (ع) بسی عمیق تر و منطقی تر است.
ما نیازی نداریم که امثال عبده و اقبال و فرید وجدی و محمد غزالی و امثال اینها را الگو قرار دهیم. به هر حال تجدد گرایی افراطی -که هم در شیعه وجود داشته و دارد و هم در سنی- و در حقیقت عبارت است از آراستن اسلام به آنچه از اسلام نیست و پیراستن آن از آنچه از اسلام هست، به منظور رنگ زمان زدن و باب طبع زمان کردن، آفت بزرگی برای نهضت است و وظیفه رهبری نهضت است که جلو آن را بگیرد.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر- صفحه 89-91

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/22649