وقوع حوادث به اذن الهی

در عالم آنچه به انسان می رسد، دو جور است: بعضی چیزها برای انسان خوشایند است و بعضی چیزها ناخوشایند و ناراحت کننده که انسان آنها را برای خودش مصیبت می داند. مثلا آسیبهایی را که به جان و مال انسان می رسد، آسیبهایی که به فرزندان و دوستان انسان می رسد مصیبت می گوییم. آیا مصیبتهایی که به انسانها و خصوصا مومنین می رسد، به اذن الهی است یا به اذن الهی نیست؟
قرآن کریم می فرماید همه اینها به اذن خداست. معنای این مطلب این می شود که هر موثری که در دنیا روی اشیا اثر می گذارد -موثر هرچه می خواهد باشد، انسان باشد و یا انسان نباشد- این موثر در اثری که می کند از خدا اذن گرفته است؛ حتی آب که می خواهد غرق کند و آتش که می خواهد بسوزاند. خداوند متعال که زمام همه امور به دست اوست، اگر بخواهد مانع برای یک مقتضی ایجاد کند، می کند. درست است طبیعت آتش سوزاندن است و طبیعت آب مثلا غرق کردن است و طبیعت یک انسان ظالم چنین است که می خواهد ظلم کند؛ ولی خداوند متعال اگر بخواهد و اگر مصلحت بداند که مانعی در مقابل او ایجاد کند، می کند. همین قدر که مانع در مقابل او ایجاد نمی کند، معنایش این است که این به اذن خدا واقع شده است، خدا اعلام رخصت کرده است، یعنی خدا مانع ایجاد نکرده است.
البته نباید امر تشریعی را با امر تکوینی اشتباه کرد. تشریع یعنی قانون؛ یعنی آنجا که تکلیف و وظیفه انسان مطرح است. امر تشریعی یعنی کار از آن جهت که خدا می خواهد انسان با اختیار و آزادی آن را انجام دهد. اینکه فلان امر تشریعی مورد رضای خداست، معنایش این است که در یک امری که مربوط به حوزه عمل انسانهاست و انسانها باید از روی اختیار انجام بدهند، رضایت خدا این است که این طور انجام بدهند نه آن طور؛ یعنی خدا به این نحوه از عمل امر کرده است و از آن نحوه دیگر نهی کرده است. مساله نظام تکوین ربطی به مساله تکلیف و قوانین و شرایعی که به انسانها تعلق دارد، ندارد.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 7- صفحه 162-161

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/22908